به سید علی خامنهای مینویسم؛
سید، پیشنهاد میکنم فیلم مربوط به ضرب و شتم دانشجویان را در کوی دانشگاه حتماً ببینی.
خیالت راحت باشه، این فیلم دیگه دستپخت سرویسهای جاسوسی غرب، با طرحی از پیش تعیین شده نیست.
فیلمبردار در معیّت نیروهای ذوب در ولایت حرکت میکند و از «خودیها» بود. اگه باورت نمیشه، این جنایتها کار کارگزاران حکومت تحت زعامت خودته میتونی از کمیته تحقیق و تفخص مجلس بپرسی که قرار بود گزارششون رو علنی قرائت کنن.
حالا میثم خودت را بین این دانشجوها فرض کن.
مسعودت را مجسم کن در شکل و شمایل جوانی که دست بسته، به روی زمین افتاده و در حال بیهوشی از سر و دهانش خون جاریه. پیش خودت کمی فکر کن، اگر هنوز در زندان کمیته مشترک در بند بودی. شاهی بر مسند قدرت بود و با فرزند تو اینچنین میکرد. چه فتوا میدادی؟
برگرد به تصویر مسعود نگاه کن. هنوز از دهان او خون جاریست. و «برادران» با دهانی که باید تا چند ساعت دیگه باهاش نماز سحر بخونن، بهش فحش میدن؛ فحشهایی که حتی در مملکت کفر هم اونقدر قبیح میدونن که سانسور کردن.
میثم هم دیگه تموم کرد. اما نه، ....
مطابق گزارش نیروی انتظامی تهران بزرگ، کسی کشته نشده و فقط چند نفر جراحت سطحی داشتهاند …!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
doros mishe agha injoori nemimoone
پاسخحذفخدا مدتهاست که به ایران حتی فکر هم نمیکنه. ایران را داده دست شیاطین ببینه چی میشه. زبان از توصیف دردناک بودن این تصاویر عاجز است. این هم از ولایت وقیح که نشون داد در اسلام چطور خداوند میفرماید از سرمایه های اینده ملت که جوانان انها میباشند باید نگهداری کرد!تف به این روزگار
پاسخحذفخامنهاى، ولىفقيه خون آشام رژيم، پاسدار سرتيپ عزيزالله رجب زاده، سركرده نيروى انتظامى تهران را عزل و پاسدار سرتيپ حسين ساجدى را بهجاى وى گمارد.
پاسخحذفساجدى نيا فرمانده جديد نيروى انتظامى، در دوران هشت ساله جنگ ضدميهنى از فرماندهان اعزام نيرو بود و بهخاطر جنايتهاى بيحد و حصرش در اعزام جوانان به جبهههاى مرگ، پلههاى ترقى را يكى پس از ديگرى پيمود. وى از آن پس، از جمله در ستاد نيروى زمينى سپاه، ستاد نيروى سركوبگر بسيج، فرمانده عمليات بسيج، ستاد نيروى انتظامى و فرماندهى عمليات نيروى انتظامى در خدمت جنايتهاى نظام ولايتفقيه بوده است. يكى از دلايل انتخاب پاسدار ساجدى نيا به اين سمت سابقه وى در بسيج و تأكيد وى بر استفاده از بسيجيان در كنار نيروى انتظامى براى سركوب معترضان است. وى در 8ماه گذشته نقش فعالى در سركوب جنايتكارانه خيزشهاى مردمى داشته است.
اين تغييرات تنها نشاندهنده استيصال رژيم آخوندها در رويارويى با قيام سراسرى مردم ايران است و هيچ دردى از اين رژيم درمانده درمان نخواهد كرد و آن را از سقوط محتومش نجات نخواهد
سال ۵۹ و ۶۰ یادتاه هست؟ ما که سنمان از پنجاه و شصت گذشته است صحنه های بسیار هولناکتر از این جنایت را در خیابانهای تهران دیدیم که آن وقت گروهی که مردم به آنها فالانژ میگفتند انجام میدادند. آنها خودشان را حزب الله می نامیدند و با فریاد یا زهرا پستان دختران را می بریدند و گوش پسران را می بریدند. ما دیده ایم و روحمان از دیدن آن جنایتها خراش برداشته است. اگر کسانی که آن روزها آن جنایتها کردند امروز که به سن بالا رسیده و توبه کرده وبه دامن ملت برگشته و حتی برخی از آنها زندان را نیز تجربه کرده اند خاطرات آن روزهاشان را شجاعانه می نوشتند روح خراش برداشتۀ ما اندکی التیام می یافت. کاش می نوشتند.
پاسخحذف