۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه
بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در باره زندانهای غیرقانونی و شهادت تعدای از دستگیر شدگان اخیر
إِيَّاكَ وَ الدِّمَاءَ وَ سَفْكَهَا بِغَيْرِ حِلِّهَا فَإِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ أَدْعَى لِنِقْمَةٍ وَ لَا أَعْظَمَ لِتَبِعَةٍ وَ لَا أَحْرَى بِزَوَالِ نِعْمَةٍ وَ انْقِطَاعِ مُدَّةٍ مِنْ سَفْكِ الدِّمَاءِ بِغَيْرِ حَقِّهَا .(نامه 53 نهج البلاغه )
از خون ریزی نا حق پرهیز کن ، هیچ چیز به اندازه خونناحق کیفر الهی را نزدیک نمی کند و مجازات را شدت نمی بخشد و نعمت ها را نابود نمی کند و خون ناحق زوال حکومت را نزدیک نمی سازد.
ملت بزرگ ایران این روزها به مصائب بزرگی مبتلا هستند که شنیدن آنها دل هر مسلمان و انسان آزادیخواهی را به لرزه در می آورد.
انقلاب اسلامی برای حراست از حقوق مردم بود، و اجرای قانون برای آزادی های مشروع جامعه و از بین بردن زندانها ی غیر قانونی و غیر شرعی و شکنجه های غیر انسانی و تهمت زدن های ناروا، و بالاخره برای اجرای احکام اسلام بود . حضرت امام رحمه الله علیه در اوائل شروع نهضت در سال 1342 به شاه نصیحت می کرد که قانون اساسی را عمل نماید و از مرزقانون خارج نشود که اگر او به قانون عمل می کرد سرنوشت حکومتش غیر از آن بود که رقم خورد.
امروز پس از سالیان دراز مبارزه ملت ایران که حاصل خون دهها هزار شهید و شکنجه و زندانی شدن مردان آزاده و تلاش های مراجع بزرگ بویژه رهبری داهیانه رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره ) است، اهداف مقدس انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی مورد تعرض قرار گرفته است و عده ای جز به نابودی دستاوردهای نظام به چیزی راضی نمی شوند.
هرروز خبر شهادت یکی از فرزندان این مرز و بوم را می شنویم و با کمال وقاهت اعلام می کنند، دستگیر شدگانی که پس از مدتی جسم بی جان آنها تحویل خانواده ها داده می شود. زندانهای غیر قانونی و بدون امکانات اولیه و رعایت اصول انسانی دایر شده است .
خبرهای شکنجه غیر انسانی و ناجوانمردانه هر روزبه نوعی فاش می شود، برای دفن کشته شدگان و برگزاری مراسم عزاداری اجازه نمی دهند و همه اینها به نام اسلام و قرآن و ولایت فقیه انجام می گیرد. عده ای مدیحه سرا بدون توجه به آثار تخریبی آن به توجیه این همه جنایات پرداخته اند، ملت عزیز ایران باید بدانند که نظر توجیه گران در خطابه های نماز جمعه یا غیر آن اگر چه به نام حوزه ها باشد، نظر همه مراجع بزرگوار و علمای بزرگ و مدرسین معظم حوزه ها نیست بلکه قلوب بزرگان از حوادث اخیر نگران و ناخوشنود است و در کنار ملت بزرگ ایران و درد کشیده ها خواهد بود. ملت ایران حرکت خود را برمدار قانون اساسی استوار و برطبق اصول مصرح در آن که تضمین آزادی های مشروع است، تجمع های آنها را تضمین نموده است ادامه دهند و در کنار داغداران، یاد و خاطره مبارزان در راه حق را پاس بدارند.
