۱۳۸۸ دی ۷, دوشنبه
عاشورای ۸۸
بعد از کلی تهدید
این هم
گوشهای از آنچه اتفاق افتاد
(گوشههای دیگر هم بود)
۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه
سخنی با مردم در باب افاضات رئیس قوه قضائیه/نامه سرگشاده شیخ مهدی کروبی به ملت ایران
ادوارنیوز: به دنبال سخنان اخیر شیخ صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه در خصوص رهبران جنبش سبز،شیخ مهدی کروبی در نامه سرگشاده ای خطاب به ملت ایران به اظهارات صادق لاریجانی واکنش نشان داده است متن نامه سرگشاده شیخ مهدی کروبی بدین شرح است:
سخنی با مردم در باب افاضات رئیس قوه قضائیهبسم الله الرحمن الرحیم
مردم شریف و آزاده ایران
اینجانب پس از انتخابات پرحاشیه ریاست جمهوری اخیر نامه ای خطاب به ریاست قوه قضائیه آیت الله صادق لاریجانی نوشتم و برخی نکات و انتقادات را مصلحانه با ایشان در میان گذاشتم، باشد که اصلاحی صورتی بگیرد. متاسفانه اما آن نامه در بایگانی ماند و نه تنها هیچ تاثیری در روند حاکم بر کشور و عملکرد دستگاه قضایی نگذاشت که امروز می بینم آقای لاریجانی قضاوت را رها کرده و در کار سیاست شده و به جای رسیدگی به امور قضایی نطق های سیاسی ایراد می کند. اینچنین بود که تصمیم گرفتم با شما مردم شریف ایران سخن بگویم و نکاتی را در خصوص گفته های سیاسی رئیس قوه قضائیه بیان کنم؛ باشد که آقای لاریجانی گمان نکند که با این شاخ و شانه کشیدن ها مهدی کروبی به کنجی می خزد و از میدان به در می رود.
آیت الله صادق لاریجانی رئیس قوه قضا در ایران که باید سنجیده و مبتنی بر عدالت سخن بگوید بی توجه به جایگاه خود و بی محابا در بیاناتی جدید سخنانی بدیع بر زبان آورده و زبان به گفتار سیاسی گشوده و از پرونده سنگین سران فتنه سخن گفته و گویی که مهدی کروبی و میر حسین موسوی سران فتنه هستند، آنها را با منافقین اول انقلاب مقایسه کرده و سخنانی بی ارزش و لغو از این دست بر زبان آورده است. الله اکبر! که بر من بسیار سنگین امد مقامی قضایی سخنانی تا این حد سیاسی و بی پایه حقوقی بر زبان آورد و آبرو از دستگاه قضا در ایران ببرد. دستگاهی که جایگاهش نه همسطح با قوه مقننه و قوه مجریه که بسی بالاتر از آنهاست آنچنانکه تاسیس عدالتخانه اصلی مهم در تاریخ مبارزات سیاسی در ایران از عصر مشروطه بوده است و با وقوع انقلاب اسلامی نیز قانون نویسان اول بنا بر اهمیت این قوه مقرر کردند شورای عالی قضایی با ترکیبی پنج نفره شکل بگیرد که از آن میان نیز تنها دو نفر با انتخاب حضرت امام تعیین می شدند و انتخاب سه نفر دیگر بر عهده شورای قضات بود. امام نیز با توجه خاصی که به اهمیت این قوه داشتند چهره ای همچون آیت الله بهشتی را در راس این قوه قرار دادند که نسبت به دیگر روحانیون از جایگاهی ویژه برخوردار بود و همچنین مقاماتی را برای دستگاه قضایی معرفی کردند که چهره هایی ممتاز بودند آنچنانکه اکنون دو نفر از آنها مرجع تقلید به شمار می آیند.
اما دیروز کجا و امروز کجا؟ تاسف باید خورد که جایگاه و کیفیت دستگاه قضا در این مملکت به جای آنکه به مرور زمان سیری صعودی بیابد، سیری نزولی پیدا کرده تا بدانجا که امروز در راس این قوه فردی قرار گرفته است که صرفنظر از سواد علمی، نه سابقه ای اجرایی و قضایی در ایشان سراغ می توان گرفت و نه سابقه ای انقلابی. عجیب هم نیست. چه آنکه زمانی که امثال این حقیر در زندان بودند جناب آیت الله لاریجانی در دامان مادر مکرمه شان به شیر خوردن مشغول بودند و به هنگام انقلاب و خون دادن نیز ایشان سرشان در درس و کتاب دبیرستان بود. ما البته مخالف جوانگرایی نیستیم اما دستگاه قضا حساستر از آن است که گرفتار بی تجربگی شود. و البته ای کاش که سکان دستگاه قضایی در دستان همان کسانی بود که هم اکنون از پشت صحنه هدایت دستگاه قضا را برعهده دارند؛ چه آنکه آنها اگر خودشان به جای هدایت پنهانی، بر صندلی ریاست قوه قضا تکیه زده بودند، با سابقه ای که در امور قضایی دارند هیچگاه چنین سخنانی بر زبان نمی آوردند که آقای لاریجانی بر زبان می آورد.
آقای لاریجانی افاضه کرده اند که «کار شما کار منافقین اول انقلاب است همین کار را اول انقلاب انجام می دادند و دانشجویان را به خیابان ها می کشاندند». پسندیده تر آن بود که آقای لاریجانی به سراغ برادران بزرگترشان و داماد مکرمه شان آیت الله سید مصطفی محقق داماد می رفتند و از آنها سابقه و عملکرد منافقین را جویا می شدند تا سخنانی نگویند که مضحکه عام و خاص گردد. من اما بر خود می بینم که در مقام یک انقلابی شناسنامه دار، برای ایشان توضیح دهم که منافقین که بودند و ریشه آنها به لحاظ تاریخی در کجا بود تا دیگر بار شاهد سخنانی چنین بی پایه نباشیم.
و اما درس تاریخ: بچه مسلمان های انقلابی که از دل گروههایی اسلامی همچون موتلفه، نهضت آزادی، حزب ملل اسلامی و گروه ابوذر و روحانیون سیاسی بیرون آمده بودند گروهی به نام سازمان مجاهدین خلق را سامان دادند که این گروه نیز پس از مدتی به علت التقاط فکری و تلفیق اسلام و مارکسیسم دچار اختلاف گردید و بدینسان سه جریان از این سازمان منتج شدند. گروهی مارکسیست شدند، گروهی به کل از این سازمان جدا شدند و بعد از انقلاب نیز در خدمت نظام درآمدند و گروهی نیز همچنان التقاطی باقی ماندند و پس از انقلاب به دلیل رویارویی با مردم و جنگ مسلحانه و جمع آوری سلاح و تشکیل خانه تیمی و ترور بسیاری از مسئولین ، منافق نامیده شدند. آری پس از انقلاب در یکسو امام بود و یارانش و دولت و موج خروشان مردم و در سوی دیگر مسعود رجوی و موسی خیابانی و زرکش و یعقوبی و اعضای سازمان. حال تصویر سازی ناشیانه آقای صادق لاریجانی را ببینید که کروبی و موسوی و هاشمی و خاتمی و محمدعلی دستغیب و بیت حضرت امام و برخی مراجع تقلید را در جایگاه رجوی و خیابانی می نشاند و احمدی نژاد و مشایی و فاطمه رجبی و حسین شریعتمداری و رحیمیان و رسایی و جمعی سردار سپاه در مجلس را در جایگاه حضرت امام و یاران شهیدش همچون بهشتی و مطهری و محمد منتظری و رجایی و باهنر و بسیاری دیگر از نمایندگان و وزرا و شهدای محراب. جابجایی در تاریخ را ببینید و هنر آقای صادق لاریجانی را؟ چه کسی را با چه کسی مقایسه می کنیم؟ چه کسی را در جایگاه امام حسین و یارانش میگذاریم و چه کسی را در جایگاه یزید و سپاهیانش؟ چه کسی را در جایگاه منافقین قرار می دهیم و چه کسی را در جایگاه امام خمینی؟ آیا مضحکه آمیز نیست که دفتر نشر آثار امام را در جایگاه منافقین تصویر سازی کنیم و احمدی نژاد و یارانش که بعضا امام را از نزدیک نیز ندیده اند در جایگاه امام و یارانش؟ ما نیز البته مخالفان خود را با خوارج و منافقین و یزیدیان مقایسه نمی کنیم و به آنها چنین نسبت هایی نمی دهیم. و صرفا معتقدیم که جنگ قدرت است و آقایان چون از رای مردم کم آورده اند متوسل به زور و ارعاب و تهدید شده اند. نه کسی منافق است و نه کسی یزیدی، مسئله بر سر سلامت یک انتخابات است و رعایت قانون و خواندن رای مردم چنان که هست، نه چنانکه باید و مبتنی بر دستور! آقای صادق لاریجانی اما ما را سران فتنه می خواند لابد به این دلیل که رعایت قانون را مطالبه می کنیم و از ضرورت اجرای همه اصول قانون اساسی از جمله اصول 9 و 32 و 38 و 27 و99 که بر حقوق سیاسی و آزادی های مدنی تاکید دارد، سخن می گوییم. امید دارم که برادران آقای لاریجانی به ایشان یادآوری کنند که چگونه وقتی فردی توسط منافقین به شهادت می رسید موج خروشان مردم در مقابل منافقین به حرکت درمی آمد و در مجلس ختم او شرکت می کرد ، تا آقای لاریجانی دیروز را با امروز که با شرکت کنندگان در مراسم سالگرد شهید بهشتی، چنان برخوردی خشن و بی سابقه می شود، مقایسه نکند.
آقای لاریجانی از سران فتنه سخن می گوید و آنها را با منافقین قیاس می گیرد. حال آنکه مگر می توان موج سه میلیونی معترضین در خیابانهای پایتخت که تنها شعارشان سکوت بود و صرفا به نتیجه انتخابات معترض و خواهان بازنگری بودند را منافق خواند؟ مگر می توان عملکرد چنین جنبش مدنی ای را که نسبتی با خشونت نداشت -اما از قضا بسیار خشونت دید- با عملکرد فرقه ای مقایسه کرد که کارش ترور و خون ریختن بود؟ عجبا که موج مردم را با اقلیتی منافق مقایسه می کنند و خودشان تجمع چند هزار نفری در حمایت از امام برگزار می کنند و اما مجوز تجمع به مخالفان نمی دهند تا در مقابل دوربین های رسانه ملی مشخص گردد که چه کسانی اقلیت هستند و چه کسانی اکثریت ؟ تجمع می گذارند و فرد بی شخصیت و ضعیف النفسی را می آورند و او برای مردم نطق می کند و حکم اعدام برای ما صادر می کند و بدینسان راه را برای ترور می گشایند و آنگاه منطق مسالمت جوی منتقدان خود را با منطق منافقین که فرقه ای اهل ترور بودند مقایسه می کنند. مردم را اقلیتی منافق می نامند اما برای مقابله با این اقلیت در روز 16 آذر با اتوبوس، دانشجویانی 15 ساله و 60 ساله و جمعیتی سازمان دهی شده به دانشگاه می برند. الله اعلم بالذات الامور!
ای کاش آیت الله لاریجانی به جای چنین سخنانی سخیف و سیاسی کمی به وضعیت قضا و عدالت در کشور می پرداخت و پرونده کهریزک را سامان می داد و مرگ مشکوک پزشک وظیفه را پیگیری می کرد که درباره مرگش از همه نوع علتی از غذای مسموم تا خودکشی و مرگ طبیعی و سکته قلبی، سخن گفته شده است و مردم حیرانند. ای کاش به جای این سخنان ایشان تحقیق می کرد که در زندان های جمهوری اسلامی بازجوها از چه ادبیاتی در بازجویی های خود استفاده می کنند؛ ادبیاتی که تازه آزادشدگان از زندان، بازگو می کنند و من اما شرح مفصل آن را برای فرصتی دیگر می گذارم. طرح چنین دیدگاههایی از سوی رئیس قوه قضائیه تنها یک نتیجه در برخواهد داشت و آن نیز چنین است که اگر افراد صالحی در دستگاه قضایی و زندانها حضور داشته باشند و بخواهند شرح آنچه از بی قانونی دیده اند را به ایشان منتقل کنند، نیز دچار لکنت زبان خواهند شد و حقیقت را به حکم مصلحت از ایشان پنهان خواهند ساخت.