نصیحتی هم به حاکمان و دولت و قوه قضائیه از زبان امیر المومنین داریم :
وَإِنَّمَا يُؤْتَى خَرَابُ الاَْرْضِ مِنْ إِعْوَازِ أَهْلِهَا،إِنَّمَا يُعْوِزُ أَهْلُهَا لاِِشْرَافِ أَنْفُسِ الْوُلاَةِ عَلَى الْجَمْعِ، وَسُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقَاءِ، وَقِلَّةِ انْتِفَاعِهِمْ بِالْعِبَرِ.(نامه 53نهج البلاغه )
زمین جزبا فقر ساکنانش خراب نمی گردد. مردم زمانی به فقر دچار می گرددند که والیان به جمع مال برآیند و به بقای حکومت خود مطمئن نباشند و از تجربه ها عبرت نگیرند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
نمازجمعه ۲۶ تیر ۸۸: شهید مصطفی کیارستمی
جوانی که در نمازجمعه 26 تیر به شهادت رسید
نام و نشان یک شهید دیگر جنبش سبز: مصطفی کیارستمی
نام و مشخصات یک شهید دیگر جنبش سبز مردم ایران مشخص شد. شهید مصطفی کیارستمی که گناهی جز شرکت در اولین نمازجمعه سبز تهران نداشت، در حاشیه نمازجمعه با ضربهی باتوم به سرش مصدوم شده و چند ساعت بعد به شهادت رسیده است.
به گزارش «موج سبز آزادی»، مصطفی کیارستمی، متاهل و 22 ساله، در نمازجمعه 26 تیر ماه گذشته که به امامت هاشمی رفسنجانی برگزار شد، در مقابل دانشگاه تهران توسط نیروهای بسیجی و لباس شخصی مضروب میشود. نیروهای سرکوبگر دولت کودتا با باتوم به شدت بر سر این جوان برومند میکوبند، به نحوی که وی دیگر قادر به برگشت به منزل نبوده است. در نتیجه به ناچار با مادرش تماس میگیرد و تلفنی از وی درخواست کمک میکند.
گزارش رسیده به «موج سبز آزادی» حاکی است پس از آنکه مادر مصطفی او را به خانه باز میگرداند، متوجه وخامت حال وی میشود و پسرش را به بیمارستان کسری تهران منتقل میکند. اما این جوان بیگناه به علت خونریزی مغزی ناشی از اصابت باتوم، همان شب فوت میکند؛ اما علت مرگ او، سکتهی مغزی اعلام میشود.
پیکر این جوان شهید، روز شنبه بعد در گورستان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد و بدین ترتیب این جوان ناکام که تنها 22 سال داشته و به تازگی نامزد کرده بود، قربانی وحشیگری ماموران میشود؛ وحشیگریای که سردار احمدی مقدم نامش را «زیادهروی» میگذارد.
گزارش رسیده به «موج سبز آزادی» حاکی است مادر این جوان شهید که از این اتفاق ناگوار بهت زده شده بود، تاکنون از افشای علت مرگ جوان 22 ساله و رشید خود بیمناک بود و هنوز هم از شوک ناشی از مرگ فرزندش بیرون نیامده است.
باز هم آقایان بگویند، بی بیسی و منافقین و عومل بیگانه بودند.
بیش از ۱۰۰ ویديوی دیگر از شجاعت مردمي وجود دارد که با وجود تهدیدهاي کودتاگران
در شهرهاي مختلف به سوگ شهیدانشان نشستند. برای مشاهده اینجا را کلیک کنید.
اصفهان و شیراز و مشهد و رشت و اهواز هم بپا خاستند تا خواب آرام سرکوبگران را آشفته کنند. این فیلم از جماعت اصفهان که در میان این همه تهدید و خبر مرگ و شکنجه به خیابان آمدند مشتی است از خروار.
خون بها - کلیپ برای مراسم چهلم شهدا
http://www.4shared.com/file/121495373/529d11eb/Neda2.html
قسم به بوسه آخر، قسم به تیر خلاص
قسم به خون شقایق، نشسته بر تن داس
قسم به آتش پنهان به زیر خاکستر
قسم به ناله مادر، قسم به بغض پدر
قسم به مشت برادر، قسم به خشم رفیق
قسم به شعله کبریت و قسم به خواب حریق
قسم به بال پرتو، به عطر فروردین
قسم به نبض ترانه، قسم به خاک زمین
که خونبهای تو خون سیاه جلاد است
سکوت دامنه در انتظار فریاد است
که خونبهای تو اتمام این زمستان است
طنین نام تو در ذهن هر خیابان است
گیجی و سردرگمی سرکوبگران
امروز نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی اصلا تعادل روحی روانی نداشتن ( دیوانه شده بودند)
من بعد از 22 خرداد 88 در اکثر تظاهرات و درگیریها شرکت داشتم ولی هیچگاه نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی را در این وضعیت نا متعادل ندیده بودم.