آقای لاریجانی در بخش دیگری از افاضات خود فرموده اند:«کسانی دختر فراری را فرزند شهید جلوه دادند و برایش مجلس ترحیم به پا کردند، همین سران فتنه بودند که پدر و مادر آن دختر را شهید اعلام کردند در حالی که اینگونه نبود....چیزهایی را به عنوان تجاوز در بازداشتگاهها مطرح کردند که کذب محض بود». جالب است که سعیده پورآقایی را در شیپور کرده اند و یک روز دادستان کل کشور ماجرای آن را بازگو می کند و یک روز رئیس قوه قضائیه و یک روز یک مقام دیگر و خلاصه این ماجرا را دست به دست می چرخانند. انگار که همه مستندات تجاوزها، سعیده پورآقایی بود و آن همه سندی که ما دادیم باد هوا بود و یک گوش آقایان در بود و یک گوش دیگرشان دروازه. و البته که ماجرای سعیده پورآقایی هم از آن ماجراها و صحنه سازی های مضحکی است که نمونه آن را در ماجرای قتل های زنجیره ای و ادعای بازداشت عده ای به اتهام طراحی انفجار حرم امام پیشتر دیده و تجربه کرده بودیم. خلافی می کنند و آن را می خواهند با خلافی دیگر پنهان کنند. شرح ماجرای سعیده پور آقایی داستانی تکراری است که دوباره نمی خواهم شرح کامل آن را بازگو کنم. همین حد اما بگویم که این سند بر خلاف دیگر سندهایی که اینجانب به کمیته تحقیق ارائه کردم، سندی بود که صرفا به صورت شفاهی مطرح شد و قرار ما بر این بود که در جلسه بعدی اسناد مشخص آن ارائه شود؛ من اما از آنجایی که متوجه شدم این ماجرا بوی صحنه سازی و تله گذاری می دهد و خبر کشته شدن و نشان دادن جنازه نیز توسط یکی از اعضای نهاد ریاست جمهوری- که نمی خواهم نام او را ببرم- به خانواده پورآقایی منتقل شده است، به کنه ماجرا پی بردم و در جلسه بعدی کمیته، خود پیش از دیگران و در آغاز جلسه به سست بودن این ماجرا اشاره کردم. جالب آنکه خواهر سعیده پورآقایی نیز که در همان زمان پیگیر ماجرا شده بود اکنون در توصیف ان سناریوی ساختگی چنین ادعا کرده است:«به عمد اطلاعات غلط به مادر سعیده داده شده بود و ایشان با توجه به علایمی که روی جسد دیده بود تصور می کرد که دخترش کشته شده است...شماره ای هم به او داده و از او خواسته بودند که با آنها در تماس باشد و هروقت او با این شماره تماس می گرفته این آقایان که ظاهرا ماموران امنیتی بوده اند به او می گفته اند:سعیده را فراموش کن و زینب وار تحمل کن.. و زمانی که من داشتم تحقیقات ام را انجام می دادم، پیش از آنکه سعیده را به تلویزیون بیاورند از سوی وزارت اطلاعات مرا احضار کردند و به من گفتند که: باید موضع ات را مشخص کنی. چند روز دیگر سعیده پیدا می شود و این قضیه کاملا تمام می شود». خواهر سعیده که امروز از ترس جان خود – همچون ابراهیم شریفی و ابراهیم مهتری- از کشور خارج شده است اکنون توضیح می دهد که تحت چه شرایطی سعیده و مادرش را برای مصاحبه در تلویزیون آماده کردند و این ماجرا از ابتدا با چه دروغ ها و صحنه سازی هایی همراه بوده است. آری ماجرای سعیده پورآقایی را بهانه کرده اند تا آن همه پیراهن حیایی که دریده شد را در لوای آن پنهان کنند. غافل از آنکه مگر می شود پنهان کرد حقیقت را با انداختن پارچه و پوششی بر آن؟
مردم شریف ایران
آیت الله صادق لاریجانی بر این گمان است که جنبش مدنی و معترض امروز مردم ایران وابسته و قائم به شخص است و با حذف و کنار زدن مهدی کروبی یا میرحسین موسوی این حرکت می خوابد و سرکوب می شود. دیدیم که جمعی از خدمتگزاران این مملکت و انقلاب که سابقه وزارت و معاونت و نمایندگی مجلس در این کشور داشتند را نیز به همراه روزنامه نگاران و جمع زیادی از مردم با همین توهم، شبانه بازداشت کردند و به زندانها بردند و تحت فشار قرار دادند و دادگاه فرمایشی برگزار کردند و این جنبش اما نه تنها از حرکت بازنایستاد که بارورتر نیز شد. برای آنها گران است پذیرش این واقعیت که این جنبش، مبتنی بر حرکتی خودجوش است و بر اعتقاداتی راسخ شکل گرفته است. من نیز همیشه صرفا خدمتگزاری کوچک برای مردم بوده ام و خواهم بود و البته چنین سخنانی بی پایه و اساس، همچنانکه شما می دانید عزمم را در دفاع از حقوق مظلومان و کسانی که بر آنان ستم رفته است نه تنها سست ترنخواهد کرد که راسخ تر نیز خواهد کرد. صادق لاریجانی را ببین که گمان می کند با تهدید و ارعاب و سخن گفتن از پرونده در دستگاه قضایی، مهدی کروبی مرعوب می شود و از ترس زندان، تب می کند. خیر، مهدی کروبی بر سر پیمان خویش با مردم ایستاده است.
والسلام
مهدی کروبی
۱۳۸۸ آذر ۱۸, چهارشنبه
گزارشی از اعتراضات دانشجویی در شهرهای مختلف ایران
+++++++++++++++++++++++++++++
دو روز پس از روز دانشجو در ایران و در حالی که وضعیت دانشگاه های این کشور به تدریج آرام تر می شود، ویدیوهای تازه ای در اینترنت منتشر شده که نشان دهنده اعتراضات روزهای ۱۶ و ۱۷ آذرماه در شهرهای مختلف این کشور است.
انتشار این ویدیوها نشان می دهد که وسعت اعتراضات دانشجویان ایرانی در روز ۱۶ آذر از آنچه که گزارش های اولیه نشان می داد، گسترده تر بوده است.
رسانه های داخلی ایران، به ویژه پس از حوادثی که در پی انتخابات ریاست جمهوری اخیر این کشور رخ داد، با محدودیت های گسترده ای برای پوشش اعتراضات مخالفان دولت روبرو هستند.
خبرنگاران رسانه های بین المللی هم از پوشش مستقیم اعتراضات دانشجویی روز دانشجو و روزهای پس از آن منع شده اند.
با این حال دسترسی گسترده تر ساکنان تهران به اینترنت، وضعیت بهتر خدمات اینترنتی در این شهر و دسترسی آسان تر خبرنگاران رسانه های بین المللی به شاهدان عینی در تهران باعث شده است که پوشش خبری حوادث دانشگاه های این شهر با سرعت و سهولت بیشتری صورت بگیرد.
اما ویدیوهایی که با یکی دو روز تأخیر در اینترنت و به ویژه در سایت یوتیوب منتشر می شود، نشان می دهد که شدت اعتراضات دانشجویی در برخی شهرهای دیگر ایران هم کمتر از بعضی دانشگاه های تهران نبوده است.
به عنوان نمونه ویدویی در یوتیوب منتشر شده که گروه بزرگی از دانشجویان دانشگاه قزوین را در حالی نشان می دهد که در محوطه دانشگاه پارچه نوشته بزرگی را حمل می کنند. بر این پارچه با خط درشت نوشته شده: "دانشگاه زنده است".
این گروه از دانشجویان شعارهای تندی علیه رهبر ایران سر می دهند، از جمله می گویند: "ما می گیم شاه نمی خوایم، اسمشو رهبر می ذارن".
در ویدیو دیگری، گردهمایی گروهی از دانشجویان دانشگاه سنندج در سالنی در این دانشگاه دیده می شود که به سخنان یک سخنران منتقد گوش می کنند و در تأیید صحبت های او شعارهایی در مورد لزوم آزادی زندانیان سیاسی و علیه "دیکتاتوری" سر می دهند.
تصاویر دیگری از راهپیمایی دانشجویان معترض در دانشگاه تبریز منتشر شده است که آنها را در حال خواندن سرود "یار دبستانی" و سر دادن شعارهایی در دعوت از سایر دانشجویان به حمایت از خود نشان می دهد.
از اصفهان ویدیویی منتشر شده است که دانشجویان را در حال سر دادن شعارهای ضد دولتی در محوطه دانشگاه نشان می دهد.
تصاویری هم از دانشگاه کرمان در سایت یوتیوب قرار گرفته که در آن جمعی از دانشجویان معترض دیده می شوند که پوسترهایی به دست دارند و در ستایش آزادی شعار می دهند.
همچنین ویدیو دیگری از مشهد در اینترنت منتشر شده است که ظاهرا به دانشگاه آزاد این شهر تعلق دارد و گروه بزرگی از دانشجویان معترض در آن علیه دولت و مأموران بسیج شعار می دهند.
گزارش شده است که در دانشگاه ساری و دانشگاه بوعلی همدان هم دانشجویان مخالف دولت تجمع هایی داشته اند.
به نظر می رسد با وجود تلاش گسترده نهادهای امنیتی و انتظامی ایران برای جلوگیری از انتشار اخبار و تصاویر مربوط به ناآرامی های دنباله دار ماه های اخیر در این کشور، این امر با توجه به تکنولوژی جدید دشوار تر از چیزی است که مقامات امنیتی و انتظامی ایران تصور می کردند.
قصۀ چهار عنوان
ندا آقا سلطان در میان قهرمانان سال ۲۰۰۹ جهان
نام ندا آقا سلطان در میان قهرمانان برجسته سال ۲۰۰۹ در جهان انتشار یافته است. نشریه آمریکایی تایم فهرست برترین های جهان در زمینه های مختلف در سال ۲۰۰۹ را منتشر کرده است که در آن ندا آقا سلطان، زن جوان ایرانی که در جریان اعتراضات خیابانی بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به ضرب گلوله کشته شد، در دومین رده اسامی ده نفری قرار دارد که به عنوان قهرمانان جهان در این سال معرفی شده اند.
افرادی که نام آنان در فهرست ده قهرمان جهان در سال جاری آمده است کسانی هستند که فعالیت یا شرایط آنان عاملی الهام بخش برای توده های مردم در سراسر جهان تلقی شده و یا بر تحولات جهانی تاثیری مثبت گذاشته است.
نشریه تایم در شرحی بر این انتخاب نوشته است که ندا آقا سلطان، بی آنکه خود در صدد باشد، به یک قهرمان تبدیل شد.
به نوشته تایم، این زن جوان در جریان درگیری نیروهای دولتی ایران با مخالفان در روز ۲۰ ژوئن در تهران هدف اصابت گلوله قرار گرفت و جان داد. تایم می نویسد که تصویر آخرین لحظات حیات ندا آقا سلطان، که با یک دستگاه موبایل برداشته شد و در شبکه اینترنت قرار گرفت، "احتمالا پر بیینده ترین صحنه مرگ یک انسان در تمامی طول تاریخ بشر بوده است."
در این مقاله آمده است که این دانشجوی فلسفه تقریبا به فوریت به نماد نهضت مخالفان نتیجه انتخاب مناقشه برانگیز محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران مبدل شد. به نوشته تایم، در هفته های بعد از واقعه مرگ ندا، نام او یکی از شعارهای مبارزاتی معترضان ایرانی و چهره او نماد سرکوب هزاران ایرانی به دست حکومت این کشور شد.
نشریه تایم هر سال فهرستی از برترین های جهان را در زمینه های مختلف منتشر می کند.
قهرمانان سال
در صدر فهرست قهرمانان جهان در سال ۲۰۰۹، نام چسلی سولنبرگر، خلبان هواپیمای ایرباس مسافربری متعلق به یک شرکت هواپیمایی آمریکایی دیده می شود که شهامت و ابتکار عمل او توانست جان بیش از یکصد و پنجاه سرنشین این هواپیما را نجات دهد.
یک پسر هفده ساله بریتانیایی که به تنهایی با یک قایق کوچک به سفر دور جهان رفت و ناخدای یک کشتی تجاری که با فداکاری خود، باعث نجات شماری از ملوانان این کشتی از چنگ دزدان دریایی سومالیایی شد پس از ندا آقا سلطان در رده های سوم و چهارم قرار گرفته اند.
این نخستین بار نیست که گزارشی از ادای احترام یک نهاد یا شخصت خارجی نسبت به ندا آقا سلطان منتشر می شود و تا کنون، گزارش هایی از ساخت آثار هنری تا نامگذاری بورسیه های دانشگاهی به یادبود ندا انتشار یافته است.
علاوه بر ندا، شخصیت ها و جنبه های دیگری از جنبش اعتراضی ایران هم به عنوان نمادهای برجسته تحولات جهان در سال جاری مورد توجه بوده اند.
از جمله، نشریه معروف فارین پالیسی (سیاست خارجی) زهرا رهنورد، "پژوهشگر سیاسی و شخصیت اصلاح طلب ایرانی" را در میان یکصد "اندیشمند جهان" در سال ۲۰۰۹ معرفی کرده است.
این نشریه از خانم رهنورد با عنوان "مغز متفکر انقلاب سبز ایران و مبارزات انتخاباتی همسرش، میر حسین موسوی" یاد کرده و گفته است که در میان یکصد تن از صاحبان اندیشه که بر تحولات سال ۲۰۰۹ تاثیری عمده نهادند، این زن ایرانی پس از بن برنانکه، رئیس بانک مرکزی آمریکا و طراح برنامه نجات بخش مالی، و باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، رده سوم را به خود اختصاص داده است.
هفته نامه تایم اخیرا گفته است که معترضان به دولت ایران از جمله نامزدهای کسب عنوان "شخصیت سال" هستند که همه ساله براساس ارزیابی خبرهای سال انتخاب و معرفی می شود.
اخبار و تصاویر برگزاری اعتراضات آرام در ایران و نحوه برخورد نیروهای دولتی با معترضان در خلال ماه های اخیر بارها سرخط اصلی خبرهای رسانه های مهم جهان را به خود اختصاص داده است.
-------------------------------------
آیت الله خامنه ای به عنوان «دیکتاتور سال» برگزیده شد
دانشگاه اسلو، آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران را به عنوان «دیکتاتور سال» برگزید.
انتخاب کنندگان شخصیت «دیکتاتور سال» ، آقای خامنه ای را از میان ۱۱ نامزد، از جمله کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی، رابرت موگابه، رییس جمهوری زیمبابوه و رهبر نظامی میانمار برگزیده اند.
برگزارکنندگان این مراسم می گویند جایزه دیکتاتور سال به شخصی تعلق می گیرد که «در یک سال گذشته، بیشترین خصومت را علیه مردم کشورش و دیگر ملت ها به کار بسته است.» به گفته یکی از استادان دانشگاه اسلو «این جایزه شکل گرفت تا به جهان یادآوری کند میلیون ها انسان از نسل کشی و شکنجه جاری در جهنمی که زندگی می کنند به شکل روزانه عذاب می کشند.»
دانشجویان دانشگاه اسلو در نروژ با رای دادن از طریق سایت اینترنتی «فیس بوک» آیت الله خامنه ای را انتخاب کرده اند.
(۱) آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، فردای پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خردادماه امسال نتایج انتخابات را تایید کرد و در ۲۹ خردادماه به معترضان به نتایج هشدار داد که مسئول هرگونه خونریزی خودشان هستند.
(۲) آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، که فرماندهی کل نیروهای مسلح را در ایران در اختیار دارد، به گفته محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، از نقش این نیرو در سرکوب مخالفان تقدیر کرده است.
(۳) رهبر جمهوری اسلامی در مواجهه با اخبار و گزارشهای شکنجه و کشته شدن زندانیان در بازداشتگاهها در یک سخنرانی گفته بود که نباید این گونه مسائل انتخابات را تحتالشعاع قرار دهد.
(۴) آیتالله خامنهای همچنین از برگزاری دادگاههای دستهجمعی مخالفان و پخش اعترافات تلویزیونی حمایت کرده و اعترافات متهمان را «مسموع» دانسته بود.
ادای احترام اوباما به مردم ایران در مراسم اهدای نوبل صلح
یک روز پس از آن که رهبر جمهوری اسلامی عنوان «دیکتاتور سال» را در شهر اسلو، پایتخت نروژ، از آن خود کرد، باراک اوباما روز پنجشنبه در مراسم اهدای جایزه نوبل صلح در همان شهر به معترضان ایرانی مخالف دولت ادای احترام کرد.
آقای اوباما در سخنرانی خود در این مراسم اشاره کرد که آمریکا همواره در کنار مردمی میایستد که در پی آزادیاند، از جمله مردم ایران، میانمار و زیمبابوه.
او گفت: «ما به عزت و شرافت صدها هزار نفری شهادت خواهیم داد که در سکوت و آرامش در خیابانهای ایران راهپیمایی کردند.»
رئیس جمهور ایالات متحده در سخنرانی نوبل صلح در شهر اسلو افزود: «خود گویاست که رهبران این دولتها از آرزوهای مردمان خود بیش از قدرت کشورهای دیگر واهمه دارند.»
یک روز پیش از حضور باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در نروژ برای دریافت جایزه صلح نوبل، دانشگاه اسلو آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، را برنده عنوان «دیکتاتور سال» اعلام کرد.
-----------------
۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه
ذوالنور قانون اساسی تعیین میکند!
در اصل ۱۱۱ قانون اساسی اما آمده: «هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود، یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بودهاست، از مقام خود برکنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم میباشد. در صورت فوت یا کناره گیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند، در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام نمایند.»
اظهارات خلاف قانون اساسی ذوالنور فقط یک پاچهخواری و چاپلوسی تمام عیار نیست، بلکه ریشه در یک تفکر جدی دارد که مدتهاست توسط دارودستۀ مصباح یزدی و هیئت موتلفه ترویج میشود. صحبتهایی که طرفداران جمهوری ناب و حکومت اسلامی کردهاند همه در این راستاست. عدهای هم در سالهای گذشته مخالفت خود را با این تفکر اظهار کردند اما آنقدر به یک دعوای طلبهای تقلیلش دادهاند که این اژدها هم کم کم به سن بلوغ رسید.
اما حالا چه باید کرد؟ با اوضاع فعلی عزل کردن ولی فقیه به تنهایی دردی را درمان نمیکند. پس باید پیش از آن مجلس خبرگانی که غیرخبرهگی خود را ثابت کرده و چنین شخصی را به رهبری برگزیدهاند و نه تنها از او انتقاد نمیکنند بلکه مرتب نامهای «فدایت شوم» مینویسند، را عزل کرد. آخر کدام آدم عاقل و دلسوز و خبرهای، چنین کسی را که زمینه ساز قتل و زندان و شکنجه و اعدام و تجاوز است را از سوی خدا و پیامبر و معصومین میداند و در این سمت ابقا میکند. اشک تمساح ریختن به حال جوانانی که در خوابگاه دانشگاه و در کشتارگاه کهریزک در خون خود غلطیدند که نشان رهبری نیست. چرا که یک ماه نگذشته همه متهمین این قتلها تبرئه شدند. شاید پیش خود فکر کردهاند این هم مثل واقعه ۱۸ تیر است که سردار نقدیش امروز معتمد السلطنه شده است.
بعد از عزل ناخبرهگان نوبت شورای نگهبان است. از آنجا که تایید صلاحیت کاندیداهای دور جدید خبرگان رهبری به عهدۀ شورای نگهبان است، و با توجه به اینکه شورای نگهبان ثابت کرده خائنترین نگهبانان به رأی ملت و شرع مقدس و قانون اساسی است، آن را هم عزل باید کرد.
میماند علی و حوضش. ما هم میدانیم که این آقا نه مشروعیت دارد نه مقبولیت. نه چیزی از بالا نصیبش شده و نه ما از پایین چیزی نصیبش میکنیم. برود چپقش را بکشد!
رأی من «جمهوری دموکراتیک ایران»
چند نکته فکاهی در اخبار هفتههای اخیر- آبان ۸۸
”برای اولین بار در تاریخ سی ساله عمر انقلاب، و در مراسم روز قدس و سیزده آبان امسال، نه اسراییل از ما ترسید و نه آمریکا ، و البته کشوری که بسیار ترسید ، کشور خود ما بود . با آنهمه تسلیحات رسمی و غیر رسمی که برای مقابله احتمالی مردم معترض به خیابانها آورده بودیم . این هشداری است برای همه ما که خواهان فردایی بهتر و شایسته تر برای این نظامیم .
* البته منظور ایشان از «ترسیدن کشور خود ما» در واقع ترسیدن حاکمین کشور خود ما بود.
منوچهر متکی وزیر امور خارجه گفت: در خصوص شيعيان يمن؛ برخوردهای سرکوب گرایانه با مردم، تبعات بسیار نامناسبی خواهد داشت
امروز: به گزارش ایلنا، متکی این اظهارات را در مراسم تودیع و معارفه سخنگویان وزارت امورخارجه (۱۹ آبان ۸۸) بیان داشت و افزود قویا هشدار می دهیم که ارسال کمک مالی و تسلیحاتی به گروه های افراطی و تروریستی و برخوردهای سرکوب گرایانه با مردم، تبعات بسیار نامناسبی خواهد داشت.
* خوانندگان ایشان توجه داشته باشند که ایشان مسئول امور خارجه است و آنچه مشابه یمن در داخله اتفاق میافتد در حیطه مسئولیت آق منوچ نیست.
**************************************
ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه ادعا کرد؛ ولايت فقيه در چارچوب قانون اساسي نيز نميگنجد
------
امروز به نقل از جرس: مجتبي ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران ادعا کرد که "در نظام اسلامي، ولايت و مشروعيت ولي فقيه از سوي خداوند، پيامبر و معصومين است و اينگونه نيست كه مردم به ولي فقيه مشروعيت بدهند تا هر زمان كه بخواهند او را عزل كنند."
به گزارش جرس، وی که پنجشنبه شب برای مبلغان "نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاهها" در قم سخنرانی می کرد همچنین گفت: "مشروعيت ولي فقيه از بالاست و مقبوليت آن از سوي مردم ميباشد".
ذوالنور ضمن سخنانش این ادعا را نیز طرح کرد که ولی فقیه به نظام مشروعیت می دهد و گفت: "سيستم حكومتي اسلام برخلاف سيستم حكومتي غرب برگرفته از شرع مقدس و دين مبين اسلام است و به همين خاطر است كه ولي فقيه نيز به اين نوع نظامها، مشروعيت ميدهد."
جانشین نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران، عزل ولی فقیه از جانب مردم یا مجلس خبرگان رهبری را غیر ممکن دانست و گفت: "مردم زمينه اجرايي شدن ولايت فقيه را فراهم ميكنند و آنها با انتخاب فقهاي مجلس خبرگان رهبري، اين اقدام را انجام ميدهند واعضاي مجلس خبرگان نيز ولي فقيه را نصب نميكنند بلكه ايشان را كشف ميكنند و اينگونه نيست كه آنها هر زمان كه بخواهند ميتوانند ولي فقيه را عزل نمايند."
ذوالنور گفت: "نه تنها اصل ولايت فقيه قابل انكار نيست بلكه مطلقه بودن آن را نيز به حكم عقل تجويز شده است ولي معناي مطلقه بودن اين نيست كه ولي فقيه در همه امور مردم دخالت كند بلكه به اين معنا ميباشد كه ولي فقيه در همه امور داراي اختياراتي باشد كه نيازهاي جامعه اسلامي را پاسخگو باشد." وي افزود: "احكام اوليه ثابت است ولي باب احكام ثانويه در دست ولي فقيه است و حتي ولي فقيه نيز ميتواند در احكام اوليه نيز تصرف كند و ولايت فقيه در چارچوب قانون اساسي نيز نميگنجد."
جانشین نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه همچنین ادعا کرد که "امام خمینی در جايگاه ولي فقيه، فقط در چارچوب قانون عمل نميكرد بلكه فراتر از قانون عمل ميكرد به عنوان نمونه ايشان چند سال حج را تعطيل كرد و اين تصرف در احكام اوليه بود."
ذوالنور گفت: "ولي فقيه بايد مبسوط اليد باشد تا نيازهاي جامعه را برطرف كند، اين حرف اشتباهي است كه ميگويند ولي فقيه بايد در چارچوب قانون مقيد عمل كند." وي با اشاره به تفاوت سيستم حكومتي اسلامی مورد نظرش با غرب گفت: "مولفه فرهنگ غربي بر پايه سكولاريسم، آزادي بيقيد و شرط و مشروعيت توسط مردم است، آنها معتقدند كه دين نبايد در امور زندگي مردم دخالت كند و مردم نيز به حكومت مشروعيت ميدهند ولي در سيستم حكومتي ما متفاوت است."
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران همچنين وجود شوراي نگهبان را براي نظام ضروري دانست وگفت"شوراي نگهبان فيلتري است كه شرايط و قانون را با شرع تطبيق ميدهد و اين امري ضروري است." وي افزود: "برخي ميگويند چه نيازي به شوراي نگهبان در كشور وجود دارد ولي بايد بگويم اگر همه نمايندگان مجلس ما هم مجتهد و مرجع تقليد باشند نياز به شوراي نگهبان نيز ضروري به نظر ميرسد." وي اظهارداشت: اگر تفاوت فتوا باشد در مسائل حكومتي فتواي ولي فقيه نافذ است و اين با مسائل عبادي تفاوت دارد و تاکید کرد: "اختيارات ولايت فقيه به اندازهاي است كه امام راحل فرمود اگر مردم رييس جمهور را انتخاب كردند و ولي فقيه حكم او را تنفيذ نكرد حق تصرف در امور را ندارد و اگر تصرف كرد طاغوت است." وي همچنین ادعا کرد که"دموكراسي واقعي درانتخابات خبرگان رهبري در كشور حكمفرما است" و در تشریح دموکراسی واقعی نیز گفت: "نمايندگان خبرگان بدون اينكه هيچ شعاري براي وضعيت اقتصادي و يا مادي و رفاهي مردم سردهند، مردم به آنها رأي مي دهند اين در حالي است كه در ساير انتخابها، نمايندگان و كانديداها با شعارهاي مختلف راي مردم را جذب ميكنند."
۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه
بیانیه شماره ۱۴ میرحسین موسوی در آستانه سیزدهم آبان
Image via Wikipedia
کلمه: مهندس میرحسین موسوی در آستانه ی یوم الله سیزدهم آبان بیانیه ای خطاب به ملت شریف ایران صادر کرد . به گزارش “کلمه” متن کامل این بیانیه به شرح زیر است.بسم الله الرحمن الرحیم
در تاریخ معاصر ما سیزدهم آبان یادآور سه حادثه است. در نخستین از این رویدادها امام خمینی از ایران تبعید شد و نهضت در فترتی سیزده ساله فرورفت. رژیم شاه پس از به دست آوردن چنین نتیجهای باید خود را شماتت کرده باشد که چرا این راه حل ساده را پیش از آن به کار نبست. یک قیام بود و یک امام که وقتی از صحنه دور شد دیگر چیزی از شور تحولخواهی باقی نماند. آیا به راستی امام خمینی در حرکتی که آغاز کرد تنها بود؟ هرگز چنین نبود، زیرا هرگز چنین نیست که یک فرد بتواند به تنهایی در صحنه جامعه تحولات نمایان ایجاد کند. پیروان او بسیار بودند، اما آنان شبیه به یارانی نبودند که سالها بعد پیرامونش را گرفتند، آن زمانی که گفت «رهبر ما آن طفل سیزده ساله است …»
دومین سیزدهم آبان روز رهبران سیزده ساله است؛ دانشآموزانی که برای تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده بودند و مورد یکی از سبعانهترین کشتارها قرار گرفتند. تجربه رژیم از حوادث دهه چهل بود که موجب چنین حرکات خونینی شد. تصور بر آن بود که اگر با همان قاطعیت گذشته عمل کنند از نو به همان نتایج خیرهکننده دست مییابند، حال آن که زمینه اجتماعی کاملا تغییر کرده بود؛ زمین تغییر کرده بود و زمان تغییر کرده بود و مهمتر از آن جان انسانها تغییر کرده بود. دیگر حکومت شاهنشاهی با یک امام تنها روبرو نبود. این بار کسانی گرد او جمع شده بودند که شاید به اندازه پدرانشان او را نمیشناختند یا سخنانش را نشنیده بودند، اما به اندازه امام خود شور در سینه داشتند؛ آنها همچون پدرانشان برای به راه افتادن لازم نبود که پیدرپی شماتت شوند.