امروز از مصلی به سمت میدان ولیعصر حرکت میکردیم ( بدلیل بسته بودن دربهای مصلی ) و این نیروها دایما به مردم حمله میکردن و در طی مسیر حرکت بارها موتورهایشان بیکدیگر برخورد میکرد و به روی زمین میافتادند و بعد ااز بلند شدن با فریاد به مردم فحش خواهر و مادر میدادند بعد با یکدیگر دعوا میکردن خصوصا نیروی انتظامی با بسیجی ها و اطلاعاتی ها و وقتی گاز اشک آور شلیک میکردن اصلا به جهت حرکت باد توجهی نداشتن و اکثرا باد گاز را بسمت خودشان میبرد بعد فرار میکردن و و بی هوا بسمتی که هیچ کس در آنجا نبود سنگ پرتاب میکردن.
وقتی یکنفر را میگرفتن با باطوم بطور وحشیانه بجانش میافتادند بعد ولش میکردن و وقتی مضروب دور میشد تازه دنبالش میکردن و وقتی نمتوانستند بگیرندش به بقیه مردم فحش خواهر و مادر میدادند و سپس خودشان فرار میکردند .
در زمان شلیک گاز اشک آور با تفنگ اصلا نمیتوانستند فاصله را تخمین بزنند و بیشتر گازهای اشک آور بر روی پشت بامهایی میافتاد که هیچ کس در آنجا نبود بعد سر اینکه چه کسی تفنگ را بگیرد و شلیک کند با هم دعوا میکردند و آنقدر عصبی میشدند که بی هدف و بدون برنامه بسمت مردم حمله میکردند وقتی مردم فرار میکردند و نمیتوانستد مردم را بگیرند بجان پیرزنها و پیرمردها عابر پیاده میافتادند بعد می ایستادند و نگاه میکردند بعد خودشان در جهت مخالف فرار میکردند و روبروی خودشان گاز اشک آور شلیک میکردند.
خلاصه حسابی [...] گیجه گرفته بودند در میدان ولیعصر حداقل 3 بار دیدم که نیروهای انتظامی با اطلاعاتی ها درگیر شده اند و کار داشت به کلت کشی میافتاد . مردوم و سریع متفرق کردن که این صحنه رو نبینن. اطلاعاتی ها از همه باحال تر بودن فیلم بردارا و عکاساشون انگار داشتن از عروس و داماد فیلم میگرفتن (میخواستن خیلی هنری باشه) بعد سریع با موتور عقب نشینی میکردن و به یگان ویژه آمار میدادن که کی رو بگیرن بعد وقتی یگان ویژه به مردم حمله میکرد یادشون میرفت قرار بودهچه کسی رو بگیرن بعد دوباره فرار میکردن و میرفتن از اطلاعاتی ها میپرسیدن کیرو باید میگرفتن و سپس دوباره به مردم حمله میکردن.
صحنه های خیلی جالبی بود و بعضی از صحنه ها خیلی دردناک. این نیروهای سرکوب گر از این بی برنامه گی و عدم موفقیت در کنترل تظاهرات حسابی عصبانی شده بودند و این عصبانیت شون رو سره هر کسی که دشتشون میافتاد خالی میکردن و بطور وحشیانه طرف رو مورد ضرب و شتم قرار میداد و با صدای بلند ( که همه بفهمند ) فحش ها ناموسی میدادن. این نشون میده نیروهای سرکوب گر حکومت اسلامی در آستانه فروپاشی سازمانی و عملیاتی قرار گرفتن و این از عملکردشون کاملا مشخصه و این چیز خوبی برای مردم آزادی خواه ایران هست. به امید آزادی هرچه سریعتر مردم ایران از دست این حکومت فاشسیت ...
۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه
تنفيذ حكم رياست جمهوري موسوي توسط آيت الله منتظري
در بین پيشنهادهای ارائه شده به سایت موج سبز آزادی یکی از همه جالبتر است. پیشنهاد این است که از آیتالله منتظری بخواهیم رای ملت به آقای موسوی را روز ۱۲ مردادماه و همزمان با برگزاري مراسم تنفيذ، تایید و تنفیذ کند.
در پاسخ به فراخوان ایدههای اعتراضی برای روزهای تنفیذ و تحلیف، صدها ایده برای این سایت ارسال شده که در به صورت خلاصه در چند سرفصل کلی طبقهبندی شدهاند و در زیر هر سرفصل نیز سعی شده که ایدههای پرطرفدارتر در ابتدا قرار گیرند.
این لیست را حتما اینجا بخوانید. واقعا که ملت خلاقی هستم!
بازداشتگاه غیر استاندارد یعنی چه؟یعنی مثلا هواکش آن درست نبود یا دستشویی ها تمیز نبوده است؟خیر!جنایت رخ داده است
۰۸ مرداد ۱۳۸۸
باران: رئیس جمهور سابق کشورمان با تاکید بر رسیدگی هرچه سریعتر به عاملان جنایات اخیر در بازداشتگاههایی که غیراستاندارد عنوان شدهاند، به نمایندگان مجلس پیشنهاد داد که طرح تحقیق و تفحص از روند برگزاری انتخابات را در دستور کار خود قرار دهند.
به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام سید محمد خاتمی، اعضاء فراکسیون خط امام (ره) مجلس شورای اسلامی با رییس دولت اصلاحات دیدار و گفت و گو کردند.
در این دیدار سیدمحمد خاتمی ضمن خوش آمد گویی به نمایندگان گفت:«در فضای ناگوارموجود، باید از تلاش مجلس به طور عام و فعالیتهای دلسوزانه و خیرخواهانه اقلیت مجلس به طور خاص تشکر کرد.»
وی تصریح کرد:«اما مساله این است که چرا مجلس که باید در راس امور باشد اقدام هایش به نتیجه نمی رسد؟و چرا دست هیات منتخب مجلس برای رسیدگی به فجایع اخیر بسته می شود؟ و چرا حتی هیات منتخب ریاست محترم قوه قضاییه که دو سه هفته پیش خبر تشکیل آن داده شد اجازه نیافت کاری کند؟»
رئیس بنیاد باران با اشاره به دستور اخیر مقام معظم رهبری اظهار داشت:«به هر حال با دستور ایشان برای برخورد با مسائل و فجایع، موقعیت تازهای پیش آمده است و باید واقعا ابعاد فاجعه را بررسی کرد و با عوامل آن برخورد جدی شود.»
رئیس بنیاد باران سپس به حوادث تلخ بعد از انتخابات اشاره کرد و گفت:«خونهایی ریخته شد، به خانوادههای فراوانی آسیبهای روحی و مادی وارد آمده است.ملت مورد اهانت قرار گرفته است.رفتارهای بد و غیر قانونی و غیر شرعی با مردم و با بازداشتشدگان صورت گرفته است که اینها همه باید ریشهیابی و حقیقت هم برای مردم روشن شود و هم با ریشه قضایا برخورد جدی شود.»
رئیس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«کافی نیست که گفته شود یک بازداشتگاه غیر استاندارد تعطیل شد؛غیر استاندارد یعنی چه؟یعنی مثلا هواکش آن درست نبود یا دستشویی ها تمیز نبوده است؟خیر!جنایتهایی رخ داده است؛جانهایی باخته شده است و رفتارهایی با جوانان و زنان و مردان عزیز صورت گرفته است که وقتی در زندانهای در دست بیگانگان صورت می گیرد همه بر آشفته می شوند و فریاد می زنند و امروز باید با این مسائل برخورد شود.»
وی ادامه داد:«در مورد زندانیان و بازداشتشدگان هم قضیه به همین صورت است البته که باید آزاد شوند ولی کافی نیست.»
رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها تاکید کرد:«رفتارهای خلاف شرع و عرف و قانون که به هنگام بازداشت با آنها و بستگان آنان شده است و رفتارهای نادرستی که به نام بازجویی شده و میشود، اینها همه برای انقلاب و جامعه زیان بار و بر خلاف قانون و انصاف است.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:«باید با عاملان این رفتارها و اقدامات برخورد قانونی شود و حق و حرمتهایی که مورد تعدی قرار گرفته است جبران شود.»