درباره سومین سیزده آبان بسیار گفته شده است، تا جایی که بعید است کمترین اطلاعی از آن ماجرا ناگفته مانده باشد؛ از جمله آن که در این رویداد امام از دانشجویان مسلمان پیروی کرد. ظاهرا این دانشجویان بودند که خود را پیرو خط امام میخواندند، اما در واقع این امام بود که حرکت آنان را دنبال نمود. قطعا هیچیک از رهبران و فرماندهان انقلاب در شکل دادن به آنچه در این روز اتفاق افتاد نقشی نداشت. حتی خود دانشجویان تصور میکردند بعد از چند روز حادثه تمام میشود و به خانههایشان باز میگردند. ولی امام این رویداد را پیگیری کرد و آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامید. تنها امامی که درد یک سکوت سیزده ساله را چشیده باشد میداند که جامعهای شکلیافته از چوبهای فرمانبر و خشک از خود جوششی ندارد و حیات پاکیزهای ندارد. او مردم را رهبر میپسندید، زیرا میدانست که گذر از یک گردنه تاریخ برای سعادت هیچ ملتی کافی نیست. آنان باید از چنان خودانگیختگی و بصیرتی برخوردار شوند که در هر عصری و نسلی بتوانند راه را از بیراهه بشناسند و بپیمایند. مردم ما امروز رهبرانند و این همان آرزوی بزرگی است که امام برای آنان داشت. او ما را دعوت کرد به سوی آن چیزی که ما را زنده میکرد.
آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال دوباره از راه میرسد. آیا امروز قابلتصور است که حرکت مردم بر اثر بازداشته شدن همراهی از همراهی خاموش شود؟ اگر اینگونه باشد دستاوردهای چهل و پنج سال تاریخ معاصر خود را از دست دادهایم، و اگر چنین نباشد این نشانهای از ریشههای انقلابی ماست. ما به اتکای این ریشههاست که سبز شدهایم، ریشههایی که اگر از آنها دور شویم به همان چیزی تنزل خواهیم کرد که مخالفان مردم آرزو میکنند. به این خاطر است که جا دارد با هر تلاش افراطی در این جهت برخوردی احتیاطآمیز داشته باشیم.
حرکت ما از واگذار کردن اسلام به جبهه خرافهپرستان و سپردن انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان، از ناچیز شمردن میراث و میوه مبارزات یکصدساله مردم ایران و جایگزین کردن آن با تصوراتی گنگ، و از جدایی و بیگانگی نسبت به ریشههای تاریخیاش نفع نمیبرد، و اگر برخی دولتهای بیگانه بر ترویج چنین تمایلاتی اصرار دارند شاید در این کار سودی ملاحظه میکنند. آنها اگر لازم باشد با وجدانی آرام بر سر جنبش امروز ایرانیان پشت میز معامله مینشینند و به همان مقدار آزادی و توسعه سیاسی که در کشورهای همسایه وجود دارد برای ملت ما قناعت میکنند و در این قناعت قابل سرزنش نیستند. این ما هستیم که اگر مصالح خود را به درستی تشخیص ندهیم باید ملامت شویم.
این روزها هر نگاهی که به نگاهی میافتد از پیروزی میپرسد. کی به آن میرسیم؟ چه چیز ما را به آن میرساند؟ کدام قدم و اقدام آن را به پیش میاندازد؟ و چه چیز آن را کمال میبخشد؟ تمامی وجود ما دعا و سوال است و وعده خداوند که فرمود هر آنچه مسئلت کنیم مقداری از آن را اجابت خواهد کرد. و آتاکم من کل ما سالتموه. (و از هرآنچه از او خواستید به شما داد). همین که خواستهای در جامعه متولد میشود دیگر هیچ کس قادر نیست از برآورده شدن آن ممانعت کند و دولتها تنها میتوانند بر مقادیری چون زمان و میزان و شکل تحقق آن تاثیر بگذارند.
آیا ما هم میتوانیم بر این مقادیر اثر داشته باشیم؟ آری. المعروف بقدر المعرفه؛ انسانها به قدری که بصیرت و آگاهی از خود به نمایش میگذارند در خور نیکوییها قرار میگیرند. کما این که در این چند ماه مردم ما بیش از آن که از رنجهای خود گنج به دست آورده باشند از برکات خردمندی خود بهرهمند شدهاند.
راه سبز ما یک مسیر عقلانی است و این یک بشارت است، زیرا نشان میدهد که ما تا انتها بر سر خواستههای خود مستحکم خواهیم ایستاد. اگر دچار تندروی و رفتارهای افراطی بودیم شک نکنید که با دستانی خالی از نیمۀ راه باز میگشتیم، زیرا افراط راه را برای تفریط باز میکند. اگر برای قبول این حقیقت به مثال نیاز دارید به سیاست خارجی دولتمردان بنگرید. همان وقتی که آنان مناسبات بینالمللی کشور را به اغراض تبلیغاتی آلوده کردند و از خردورزی و متانت کناره گرفتند میشد حدس زد که به زودی مصالح بلندمدت مردم را به هیچ معامله خواهندکرد. شانزده سال پیش از این تهیه سوخت برای تاسیسات هستهای تهران امری بود که نه مسئولان و نه رسانهها انجام آن را یک خبر مهم تلقی نمیکردند. امروز قسمت اعظم محصول فعالیتهای هستهای کشور ،که این همه جاروجنجال به خود دیده و چندین تحریم برای ملت به همراه آورده است، گویا باید برای تامین همین نیاز ساده تحویل کشورهای دیگر شود، شاید بعدها لطف کنند و اندکی سوخت در اختیار ما بگذارند. آیا این یک پیروزی است؟ یا یک تقلب آشکار، که چنین تسلیمی فتحالمبین نامیده شود؟
دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند، که با گشادهدستی از این حقوق عقب نشستند. آنها نشان دادند که حتی در تسلیم شدن و کرنش کردن افراطگرند. حتی اگر با تلاش دلسوزان از واگذاری دستاوردهای کشور در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای جلوگیری شود از عواقب افراط و تفریطهای دولتمردان ایمن نشدهایم، زیرا رفتارهای آنان زمینه را برای اجماع بین المللی جهت اعمال تحریمها و فشارهای بیشتر به ملت ما فراهم کرده است.
چیزی که ما میتوانیم از این ماجرا بیاموزیم آن است که خود دچار افراط نشویم. دیر یا زود – بلکه به امید خدا بسیار زود – مخالفان مردم صحنه را ترک میکنند. آیا آن روز باید کشوری تخریب شده برای ملت باقی بماند؟ آن چیزی که امروز باید نگران آن باشیم مصالح کشور است، زیرا کشور جز صاحبان اصلیاش کسی را ندارد که در این باره ابراز نگرانی کند. ساختن فردا را باید از امروز آغاز کنیم. باید برای فردا چنان مهیا باشیم که اگر همین فردا از راه رسید یکه نخوریم. باید هریک از ما مردم نه فقط نقش پیشوایی که مسئولیت آن را نیز بر عهده خود احساس کنیم.
تاکید بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک راهبرد کلیدی برای ساختن فرداست. با چنین راهبردی ما در تاریکی قدم نمیگذاریم و میراثهای به جا مانده از مبارزات نسلهای پیشین را به هیچ تقلیل نمیدهیم. و هر آنچه از آرمانها و خواستههایمان که جا بماند با زندگیهای خود آن را به دست میآوریم، زیرا ساختار ظاهری هرگز تمام آن چیزی، بلکه قسمت اصلی آن چیزی نیست که در جامعه واقعیت دارد. بخش اصلی این واقعیت زندگیهای ماست. دستگاه ظاهری میتواند فرزندان انقلاب را همچون تبهکاران دستگیر کند و لباسهای تحقیرآمیز بر قامتشان بپوشاند و مردم میتوانند با نگاهشان از آنان قهرمان بسازند و به آنان افتخار کنند. در این رودررویی کدامیک برندهاند؟ دستگاه ظاهری میتواند آنان را در دادگاههای نمایشی محکوم کند و نگاه مردم میتواند آنان را در پیشگاه وجدان خویش حاکم بداند. به راستی کدامیک از این دو در واقعیت جامعه حکومت میکنند؟ دستگاه ظاهری با برخوردهای توهینآمیز خود خانوادههای آنان را سرافکنده و خوارشده میخواهد و نگاههای مردم آنان را در عین تلخکامیهایی که میچشند سربلند میبیند. کدامیک از این دو نگاه بر احساس این خانوادهها چیره است؟ دقت کنید که تنها در نگاه مردم این همه قدرت وجود دارد و تا اینجای کار هنوز حرفی از دیگر تواناییهای آنان نگفتهایم. دستگاه ظاهری میتواند برای این خانوادهها تنهایی و عسرت تدارک ببیند و مردم میتوانند آنان را در آغوش بگیرد؟ به راستی کدامیک از این دو بر کار خود غالبند؟ دستگاه ظاهری میتواند دانشجویان غریب را به جرم ابراز عقیده از خوابگاه محروم کند و معیشت آنان را در تنگنا قرار دهد و شبکههای اجتماعی میتوانند با حمایتهای خود از آنان پشتیبانی کنند. تاثیر اقدام کدامیک از آنها بیشتر است؟ به راستی کدامیک از آنها قدرتمندتر است؟ بلکه اساسا تقابلی میان این دو وجود ندارد؛ یکی هست و دیگری نیست، زیرا این زندگیهای ماست که به هر امری در نظم ظاهری جامعه معنا میبخشد. ما در چند ماه گذشته نه با شکستن این نظم، که با تغییر معنا دادن به آن از راه زندگیهایمان صحنه جامعه را تغییر دادیم. ما چه نیازی به شکستن این نظم داریم در حالی که در هر شرایطی این ما هستیم که با زندگیهای خود به آن جهت میدهیم.
بعد از این نیز راه ما این است. در شرایطی که اصول متعدد قانون اساسی بتوانند بیمحابا معطل بمانند حقیقت آن است که فرقی میان قانون خوب و بد وجود ندارد. ساختار سیاسی کشور اگر بهترین نظم ممکن باشد به چه کار میآید اگر زندگیهای ما به آن اعتبار نبخشد، یعنی معنی برایش تدارک نبیند، آن را تنفیذ نکند و اجرای بدون تنازل آن را مطالبه ننماید؟ به همین ترتیب اگر این ساختار واجد اشتباهات و عقب افتادگیهای واضح بود ما تنها در صورتی میتوانستیم آن را اصلاح کنیم که نخست معنای آن را اصلاح میکردیم و این کار را با زندگیهای خود انجام میدادیم.
البته بسیارند ملتهایی که این توانایی خود را به جا نمیآورند و ترجیح میدهند قدرت را به قدرتمندان وابگذارند. آنها در جامعه خود پیشوا نیستند، ولی مردم ما هستند.
سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند. این روز عزیز را به ملت ایران تبریک میگویم و برای گروهی از آفرینندگان این مناسبت که اینک در بندند و دیگر اسیران نهضت سبز از خداوند آزادی، شکیبایی و پاداشی متناسب با نیتهای بلندشان آرزو میکنم.
میر حسین موسوی
۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه
محمود وحیدنیا کسی که خبرهتر از خبرگان و نخبهتر از نخبهگان احمدینژاد بود
تعدادی برای صحبت کردن از قبل انتخاب شده بودند و حتی صحبتها و متن سخنرانی اونها هماهنگ شده بود . این افراد یکی یکی رفتند و همان صحبتهای کلیشه ای وخسته کننده همیشگی را (همگی از روی کاغذ واو ننداز) خواندند. در پایان خامنه ای پرسید کس دیگری صحبتی نداره؟ تعدادی دست بلند کردند و یک نفر بلند شد ایستاد که خامنه ای گفت برود صحبت کند. این دانشجو سخنان شدیدا انتقادی را شجاعانه و درکمال خونسردی بر زبان راند. وی ( محمود وحید نیا ) خود را دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه شریف معرفی کرد و در ابتدای صحبت گفت که این کسانی که از طرف نخبگان آمدند و از روی کاغذ حرفهایی زدند نماینده تمام نخبگان نبودند و ما آنها را انتخاب نکرده بودیم. این حرف با تشویق شدید و استقبال حضاری که قبل از آن با صحبتهای خواب آور کسل شده بودند همراه شد. سپس وی حرفهای خود را به این شکل ادامه داد( که من سعی می کنم تا جای ممکن عین جملات وی و در غیر این صورت نقل به مضمون بیاورم) :
“حرفهای من در زمینه متفاوتی نسبت به آنچه که دوستان مطرح کردند می باشد و صحبتهای خود را در 3 بخش ارایه می کنم.
1- متاسفانه صداوسیمای ما بازتاب دهنده ی آنچه که درکشور ما میگذرد نیست. آیا به نظر شما صدا وسیما وقایع اخیر را به همان شکلی که در جامعه ما وجود داشت نشان داد ؟ یا خلاف واقع بود؟ درسته که حرفهای من به صورت سوالی هست اما منظور بنده از لحنم کاملا مشخصه . متاسفانه زمانی که رسانه مادر و مهمترین عنصر اطلاع رسانی مردم بدین شکل رفتار میکند انتظاری از دیگر رسانه های خرد نمی رود. صدا و سیمایی که زیر نظر شما کار میکند و رییس آن را شما تعیین می کنید ، دو حالت دارد : یا به دستور شما این گونه عمل میکند و یا نظارتی بر آن ندارید. این سوال مطرح است که در این 30 سال آیا واقعا جامعه ما به سمت اسلامی شدن و اخلاقی بودن پیش رفته؟ اگر ذره ای هم جواب به این سوال منفی باشد باید به عملکرد خود در این 30 سال شک کنیم.
2 – مساله دوم را من با مثالی در یک مقیاس کوچکتر مطرح می کنم. در یک خانواده زمانی که دو برادر با یکدیگر مشکل دارند اگر پدر خانواده با برادر کوچکتر برخورد خشنی کند ، برادر بزرگتر هم به خود این اجازه را می دهد که با برادر کوچکتر رفتار خشونت آمیز داشته باشد. شما که مقام پدری دارید وقتی با مخالفان خود آن گونه برخورد می کنید عوامل پایین تر نیز به طبع آن رفتاری دارند که همه میدانند درزندانها چه گذشت. در مورد وقایع زندانها من به یاد دارم که در یکی از سخنرانی ها فرمودید که با مسببان این گونه وقایع و متخلفان زندانها به شدت برخورد می شود اما.. من خودم در یک تظاهرات سکوت در تاریخ (…) حضور داشتم. اونجا لباس شخصی ها و افراد لباس دار ریختن و همه ما رو زدند.
3- من نمیدانم چرا در این کشور اجازه ابراز هیچ گونه انتقادی در مورد شما داده نمی شود؟ من دراین 5 سالی که روزنامه ها را مطالعه می کنم ندیدم که کسی نقدی به شما وارد کند حتی یک جمله مجلس خبرگان که وظیفه آن نقد و نظارت بر عملکرد رهبری است عملا مشاهده می شود که این کار را انجام نمی دهد. ”
دربین صحبتها بسیجی هایی که بین حاضران پخش بودند پارازیت می انداختند و داد میزدن که تمومش کن . وسط صحبتها یک برگ کاغذ به اون دانشجو دادند. اونم رو کرد به خامنه ای و گفت که به من گفتن که وقتت تمومه اما اگر اجازه میدین هنوز صحبت دارم. همین موقع بسیجی ها هم صلوات فرستادن که تمومش کنن.
خامنه ای گفت از اول هم وقت تموم بود ولی حالا شما صحبتها تو ادامه بده
در پایان صحبتهای وی با تشویق شدید وبسیارطولانی نخبگان همراه شد.
بعد خامنه ای شروع کرد به جواب دادن و اظهار ناراحتی کرد که اینجا ما نمیخواستیم از این دست صحبتها مطرح بشه و دوست داشتم که در زمینه مسایل نخبگان و علمی بحث بشه و در جواب به اون دانشجو همون حرفهایی رو زد که توی خبرها دیدیم. یعنی در واقع به خاطر صحبتهای اون دانشجو بود که خامنه ای مجبور شد درباره انتخابات حرف بزنه و …
وی پاسخ داد کی گفته از ما انتقاد نمی کنن ؟! من خودم گفتم برید کرسی های آزاد اندیشی تو دانشگاهها بزنید. چرا راه ننداختین خودتون؟ برید انتقاد کنید و…
یک بسیجی ذوب در ولایت هم گفت آقا میخوام بیام دست بوسی. خامنه ای هم چفیه اش رو در آورد گذاشت برای اون و فورا از پرده پشت سرش غیبش زد. به نخبگان گفته بودند انتهای مراسم قراره نماز جماعت به امامت آقا برپا بشه ما سرگردون مانده بودیم که حالا چی به چیه و قراره چی بشه… اونا هم گفتن دیگه تمومه ، نمازی در کار نیست خودتون برید بخونید. در ادامه همایش من دیگه اثری از اون دانشجویی که رفته بود صحبت کرده بود ، در همایش ندیدم….
منبع: وبلاگ freedom for Iran
تکمیلی 1 :
این محمود کجا آن محمود کجا
واکنش احمدی نژاد به سخنان محمود وحید نیا:
به گزارش خبرنگار اعزامي ايرنا، محمود احمدينژاد امروز جمعه در ديدار با نخبگان و فرهيختگان استان خراسان رضوي افزود: کسي که مرز دوست و دشمن را نمي شناسد مهم نيست که چه مدرک دانشگاهي و مهارت فناوري دارد.
احمدي نژاد تصريح کرد: چه بسيار کساني که همه استعدادها، خلاقيت ها و توانايي هاي خود را در بازي در ميدان دشمن به هدر دادند.رييس جمهوري با تاکيد بر اينکه “بايد مرزها را بشناسيم”، گفت: هر کسي که باهوش بود لزوما نخبه نيست. وي با طرح اين پرسش که “مفهوم نخبه چيست؟”، ادامه داد: نخبه با انسان هاي ديگر تفاوتهايي دارد.وي نخبگي را جامع نگري تعريف کرد و گفت: نخبگان پيشرو، پيشگام و جلوتر از ديگران هستند و کسي که جزيي نگر است نخبه نمي شود بلکه در جاي خود متوقف مي شود.
منبع : ایرنا و بی بی سی
تکمیلی 2: گزارش ویدویی شبکه بی بی سی دربارۀ این خبر.
۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه
ناخرسندی رهبران ایران از حذف برخی شعارها توسط مخالفان
Image via Wikipedia
علی لاریجانی رئیس مجلس و آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران از حذف شدن شعارهای "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا" از سوی مخالفان، ابراز ناخرسندی کرده اند.آقای خامنه ای روز چهارشنبه طی سخنانی در میان گروهی از "نخبگان علمی - فرهنگی" در اشاره به حوادث پس از انتخابات و ظاهرا خطاب به چهره های ممتاز اصلاح طلبان و نامزدهای آنها در انتخابات اخیر ریاست جمهوری گفت: "من پیغام دادم گفتم این را شما دارید شروع می کنید، اما نمی توانید تا آخر کنترل کنید؛ می آیند دیگران سوءاستفاده می کنند. حالا دیدید آمدند سوءاستفاده کردند. مرگ بر اسرائیل را خط زدند. مرگ بر آمریکا را خط زدند. معنای این کار چیست؟".
اشاره آقای خامنه ای ظاهرا به تظاهرات مخالفان از جمله در روز قدس است که معترضان به نتایج انتخابات از آن برای بیان اعتراضات خود و اعلام نارضایتی از سیاست های خارجی حکومت استفاده کردند.
همچنین در نماز جمعه 26 تیر ماه به امامت اکبر هاشمی رفسنجانی، مخالفان از پیروی از شعارها رسمی "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا" که از پشت تریبون سرداده می شد خودداری کرده و در عوض شعار "مرگ بر چین" و "مرگ بر روسیه" سردادند که اعتراضی به حمایت این دو کشور از جمهوری اسلامی تلقی شد.
به گزارش خبرگزاری فارس، علی لاریجانی رئیس مجلس نیز روز پنجشنبه گفته است: "این چه معنی دارد که روی شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل خط می زنیم، بهتر است کسانی که تلاش می کنند برخی شعارها را به سمت روسیه و چین ببرند، توجه خودشان را به آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمنان شناخته شده ملت قرار دهند، چرا که سابقه دشمنی آنها در طول تاریخ برای ما روشن است."
این موضوع تنها چیزی نیست که باعث ناخرسندی رهبران ایران شده است. در روز قدس و در برخی دیگر از تظاهرات های ضد دولتی شعار "استقلال آزادی جمهوری ایرانی" سر داده شد که حساسیت های زیادی برانگیخته است.
همزمان سازمان عفو بین الملل از آیت الله خامنه ای خواسته است بیانیه روز چهارشنبه خود دایر بر جرم دانستن عمل مخالفان در زیر سوال بردن انتخابات را پس بگیرد.
آقای خامنه ای گفته بود: "مساله اصلی در قضایای اخیر، اصل انتخابات بود. زیر سوال بردن اصل انتخابات بزرگترین جرمی بود که انجام گرفت."
او افزود: "این همه زحمت کشیده بشود، مردم بیایند، یک شرکت به این عظمت، یک نصاب شکنی، یک رکورد شکنی در دنیا در مردمسالاری، در دمکراسی ای که اینقدر ادعایش را می کنند، انجام بگیرد، بعد یک عده مفت و مسلم بیایند بدون استدلال، بدون دلیل، همان فردای انتخابات بگویند: انتخابت دروغ است، این کار کوچکی است؟ این جرم کمی است؟".
مالکولم اسمارت مدیر بخش خاور میانه و شمال آفریقای "عفو بین الملل" روز پنجشنبه در بیانیه ای نوشت: "آیت الله خامنه ای در اظهارات خود می کوشد مخالفت مشروع و مسالمت آمیز و اعلام نارضایتی از فرآیند سیاسی را جرم تلقی کند."
او افزود: "مقام های ایرانی در رویکرد خود به وقایع پس از انتخابات، مکررا و مکررا حقوق اساسی افراد را نقض می کنند. آنها سعی دارند دهان مردم خود را ببندند و با ایجاد ترس آنها را وادار به سکوت کنند."
بی بی سی
۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه
بکارگیری بسیج و لباس شخصی ها در مانور ناجای اصفهان بر روی سبزپوشان!
روز گذشته خبرگزاری مهر تصاویری از مانور ناجا در اصفهان منتشر کرده بود که در یکی از آنها نیروها لباس شخصی در حال حمله به جوانی با لباس سبز رنگ بودند. این تصویر واکنش های مردمی را در پی داشت. سرهنگ علینقی علوی، معاون اجتماعی فرماندهی استان اصفهان در گفتوگو با ایلنا، درباره این مانور و انتشار این تصاویر گفت: مانور اقتدار و امنیت در هفته کاهش بلایای طبیعی و طبق جدول زمانبندی ابلاغ شده از سوی ناجا به استانها اجرا شد.
وی افزود: این رزمایش دو روزه برای مقابله با جرایم خشن، حوادث طبیعی، حملههای احتمالی دشمن و تجمعات و اغتشاشات، به اجرا درآمد. در استان اصفهان بحث سایت هستهای و مقابله با تهدیدهای احتمالی در این رابطه را هم داشتیم.
علوی در رابطه با تصاویری که حاکی از برخورد با مردم و افرادی با لباس سبز بود و همچنین حضور ماموران بسیج در این مانور، گفت: یگان ویژه برای تجمعات و اغتششات، مانور را برگزار کرد و پلیس در بخشهایی تعامل و همکاری با بسیج ودیگر ارگانها دارد.
معاون اجتماعی پلیس استان اصفهان با اشاره به استفاده پنج هزار نیروی پلیس در رزمایش اقتدار و امنیت، گفت: مانور در اصفهان و لنجان برگزار شد و شهرستانهای مبارکه و خمینیشهر و چند شهر اطراف اصفهان نیز آمادهباش بودند.
او تصریح کرد: با هماهنگی سازمانهای مختلف و تعامل یگانهای پلیس، مانور را بهمنظور آمادگی کارکنان برای مقابله با جرایم وحوادث مختلف به اجرا درآوریم و سناریوهای مختلفی تعریف شد که با موفقیت به پایان رسید.
۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه
احمدیمقدم:دلمان نمیآید ماموری كه فحشخورده را تنبیه كنیم
به گزارش ایلنا، سردار اسماعیل احمدیمقدم در همایش عمومی فرماندهان و مدیران فرماندهی انتظامی تهران بزرگ ادامه داد: نكته مهم تسلط بر اعصاب است كه كار پلیس نوعا با استرس همراه است و ماموران باید اعصاب پولادی داشته باشند.
او در ادامه با تاكید بر اینكه همیشه باید برخورد با اشرار و مزاحمان صورت گیرد گفت: داستان كهریزك باعث تعطیلی آن شد و شاید اوباش احساس كنند كه چتر امنیتی برایشان ایجاد شده است. اما آنجا به دلیل پایین بودن سطح استاندارد بسته شد و مكان جدید كه نو است و به تازگی ساخته شده باید به زودی از سازمان زندانها مجوز بگیرد كه با همكاری این سازمان و دادستان تهران و دادگستری این موضوع پیگیری میشود.
...
۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه
احمد جنتی: دستگاه امنیتی و قضایی ماهیت روسی، چینی خود را در روز ۱۳ آبان نشان دهند
وی به دستگاه امنیتی و قضایی توصیه کرد در مقابل این خطر ماهیت روسی، چینی خود را بیشتر آشکار کنند و از قابلیتهای سرکوبهای چینی، و دادگاههای فلهای روسی بیشترین بهره را ببرند.
او که به خاطر کهولت سن، تنعم فراوان از الطاف بیت رهبری، معنی کلمه استکبار را فراموش کرده بود گفت: روز سیزده آبان، روز دانشجو و "روز مبارزه با استکبار" نامگذاری شده است. سبزها در پاسخ گفتند: ما هم اتفاقاً به همین دلیل در راهپیمایی شرکت خواهیم کرد، او را که حساب پاک است / از محاسبه چه باک است؟
جنتی که بدجوری نگران افشای بیشتر گندکاریهای خود و دوستانش بود، با لحنی تمنا گونه فتوا داد: «مسائل امنیتی هرگز نباید افشا شود.» یک میرزا که عادت نداشت بگوید سمعا و طاعتاً پرسید: «چرا؟ تا شما هر کاری میخواهید بکنید؟ آیا امنیت شما همان امنیت نظام است؟»
دوستان جنبش آزادیخواه ایران از احمد جنتی به خاطر تبلیغ شرکت سبز در راهپیمایی ۱۳ آبان تشکر کردند.
۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه
دولت تقلبی = دکتر و وزرای تقلبی
نشريه علمى «نيچر» روز پنجشنبه اعلام كرد، تحقيقات انجام شده توسط اين نشريه نشان مىدهد، وزراى علوم و راه و ترابرى دولت محمود احمدىنژاد مرتكب جعل و سرقت منابع علمى شدهاند.بر اساس اعلام اين نشريه معتبر علمى، اين دو وزير ايرانى مطالبى را به نام خود چاپ كردهاند كه بخش عمده آن از روى پاياننامههاى ديگر نسخه بردارى يا كپى شده است.