وی با اشاره به برخی ادعاهایی که از سوی برخی رسانهها و افراد علیه چهرههای سیاسی بازداشتشده مطرح میشود، گفت:«اگر جرمی هست اولا باید مدارک دقیق و روشن باشد نه ادعاهایی که می شود یا شایعههایی که درباره اعترافگیری صورت میگیرد و در مرحله بعد هم دادگاه صالحه و علنی و با حضور هیات منصفه و وکیل متهم باید به این اتهامات رسیدگی کند.»
خاتمی تصریح کرد:«اگر یک قطره خون هم اگر ریخته شود فاجعه است؛چه رسد به آنچه رخ داده است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« باید با هر رفتار وحشیانهای که با هر کس شود برخورد شود، ولی مهمتر از اینها لطمهای است که به اعتماد عمومی وارد شده است و باید آن را ترمیم کرد.»
خاتمی تاکید کرد:«برای ترمیم اعتماد عمومی هر هزینهای هم که پرداخت شود زیاد نیست، اما با این حال اگر کسی از سر خیرخواهی پیشنهادی برای رفع ظلم و ترمیم اعتماد عمومی میدهد با امواج تهمت و دروغ و نسبتهای ناروا روبرو میشود و اتهام زنندگان و غوغاگران با امنیت خاطر به کار خود ادامه میدهند.»
وی با ابراز تاسف شدید از حملههای صورت گرفته به برخی شخصیتها، اظهار داشت:«در این مدت ببینید تا چه حد علما و شخصیتهای موجه و نخبگان و مردم مورد اهانت قرار گرفتند، در حالیکه باید با افراد و جریانهای طراح و مجری جنایات برخورد جدی شود.»
رئیس جمهور سابق کشورمان در بخش دیگری از سخنانش گفت:«در نظام و طبق قانون اساسی و همچنین در بیانات حضرت امام خمینی(ره)؛مجلس بالاترین جایگاهها را دارد.تحقیق و تفحص در هر امور،استیضاح وزیران و حتی تصمیمگیری درباره صلاحیت و کفایت رییس جمهور از اختیارات مجلس است.»
وی افزود:«با همه این اوصاف میبینیم که از بررسی مسالهای مثل حمله وحشیانه به خوابگاه دانشجویان یا وضعیت زندانیان توسط مجلس جلوگیری میشود،این یعنی انحراف در نظام.»
سید محمد خاتمی تصریح کرد:«چرا اعتراضات و انتقادات مراجع و علماء و نخبگان و افراد جبهه رفته و میلیونها از مردم شریف که رشد و شعور خود را به خوبی نشان دادهاند به روند انتخابات و وقایع ناگوار پس از آن مورد توجه قرار نمیگیرد؟»
وی با بیان اینکه «مجلس در این زمینه مسئولیت سنگینی دارد»، اظهار داشت:«امروز میتوان تحقیق و تفحص از روند انتخابات را در دستور کار قرار داد و اگر واقعا هیات بیطرفی این کار را عهدهدار شود، نتیجه کار میتواند جهت امور و اتفاقات را خیلی روشن کند.»
رئیس جمهور سابق کشورمان خاطر نشان کرد:«ما دلمان برای انقلاب و نظام و اصول و ارزشهای آن که متاسفانه مورد تعرض قرار گرفته است و اندیشه های امام و اصول و معیارهایی که قانون اساسی بیانگر آنهاست میسوزد و معتقدم با آنچه شد و میشود هم نظام و هم مردم زیان میبینند.»
به گزارش پارلماننیوز، در این دیدار نمایندگان عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس به ارائه توضیحاتی در خصوص حوادث بعد از انتخابات از جمله اینکه به جهت برخی بی تدبیری و بیتحملیها و عدم توجه به خواست مردم اعتماد عمومی میان ملت و حاکمیت آسیب دیده است پرداختند.