چندى پيش نيز نشريه نيچر در مقالهاى مدعى شده بود، كامران دانشجو وزير كنونى علوم، براى نوشتن مقالهاى كه درسال ۲۰۰۹ منتشركرد، بخش مهمى از متون و ارقام خود را از روى مقاله دانشمندان كره جنوبى كپى بردارى كرده است.
كامران دانشجو از استادان دانشگاه علم و صنعت ايران است و قبل از انتصاب به مقام وزرات در دولت جديد محمود احمدى نژاد، رياست ستاد انتخابات وزارت كشور را بر عهده داشت.وى در اين سمت از مسئولان اصلى برگزارى و شمارش آراى انتخابات اخير رياست جمهورى ايران به شمار مىرفت، كه نتايج آن با اعتراض گسترده مردمى در ايران روبرو شده است.
بر اساس اعلام مجله نيچر مسوولان چند نشريه علمى از جمله جورنال علوم مكانيک و تكنولوژى و همينطور جورنال مكانيك چاپ تايوان پس از انتشار اين اخبار، مطالب كامران دانشجو و همكار وى را حذف كردهاند.
دو هفته پس ازافشاگرى مجله نيچر در باره «سرقت علمى» كامران دانشجو، روزنامه ليبراسيون چاپ پاريس، از يك سرقت علمى ديگر خبر داد كه توسط حميد بهبهانى وزير راه كابينه دولت دهم انجام گرفته است.بر پايه اين خبر، حميد بهبهانى به همراه حسن زيارى و محمد خيبرى، بخشهايى از مقالههاى يک استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم دريايى به نام كريستوف كلارامان و همكاران كرهاى و كانادايى وى را كپى بردارى كرده و درسال ۲۰۰۶، به نام خود در نشريه دانشگاه علم و صنعت چاپ كردهاند.
به دنبال انتشار اين اخبار شمارى از شخصيت هاى برجسته علمى در ايران خواستار انجام تحقيقاتى در اين زمينه شدهاند و به نظر مى رسد يكى از كميسيونهاى مجلس شوراى اسلامى نيز قصد دارد تحقيقاتى در اين زمينه انجام دهد.بسيارى از دانشجويان و محققان ايرانى در داخل و خارج از كشور مى گويند، اين نمونههاى سرقت و جعل مطالب علمى ضربه بزرگى به اعتبار جامعه علمى ايران وارد خواهد كرد.
مجله نيچر در پايان گزارش خود در اين باره، به «سرقت علمى» صورت گرفته توسط حميد بهبهانى وزير راه دولت احمدىنژاد و حسن زيارى معاون وى و رييس راه آهن دولتى ايران و مجمد خبيرى نيز اشاره كرده است.
حميد بهبهانى و حسن زيارى هر دو از «استادان» دانشگاه علم و صنعت ايران به شمار مىآيند و محمد خبيرى نيز در زمان انتشار مقاله مورد اشاره دانشجوى مقطع دكترى در اين دانشگاه بوده است.
همچنین حميد بهبهانى در دانشگاه علم و صنعت ايران استاد ناظر محمود احمدىنژاد در مقطع دكترى بوده است.
پی نوشت:
چی بود، به چی نیز آراسته شد
بار دیگر چند مقام ارشد در دولت ایران به انتشار تحقیقات دیگران به نام خود متهم شده اند.
نشریه علمی نیچر (Nature) در گزارشی نوشته است که بررسی ها حاکی از موارد بیشتری از کپی برداری شماری از وزیران و مقامات ارشد دولت ایران از تحقیقات علمی دیگران و انتشار این مطالب به نام خود در مجله های علمی است.
این نشریه با یادآوری موارد قبلی سرقت علمی توسط مقامات ارشد دولتی ایران، از جمله مقالاتی که با مشارکت حمید بهبهانی، وزیر راه، و کامران دانشجو، وزیر علوم در کابینه محمود احمدی نژاد، می نویسد که آن موارد به طورگسترده در رسانه ها و وبلاگ های ایرانی انعکاس یافت و پژوهشگران در داخل و خارج این کشور خواستار رسیدگی به این موضوع و همچنین نظارت اخلاقی بیشتر بر نحوه انجام تحقیقات علمی شدند.
علاوه بر آقایان بهبهانی، دانشجو و حسن زیاری، گزارش نشریه نیچر محمد علی کی نژاد، یکی از اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی و استاد دانشگاه صنعتی سهند تبریز را نیز متهم می کند که در مقاله ای که با همکاری فرد دیگری نوشته به طور کامل مطالبی را نسخه برداری کرده که در مقاله ای حاوی الگوی آلودگی محیط زیست درمجارستان آمده که در سال 2001 به یک نشست علمی ارائه شد.
.......... نیچر می نویسد اگرچه آقای کی نژاد و همکارش در مقاله خود الگوی ارائه شده در مقاله مربوط به مجارستان را به عنوان ماخذ ذکر می کنند، اما مدعی می شوند که این الگو را با آمار گردآوری شده در مورد آلودگی مجتمع پتروشیمی شهر تبریز در سال 2007 سنجیده اند در حالیکه به گفته الیسون تاملین، یکی از کارشناسان الگوسازی محیط زیست در دانشگاه لیدز بریتانیا و از تهیه کنندگان مقاله مربوط به مجارستان، مقاله این دو نویسنده ایرانی حاوی نتیجه جدیدی نیست و "قطعا نسخه برداری" از مقاله اصلی است.
...... به نوشته نیچر، در مورد مقاله ای که علی رضا علی احمدی، وزیر سابق آموزش و پرورش در کابینه محمود احمدی نژاد، با همکاری فرد دیگری در سال 2006 منتشر کرده نیز تردیدهایی وجود دارد و به نظر می رسد که بخش هایی از این مقاله از سه مقاله علمی دیگر برداشت شده و به گفته میکا اویالا، از دانشگاه تامپره در فنلاند و مولف یکی از این مقالات، این موضوع نمی توانسته اتفاقی باشد.---------------
۱۳ مهر ۱۳۸۸- پارلمان نیوز: الیاس نادران، نماینده اصولگرای مجلس هم باردیگر نسبت به بیتوجهیها که به مدارک ارائه شده از سوی او علیه محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدینژاد، شده است اعتراض کرد و خواستار تشکیل هیات صالحهای از سوی احمدینژاد برای رسیدگی به این موضوع شد. (این هم یک سری مدارکش)
دلیل دیگری بر تقلبی بودن سرتاپای این دولت:
بعد از کردان (وزیر قبلی کشور)، کامران دانشجو (وزیر فعلی کشور)، بهبانی (وزیر راه، استاد ناظر احمدىنژاد در مقطع دكترى!)، حالا هم رحیمی (معاون وزیر)
اعترافات دیروز عسگر اولادی، و اعترافات امروز اصلاح طلبان
نویسندۀ وبلاگ حرفهای درگوشی میگوید: در این وبلاگ قصد ندارم با یادآوری این نامه قصد تخطئه یک زندانی سابق را که دستش از همه چیز کوتاه بوده است را بکنم اما در این روزهایی که آقای عسگر اولادی و امثال وی به عنوان حامیان احمدی نژاد بر صحت اعتراف اصلاح طلبان در دادگاه اصرار دارند این است که آقایان موتلفه و دیگر همفکران رییس دولت کودتا مطمئن باشید تاریخ قضاوت خواهد کرد. همچنانکه امروز آقای عسگر اولادی مخالفت با شاه را جزو سوابق روشن انقلابی خود می داند و آن تقاضای از سر فشار را راهکار انقلابی خود در آن دوران خفقان آور می داند، مطمئنا این اعترافات امروز اصلاح طلبان هم چیزی در زمره همان غلط کردن ها و پوزش خواهی هایی است که در زمان شاه از هراس شکنجه و امروز از هراس شکنجه آن هم از نوع کهریزکی اش وجود دارد و اگر امروز امثال عسگر اولادی این اعترافات را حقیقی می دانند لاجرم باید ان پوزش خواهی را هم حقیقی بدانند و قبول کنند که ان انقلابی گری اشتباه بوده است که درنامه خود به نصیری بدان اعتراف کرده است و اگر ان نامه پوزش خواهی به دلیل فشار و حبس ارزشی ندارد پس این اعترافات تحت فشار و شکنجه هم بی اثراست.
۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه
آیتالله جنتی برای خدا هم تعیین تکلیف کرد
۳ مهرماه ۱۳۸۸ (۲۵ سپتامبر ۲۰۰۹)
امام جمعه موقت تهران که از بیانیه سراسر چاپلوسانۀ مجلس خبرگان راضی و مشعف به نظر میرسید، در خطبههای نماز جمعه اعلام کرد:
«اين بيانيه، بيانيه بسيار خوبي بود كه هم مورد تقدير من و هم مقام معظم رهبري قرار گرفت»
حاضران گفتند: تقدیر شما غافلگیر کننده بود، اما از همه غیرمنتظرهتر، تقدیر رهبرتان بود!
آیتالله جنتی که باورش شده خدا هم باید مطیع ولایت فقیه باشد، در ادامه افزود:
«لازم است در راستاي اين بيانيه هوشيارانه خداوند به آنان [اعضای مجلس خبرگان] اجر دهد.»
رئیس دفتر فرشتگان بارگاه الهی در پاسخ به ابلاغیه ایشان به خبرنگار وبلاگ چشمه سبز آزادی گفت:
با این «جهنمی» که آقای «جنتی» و دوستانش در ایران ساختهاند، اجرشان نزد بازجویان کهریزک محفوظ خواهد بود.
امروز دانشگاه، فردا مدارس
اما اعتراضات مردم دیگر محدود به اعتراضات صنفی نیست. زمانی بود که معلمها، روزنامهنگارها، کارگران، زنان، دانشجویان، اتحادیهها مطالبات محدود صنفی خود را پیگیری میکردند. اما امروز صدای این مردم یکی شده است. آنها حق و رأی خودشان را میخواهند و این دیگر، دانشجو، دانشآموز، کارگر، نظامی، روحانی، و ... نمیشناسد.
گیرم که امروز از پیوستن مردم به جمع دانشجویان معترض جلوگیری کردید، با فردا چه میکنید که صدای «مرگ بر دیکتاتور» در مدارس و کارخانهجات بلند شود. آذر و بهمن نزدیکند.
کاش به هشدار تلویحی موسوی در بیانیه سیزدهمش گوش میکردید که از تظاهرات مشابه روز قدس در بهمنماه میگوید:
«اگر فرصت روز قدس نبود چه بسا تا چند ماه دیگر که میقات بهمن فرا برسد، آنان بینتیجه و پرخطا بودن سیاستهای خود را ملاقات نمیکردند و زمانی با هزینههای سنگین عملکرد خود روبرو میشدند که برای چاره کردن بسیار دیر بود.»
این شعارهای حال و هوای بهمن داد!
-----------------
از ما گفتن بود: آقایان ما سه ماه پیش هشدار دادیم. گوش نکردید. حالا بفرمایید (تاریخ این ویدیوها را ۱۶ آذر ۸۸ زدهاند)
دعای ماه رمضان
Image via Wikipedia
خداوندا
به فاطمه رجبی، ادب
به شوهرش، شهامت
به طائب، رحم و مروّت
به بسیجیانِ ما، بینش
به لباس شخصی های ما، هویّت
و به مجلس ما خاصیت، عطا فرما.
خدایا در این ماه پر برکت از بسیجیان ما تفنگ را بگیر
به دستانشان قرآن، و به مغز شسته شدهشان تفکربده
خدایا، باری تعالی
به بازرسان ما، دلیری در گفتن حق
به رحیم مشایی، عقل
به ائمه جمعه ما، فهم
به بازجویان، خداترسی
و به مرتضوی، مذهب
ارزانی دار
خدایا
گاز اشک آور و باطوم و ضرب و زور را از لباس شخصی ها بگیر
و به آنها شخصیت و منطق بده
خدایا
به قضات ما، استقلال
به کیهانیان، انسانیت
به شریعتمداری، منطق و شریعت
(ولی اگر او اصلاح ناشدنی است،
به او آتش جهنم روا بدار)
خدایا
به کردان، تحصیلات
به محرابیان، اختراع وتعزیرات
به جواد لاریجانی، آزادگی
به برادرش صادق، صداقت
به آن یکی برادرش، تفکر
به آن یکی تَرَش، تبطّل
به نیروی انتظامی، تفقّد
و به متحجرین ما، گفتمان
ارزانی دار
پروردگارا
به مصباح یزدی، دین
به جنتی، تقوا
به یزدی، فهم و سکوت
و به شکنجه گران ما، مرگ،
عطا فرما
خدایا
به جناب صفّار، فرهنگ
به علمای ما، آگاهی
به بعضی ها، بی طرفی
و مهمترش، فرزند صالح،
به شورای نگهبان ما، قانون
به قوه قضاییه ما، بازهم قانون و بعد آن عدالت
که شدیدا از اینها تهی شده اند
عطا بدار
خدایا
به آخوندهای ما، سواد
به مجلس خبرگان ما، آزادگی وشهامت
به صدا و سیمای ما مردم داری
به وزارت کشور ما امانت داری، بیاموز
و به محصولی، شرف
و به فیروزآبادی، بهداشت
وبه احمدی نژاد تمام فضایل و خصایل فوق الذکر، بعلاوه صدها صفات انسانی دیگر که شدیدا از آنها بی بهره است عطا فرما
و در نهایت به او درست زیستن را بیاموز، و اگر نیاموخت، چگونه از بین بردنش را به ما.
خدایا در این ماه عزیز
ریشه ی هاله نور و توهمات و تخیلات، کبر و خودبزرگ بینی و ریاکاری و حسد ورزی اش را بسوز و بخشکان
۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه
مقدمه چینی برای دستگیری موسوی کلید خورد
پایگاه خبری جوان گزارش کرد:
«شعبه ۱۳ دادسرای کارکنان دولت تهران بهمنظور رسیدگی به شکایات شهروندانی که در اثر حوادث پس از انتخابات و بیقانونیهای ناشی از رفتار میرحسین موسوی و هوادارانش دچار آسیب شدهاند، تعیین شد.»
متن کامل گزارش به این قرار است:
شعبه 13 دادسرای کارکنان دولت تهران بهمنظور رسیدگی به شکایات شهروندانی که در اثر حوادث پس از انتخابات و بیقانونیهای ناشی از رفتار میرحسین موسوی و هوادارانش دچار آسیب شدهاند، تعیین شد.شهروندانی که در جریان این حوادث دچار خسارات جانی، مالی و آبرویی شدهاند، میتوانند با مراجعه به این شعبه از دادسرا شکایات خود را ثبت کنند.
اقدام به تعیین شعبهای برای ثبت شکایات شهروندان متضرر درخصوص حوادث پس از انتخابات در حالی انجام میشود که پیش از این، تعدادی از حقوقدانان خواستار روشمند کردن این مسئله بهمنظور جبران حقوق ضایع شده از مردم شده بودند.تعدادی از هواداران موسوی، از فردای انتخابات 22 خرداد، اقدام به آسیب رساندن به اموال عمومی و تجمعات غیرقانونی کرده بودند که در نتیجه آن ضمن ایراد جرح بر مردم و مختل شدن کسب و کار در نقاطی از تهران و برخی شهرستانها، خسارات جانی نیز به برخی از شهروندان وارد شد.
این در حالی بود که موسوی با حضور در تجمع غیرقانونی 25 خرداد و انتشار برخی بیانیههای تحریکآمیز، عملاً اقدام به تشویق برای ادامه این رفتارهای غیرقانونی کرده بود.
منبع: جوان
۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه
مرگ خوبه ولی فقط برای همسایه
احمدینژاد گفت: "امروز ديگر دوران تحقير ملت ها و اعمال سياست های دوگانه و معيارهای چندگانه سپری شده است."
احمدینژاد اقدامات علیه مردم فلسطین را «نسلکشی» خواند و افزود «ديگر قابل قبول نيست که يک اقليت محض با يک شبکه پيچيده و طراحی غيرانسانی، بر اقتصاد و سياست و فرهنگ ... بردهداری نوینی راه اندازی کند.»
آگاهان که از اقدامات جمهوری اسلامی در سرکوب مخالفان سیاسی، اقشار و اصناف معترض، روحانیون منتقد و اقلیتهای قومی، مذهبی و دینی خوب باخبر بودند، گفتند شکسته نفسی میفرمایید! اسرائیل که انگشت کوچک شما هم نمیشود. یکی از این آگاهان با اشاره به کمک دولت ایران به جیش المهدی، طالبان، حزبالله، حماس و جهاد اسلامی، جمهوری اسلامی را متهم کردند که سیاست خرابکارانهای در منطقه اختیار کرده و با «برقراری شبکه پیچیده اقتصادی، نظامی، و فرهنگی سبب ایجاد بردهداری نوینی» در کشورهای عراق، افغانستان، لبنان، فلسطین و اسرائیل شده است.
احمدینژاد در بخشی دیگر از سخنانش، با توجه به سیاستهای نظامی آمریکا، گفت: «پذيرفتنی نيست که عدهای از چند هزار کيلومتر دورتر در منطقه خاورميانه دخالت نظامی کنند و کشتار، جنگ، ترور، تهديد و تجاوز را به همراه آورند.»
آگاهان سردرگم مانده بودند که اعتراض احمدینژاد مربوط به فاصله چند هزار کیلومتری است یا خود عمل. برای اینکه مسئله روشنتر شود پرسیدند: «آیا این پذيرفتنی است که ما از هزاران کیلومتر آنطرفتر نیاییم و در عوض شما در انتخابات کشور خودتان و سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز مردم کشورتان، دخالت نظامی کنید، دست به کشتار، ترور، تهديد و تجاوز بزنید؟»
شخص آگاهی گفت: ما نصیحیت شما برای برقراری "مردم سالاری واقعی و حقيقی" را جدی میگیریم، اما آیا خود شما از نسخهای را که برای فلسطین و اسرائیل میپیچید استفاده میکنید. ما از طرح رفراندم برای حل مشکل اسرائیل-فلسطین حمایت میکنیم، اما شما چرا از اسم رفراندوم برای کشور خودتان عینهو جن از بسمالله میترسید.
خیام هم که صبرش سر آمده بود، از عالم اموات سر برآورد و گفت:
شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
هر لحظه به دام دگری پا بستی
گفت شیخا هر آنچه گویی هستم
آیا تو چنان که می نمایی هستی؟
سالن سخنرانی احمدی نژاد هم مثل صندوق رأی او خالی شد
نمایندگان کشورهای زیادی در اعتراض به اظهارات احمدینژاد سالن مجمع عمومی سازمان ملل را ترک کردند، تا سالن مجمع هم مثل صندوق آرای او خالی شود. اما اینبار نه فارس و کیهان میتوانستند عکسهایش را با فتوشاپ پر از جمعیت حزبالله کنند، و نه دار و دسته مجتبی خامنهای میتوانستند صدای معترضان داخل و خارج سالن را خاموش کنند.
علاوه بر اسراییل که روز قبل از این سخنرانی اعلام کرده بود که آنرا تحریم خواهد کرد، هیئتهای نمایندگی آلمان، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، دانمارک و مجارستان، نیز در حین سخنرانی احمدینژاد، به حالت اعتراض اجلاس سازمان ملل را ترک کردند. کشورهای نظیر آرژانتین، کاستاریکا، استرلیا و زلاند نو نیز به جمع معترضان پیوستند و از مجمع عمومی سازمان ملل بیرون رفتند.
حالا بمون مدیریت کن، محمودی... =)
۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه
وقتی از مراجع تقلید هم میخواهند مقلد باشند
در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی هم این اصل عقلی، عرفی و دینی نظارت بر قدرت حداقل در تئوری پذیرفته شده بود. اما وقتی شما سیستم نظارت بر بالاترین مقام یک جامعه را به یک امر سابژکتیو، ماورایی، غیرقابل سنجش، و نادیده حواله کنید، نتیجه همین میشود که در استبداد مطلقه فقیه ایران میبینید. در یک چنین نظامی ناظرش هم مدیحه سرایی میشود متملق.
سرمایه از رجانیوز نقل کرده است که: آیت الله سید احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد و عضو مجلس خبرگان رهبری، در رابطه با اعلام نظر برخی مراجع که روز یکشنبه به عنوان اول ماه شوال برایشان اثبات نشده بود، اظهار داشت: «... برای اینکه مردم دچار مشکل نشوند، رهبر انقلاب حکم کردند که یکشنبه عید است لذا وقتی بر اثر حکم حکومتی امر می شود که روز یکشنبه عید است، آقایان دیگر باید تبعیت کنند.»
پیشنهاد میکنم در تاریخ مرقوم بفرمایید که زیاده خواهی ولایت فقیه بدانجا رسید که غیر از عوام، خواص را هم به تقلید فرا خواندند؛ آنهم مراجع تقلید را. عنوانش را هم بگذارید تولد پاپیسم اسلامی در ایران قرن ۲۱.
--------------------------
میفرمایند فقیه «منتخب» مردم نیست، «وکیل» یا «نماینده» مردم نیست،
میفرمایند مردم «ولایت» فقیه را «کشف» میکنند و بعد هم «میپذیرند».
انتخابی در کار نیست.
تازه کشف و پذیرش او هم در اندازه عقل و شعور عامه مردم نیست بلکه
باید «خبرگان» جامعه در اینباره به نتیجه برسند.
شاید اگر دکتر شریعتی بود به این میگفت «استحمار»!
۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سهشنبه
حال و ضدحال رفسنجانی!
کلیپ جالبی که از نماز عیدفطر سریعا بر روی یوتیوب آمد تلاش اطرافیان خامنهای برای بهره برداری حداکثری از حضور هاشمی رفسنجانی و حسن خمینی را نشان میدهد. دلایل هاشمی و خمینی برای شرکت در این نماز و پشت سر خامنهای ایستادن هر چه بود در آینده روشنتر خواهد شد. رفسنجانی همیشه سیاستکار پراگماتیست بوده و شاید تلاش برای کاهش فشار بر خانوادهاش هم یکی از دلایل شرکت او در این نماز بوده. خامنهای هم این حرکت را بیپاسخ نگذاشت و با یک فتوای کلی آنچه را که زندانیان در اعترافات خودشان در مورد ”افراد دیگر“ (از جمله مهدی هاشمی) گفتهاند را نافذ ندانست. البته شاید هابرماس و خاتمی و موسوی و کروبی هنوز تبرئه نشده باشند!
اما حسن خمینی برای اینکه یک وقت این حضور را طرفداران خامنهای و احمدینژاد به نفع خود مصادره نکنند بالافاصله به ملاقات خانوادههای زندانیان سیاسی رفت تا به این ترتیب شک و شبهای در گرایش سبز او یافت نشود.
و اما داستان این کلیپ:
با ورود رفسنجانی عدهای سریع یک راهرو درست میکنند که رفسنجانی را به کنار احمدینژاد هدایت کند. نقش اصلی را هم همان شخصی ایفا میکند که عدهای محافظ و عدهای کادر بیت رهبری میدانند. میگویند اسمش وحید دستجردی است (البته با سردار احمد وحید دستجردی که وزیر دفاع دولت کودتاچی دهم شده فرق دارد) و در سفر خامنهای به کردستان و مناسبتهای مختلف دیگری با او همراه بوده. اما او زورکی سعی دارد رفسنجانی را کنار احمدینژاد جا دهد. یادشان رفته هاشمی مخصوصا حتی در مراسم تحلیف و تنفیذ ریاست جمهوری هم شرکت نکرد و حساب خامنهای و احمدینژاد پیش او حداقل جداست. لابد این آقایان پیش خودشان هم فکر میکردند، عجب طعمهای برای عکاسهای کیهان و فارس نیوز و ... میشود این. اما ببینید ما بقی ماجرا را...
کدیور در مراسم عید فطر: آیت الله خامنه ای از ولایت ساقط شده است
Image by Hamed Saber via Flickr
خلاصه: روز ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۹ دکتر محسن کدیور، نماز عید فطر را در جنوب کالیفرنیا و در شهر ارواین اقامه کرد. این مراسم با استقبال ایرانیان ساکن جنوب کالیفرنیا روبرو شد. کدیور در خطبه اول نماز با تبریک عید سعید فطر به تحلیل پیام ماه رمضان و وظیفه مومنان در باره عید فطر پرداخت. در ادامه خلاصهای از سخنان دکتر کدیور نقل خواهد شد (برای مشروح سخنرانی ایشان به سایت جرس مراجعه فرمایید)محسن کدیور در بخش بعدی سخنان خود با اشاره به اعلام شدن روز شنبه به عنوان عید فطر توسط آقای خامنه ای در حالی که اکثریت قریب به اتفاق مراجع روز دوشنبه را روز عید اعلام کرده اند، گفت: " وقتی امروز بحث عید فطر مطرح می شود و مرجعیت سنتی اعلام می کند که امروز را روز عید نمی داند و این نه فقط توسط مراجع سبز بلکه اکثریت مراجع اعلام می شود یعنی شرعا سخن آن کس که گفته امروز عید است پذیرفته نیست و او فاقد اعتبار دینی است، و این نشانی است از قدرت نمائی مدنی مرجعیت مستقل شیعه در برابر حکومت مدعی دین."
دکتر کدیور با اشاره به قسمتی از سخنان آقای خامنه ای در خطبه های نماز که " تهمت به نظام از تهمت به افراد سنگین تر است" و "نظام با توهین کنندگان به آن قاطعانه برخورد می کند." تاکید کردند :" ما معنای قاطعانه را می دانیم چیست، برهان قاطع آن بود که بر سینه ندا آقا سلطان وارد شد. حال وقتی در نماز جمعۀ رحمت می شنویم که نظام قاطعانه برخورد می کند تنمان می لرزد و می دانیم جنایات دیگری در پیش است. قاطعیت را وقتی فک محسن روح الامینی در هم شکسته شد فهمیدیم" و با رد ادعای آقای خامنه ای ادامه دادند: " ما به دینی قائلیم که اگر کسی را به ناحق بکشی مانند آن است که همه را بکشی و این ارزشی است که این دین برای فردیت ما قائل است." و آبروی مومن از خون او ارزش بیشتری دارد. شما چند صد نفر مسلمان را بی آبرو کردید، یک قطره خونِ بی گناه عرش الهی را به لرزه در می آورد و در این اواخر هفتاد بی گناه کشته شده اند."
کدیور با بیان اینکه باید روشن شود از کدام نظام صحبت می شود گفتند:"آیا از نظامی صحبت می کنید که در سالها قبل افراد فراوانی بدون طی مراحل قضائی تیرباران و اعدام شده اند، اموالشان بدون طی مراحل قضائی مصادره شده است؟ چه بسا گفته شود آن به دلیل شرایط و شور انقلابی بود، اما ۲۱ سال قبل در زندانهای همین نظام حدود ۳ هزار نفر بدون طی مراحل قانونی اعدام شده اند، وقتی می گوئید تهمت به نظام، باید دامن این نظام را از این موارد تطهیر کنید"، " و در دوران زعامت خودتان پرونده زهرا کاظمی به کجا انجامید، جریان قتلهای زنجیره ای به کجا انجامید، پرونده یورش به کوی دانشگاه تهران به کجا انجامید؟ نظام اینها هم هست، در همان زندان استاندارد اوین چند نفر تا بحال کشته شده اند، دیگر چه برسد به زندانهای غیر استاندارد.
وقتی می گوئید تهمت به نظام، اتهام تجاوز به زندانها باید بررسی شود، ناامنی یعنی این، و شما به جای جلوگیری از نا امنی به دلسوزانی که می گویند تحقیق شود و تذکر می دهند برخورد می کنید چون خود را نظام می دانید. ابواب جمعی شما هرکه با شما مخالف است حرامزاده و مزدور اجنبی می دانند، این منطق یعنی من حق مطلق هستم و هر که با من مخالف است باطل است، تفرعن یعنی همین مگر فرعون چه می گفت، می گفت از من اطاعت مطلقه کنید. کسی که خود را مقام غیر پاسخگو دانست و برای خود ولایت مطلقه قائل شد فرعون است.
کدیور، در قسمت دیگری از خطبه های نماز عید سعید فطر با اشاره به نامه اخیر احمد توکلی خطاب به آقایان موسوی و خاتمی گفت :"نامه خطاب به من نیست اما من به آرمان جنبش سبز معتقدم لذا به نکاتی از نامه جواب می دهم. ایشان پرسیده اند مردم در تظاهرات روز قدس شعارهائی داده اند از جمله استقلال آزادی جمهوری ایرانی، آیا شما این شعار را قبول دارید؟ بنده می گویم وقتی همه مجاری قانونی بسته شود مسائل به خیابان کشیده می شود، و شعارهای خیابانی قابل کنترل نیست. اگر می خواهید بدانید مردم واقعا چه می خواهند چاره اش رفراندوم است. من می گویم اکثریت ایرانیان جمهوری اسلامی به معنای ولایت مطلقه فقیه را نمی خواهند.
گفته شده است شما که به آقای خمینی قائل هستید ایشان گفته اند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، می گوئیم بله یک کلمه –ولایت فقیه - به آن اضافه شد. آن را بردارید مشکل حل می شود.
کدیور در ادامه سخنان خود خطاب به رهبری جمهوری اسلامی گفت: "ما نه می خواهیم بکشیم نه کشته شویم، ما می خواهیم شما تابع قانون و اخلاق باشید، فکر نکنید شما از جانب خدا و پیامبر منصوب شده اید، بدانید آنقدر بد عمل کرده اید که اگر خدا شما را نصب کرده باشد اکثر مردم ایران به آن خدا نیز پشت می کنند، شما اینقدر منفور شده اید."
کدیور با اشاره جمله از آیه الله خمینی با مضمون "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشور آسیب نرسد" افزود اما در نظریه آیه الله خمینی آمده است ولایت فقیه باید فقیه ،عادل و مدبر باشد. اولین شرط عدالت صداقت است که بارها نقض شده و امروز اکثر مردم و علما عدالت آقای خامنه ای را باور ندارند و شرط آخر تدبیر است به معنای مدیریت، که در حوزه سیاست خارجی، اقتصادی، فرهنگی و سیاست داخلی به شدت قابل مناقشه و انتقاد است. کدیور افزود:"ما هم به استقلال ایران، حق مردم فلسطین باور و به سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا و اروپا انتقاد داریم. اگر تردیدی دارید که مردم ایران شما را مدبر می دانند یا نه از آنها بپرسید، آیه الله خامنه ای شما دیکتاتوری کردید و حتی طبق همان نظریه ولایت فقیه آیة الله خمینی از ولایت ساقط شده اید. آنچه ما از شما دیده ایم تنها قاطعیت به معنای بی رحمی بوده است و این به نام دین دیده ایم، زشتترین نوع استبداد، استبداد دینی است. و آنچه شما انجام داده اید ولایت جائر است."
محسن کدیور خطبه های نماز عید فطر را چنین پایان داد: "بخواست خدا، حضرت آیه الله خامنه ای آخرین ولی فقیه ایران خواهند بود، ما می خواهیم کشورمان به شیوه دمکراتیک بر اساس ارزشها اسلامی اداره شود. الگوی ما پیش نویس قانون اساسی سال ۱۳۵۸ خواهد بود که اثری از ولایت فقیه در آن نبود. به نظر من دوران ولایت فقیه هم به لحاظ عملی و هم نظری به پایان رسیده است. ولایت فقیه نه به لحاظ تئوریک و نه به لحاظ پراتیک قابل دفاع نیست."
۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه
هدیۀ احمدی نژاد به اسرائیل در روز قدس
با وجود هشدارهای «پدرش» و طرفدارانش باز هم نتوانست جلوی زبان سیاهش را بگیرد! باز هم گند زد، و زمانی بدتر از این هم برای گند زدنش نمیتوانست پیدا کند. در روز قدس چنان هدیهای به اسرائیل داد که با میلیونها دلار هزینه هم نمیتوانستند آنرا به دست آورند. احمدینژاد چنان دل صهیونیستها را شاد کرد که الان در پوست خودشان هم نمیگنجند. به دو دلیل؛
اول: به زودی احمدینژاد برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به آمریکا سفر خواهد کرد. و به شما قول میدهم عدۀ زیادی حین سخنرانی او آنجا را ترک خواهند کرد. اگر هم تا الان نگران بهانهای برای این کار بودند، احمدی نژاد به ایشان هدیه کرد.
دوم: اسرائیل در به در به دنبال حمایتهای بینالمللی، خصوصا از طرف اروپاست. فکر میکنید چقدر باید خرج لابیگری و تبلیغات کند تا این همه حمایت را یک شبه به دست بیاورد؟ گزیده جملات زیر را بخوانید تا دلیل این ادعا را بیابید.
---------------------------------------
رئیس جمهوری ایران بار دیگر نسل کشی یهودیان در دوران جنگ جهانی دوم را "افسانه ای" آمیخته به "دروغ" و نوعی "عملیات روانی" خواند که برای زمینه سازی تأسیس کشور اسرائیل مطرح شده است.
و اما واکنشها:
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در قاهره: "انکار هولوکاست بی پایه، جاهلانه و نفرت انگیز" است.
وزارت خارجه فرانسه: صحبت های محمود احمدی نژاد "غیرقابل پذیرش و شوکه آور" است.
دیوید میلیبند وزیر امور خارجه بریتانیا: این سخنان "نفرت انگیز و حاکی از بی اطلاعی است ... این نوع پرخاش در شأن رهبران ایران نیست"
فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر امورخارجه آلمان: احمدینژاد «با بیان مهملات و اراجیف غیرقابل تحمل ننگ کشور خود است.»
---------------------------------------
چرا باید چنین موجود ننگ آفرینی را به زور و تقلب نمایندۀ ملتی پر افتخار کنند. در کدام برهه از تاریخ معاصر ما گفتههای یک مسئول بلندپایه ایران را «جاهلانه، نفرتانگیز، غیرقابل پذیرش، شوکه آور، حاکی از بیاطلاعی، مهملات و اراجیف» خواندهاند؟
منابع: بی بی سی، دویچه وله
امروز روز قدس بود اما هیچ کس از اسرائیل کتک نخورد
رسوایی امروز آنقدر بزرگ بود که یاهو و جی میل را فیلتر کردند
امروز روز قدس بود اما هیچ کس از اسرائیل کتک نخورد. هیچ تظاهراتی توسط اسرائیلی ها سرکوب نشد. هیچ فلسطینی نه امروز بلکه سالهاست که به دلیل شعار دادن و تظاهرات کردن توسط دولت اسرائیل بازداشت نمی شود. حداقلش این است که فلسطینی ها زمینی دارند که با خیال راحت بتوانند در آن شعار بدهند و ما حتی بر بالای پشت بام خانه خود جرات الله و اکبر گفتن نداریم. اسرائیل امروز هیچ گاز اشک آوری شلیک نکرد. امروز در روز مبارزه و قیام مظلومان بر علیه ظالمان تنها یک حکومت در انظار عمومی ظالم بودن خود را نمایش داد و مردمی را تنها به جرم شعار دادن سرکوب کرد و مانع از سخن گفتن ایشان شد. تنها یک حکومت بود که عده بسیاری را به دلیل راهپیمایی در این روز بازداشت کرد و کسی نمی داند قرار است باز چه بلاهایی در زندان بر سر ایشان بیاورد ...
پیش از این، امروز توسط مردم ایران به جای روز قدس، روز ایران نام گذاری شد، اما تثبیت این نام نیاز به آن داشت که حکومت در این روز نیز عریان شود و چهره واقعی خود را در برابر روزه داران ایرانی نشان دهد. بر خلاف تمام دستورات اسلامی به سربازان روزه دار دستور درگیری و حمله به سایر مردم روزه دار را صادر کند. مگر نه اینکه هرگونه درگیری روزه را باطل می کند؟ چگونه این الفافظ رکیکی که از زبان نظامیان و بسیجیان جمهوری اسلامی خطاب به زنان و مردان سبز پوشی که بسیاریشان حتی شعار نمی دادند بیان می شد، روزه کسی را باطل نکرد؟ چگونه این حملات وحشیانه با باتوم و شلیک گاز اشک آور موجب ابطال روزه مقام معظم رهبری به عنوان فرمانده کل قوا و سایر فرماندهان و نظامیان حاضر در صحنه نشد. (استنشاق این همه گاز اشک آور بماند )... لااقل اسرائیل در برابر مردم خودش به آزادی بیان و شعاعر دینی خودش احترام می گذارد. هرگز به یاد ندارم در ۵ سال اخیردر خبری شنیده باشم اسرائیل تظاهر کنندگانی که جزو مردم خودش بودند را سرکوب کرده است و به زندان انداخته است و شکنجه کرده است. حکومت جمهوری اسلامی امروز رسواتر و عریان تر از همیشه شد و نشان داد کوچک ترین ارزشی برای شعاعر اسلامی خود قائل نیست.
برای اینکه بفهمید رسوایی امروز چقدر برای حکومت گران تمام شده است، واکنش حکومت در سطح اینترنت برای جلوگیری از انتشار و به خارج رسیدن فیلم ها را توجه کنید. یوتوب دچار یک فیلتر بسیار سخت و چند لایه شده است. از طریق آی پی و یا سایت های دانلود دیگر نمی توان از آن دانلود کرد. یاهو و جی میل مسدود شده اند اما حکومت علامت فیلترینگ را بر روی آنها نگذاشت، امکان دسترسی به انها قطع شده است. حکومت به شدت از این موضوع که فیلم های سرکوب مردم در روز قدس امروز به دست جهانیان برسد می ترسد و به هر قیمتی می خواهد اکثر فیلم ها امروز منتشر نشود و چند روز به تاخیر بیافتند تا آبها از آسیاب بیافتد و بازتاب این رسوایی کمتر شود. اصلی ترین راه ارتباط که همان ایمیل است تنها به دلیل ترس از انتشار هرچه بیشتر فیلم ها قطع شده است. حکومت امیدوار است بتواند رسوایی را در حد همین تعداد فیلم نگه دارد و البته با این تکنیک موفق خواهد شد جلوی انتشار بیش از نود درصد فیلم ها را در کوتاه مدت بگیرند.
اوس پیمان
27/6/88
—————————
فیلم حمله وحشیانه لباس شخصی های جمهوری اسلامی به روزه داران در روز قدس :http://7tir.info/index/viewtopic.php?f=27&t=19433
در همین رابطه :
http://7tir.info/index/viewtopic.php?f=17&t=19406
۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه
رهبری ... احمدی ... این آخرین پیام است، جنبش سبز ایران ... آمادۀ قیام است
این حضور پرشمار هشداری است به حکومتیان. مردم مرعوب سرکوبگری شما نشدهاند. ظاهرا باید سیاست «النصر بالرعب» را کفن کنید.
امروز مردم ایران دوست و دشمن خود را مشخص کردند. هنگام تماشا کردن این ویدیوها لطفا به یاد داشته باشيد که این تجمع، و حمل این نشانههای سبز در حالی صورت گرفت که خامنهای و سپاه چنگ و دندان نشان داده بودندو تهدیدها کرده بودند. در اولین نمز جمعه بعد از انتخابات خامنهای با جبهه گرفتن در مقابل مردم از نظر مردم عزل شد. او گفت به لشگرکشیهای خیابانی اجازه نخواهد داد. این را با باز گذاشتن دست مزدورانش در شکنجه و زندانی کردن و تجاوز مخالفانش نشان داد. در دومین نماز جمعه موافق وعده های پیشینش “صریحتر“ صحبت کرد و وعده برخورد شدید داد. امروز مردم نشان دادند که مرعوب خیانت و جنایت شما نیستند.
شمایی که در یک انقلاب شرکت داشتهاید باید می دانستید مردم ایران زیر باز زور نخواهند رفت. شما باید به یاد میآوردید، توپ، تانک، مسلسل هم اثر خودشان را از دست میدهند.
آن روز نزدیک است، و شاید هم رسیده باشد که دیگر عوض کردن «نخست وزیر/رئیس جمهور» هم شما را کفایت نخواهد کرد چون مردم «شاه/ولایت فقیه» را دیگر نمیخواهند.
حمایت از کروبی ... هو کردن احمدینژاد
سلام بر منتظری، درود بر صانعی
مرگ بر چین
مرگ بر روسیه
شیراز هم برخاست
کروبی... موسوی ... خاتمی
این ویدیو را ببینید و خبر دروغ ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی) را هم بخوانید که گفته بود «خبرنگاران ايرنا اعتراض گسترده مردم به حضور خاتمي ، کروبي و موسوي در راهپيمايي روز قدس را مخابره کردند» (کد خبر: 687073 )
موسوی زنده باد، کروبی پاینده باد- نصرومنالله و فتح قریب، مرگ بر این دولت مردم فریب
ایران... ایران