آنها تاکید کردند که و تلاش این فراکسیون و بسیاری از نمایندگان بر آن است تا با بهرهگیری از ظرفیتها و به رغم عدم همکاری دستگاههای ذیربط با بیقانونیها و برنامهها و رفتارهای خلاف شرع و قانون و حقوق مردم مقابله و اعتماد آسیب دیده بازسازی و حقوق مردم اداء شود.
محمدرضا تابش دبیر کل فراکسیون خط امام(ره)مجلس شورای اسلامی نیز در این نشست به تشریح اقدام های مجلس و نیز فراکسیون در مورد وقایع پیش آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری پرداخت.
وی گفت:«تشکیل کمیته ویِژه بررسی وضعیت بازداشتشدگان، طرح سئوال از وزیران ذیربط و نشستهای متعدد با رییس مجلس شورای اسلامی و همچنین دادستان کل کشور و درخواست از رییس قوه قضاییه برای بازدید از بازداشتگاهها و تحقیق از وضعیت زندانیان، پیگیری آزادی آنها از جمله اقدامات این فراکسیون بوده است.»
چيزهايي كه در ايران نياز نداريم
چه چيزهايي در ايران مورد نياز نيست؟ چه وسايل و لوازمي فقط كاربرد تزييني دارد؟ كدام اشيا فقط به درد لاي جرز ميخورند؟ بعضيهاش اينهاست كه ما اين پايين برايتان مينويسيم:
ساعت: اصولا زمانبندي از آن شوخيهاي مديريتي مملكت محسوب ميشد. در ايران تنها چيزي كه سر موعد و طبق برنامهريزي قبلي انجام ميشود به دنيا آمدن نوزادان است كه آن هم نيازي به ساعت ندارد و قابله يا به قول امروزيها ماما ميخواهد.
صندوق راي: صندوق چيز «بد باري» است. يك جعبه است كه مزين به يك شكاف در بالاي خود شده است. اين شكاف هماينك باعث ايجاد شكاف بين جامعه و دولت و بين دولت با جناح راست و بين جناح راست با آقا لاريجاني و در كل بين همه با همه شده است. گفته ميشود طبق يك سنت قديمي بعد از رايگيري، صندوقها را در خرابهها و ساختمانهاي نيمهساز شيراز مياندازند.
تعرفه: وقتي صندوق راي نياز نباشد، نيازي هم به تعرفه راي كه چند ميليون بالا و پايين چاپ شود، يا بعد از نوشته شدن و تا شدن و در صندوق انداختن اتو كشيده مانده باشد، نيست. اصولا تمام گرفتاريها از همين بالا و پايين شدن تعرفه است.
تلويزيون: روانكاوها ميگويند هر ايراني به دو روش مننژيت ميگيرد. اولي در حياط خلوت مملكت كه نياز به آمپول پنيسيلين قوي و آمپول ضدمننژيت پيدا ميكنند. دومي با تماشاي تلويزيون كه منجر به مصرف آرامبخش قوي ميشود.
خلال دندان: وقتي سازمان محيط زيست با مديريت هوشمندانه خود نسبت به از بين رفتن جنگلهاي استان گلستان و باقي جاها اهتمام ورزيده است، چه دليلي دارد با خلال كردن دندانهايمان باز هم به درختان آسيب بزنيم؟
صندلي: در كل مملكت به دو سه تا صندلي بيشتر نياز ندارد. يكي براي آقا احمدينژاد كه روي آن بنشيند و رياستجمهوري و سرپرستي وزارت و اينا كند. يكي هم براي آقا الهام كه وزارت و رياست و سخنگويي و اينا كند. يكي هم براي آقا مشايي كه در كل بنشيند روي صندلي و خستگي در كند.
دانشگاه: به راستي دانشگاه به چه دردي ميخورد؟ وقتي مملكت به جايي رسيده است كه دانشمندان جوان در زيرزمين خانهشان به فناوري هستهاي دست پيدا ميكنند.
مدرك دانشگاهي: ايضا. تا ديروز طرف براي اينكه جايي استخدام شود دست كم بايد مدرك ديپلم داشت. الان مملكت به جايي رسيده كه نخبهگرايي و شايستهسالاري همه را در برگرفته و براي پست وزارت و مشاورت و دستيار اولي و معاونت و اينا به جاي ديدن مدرك دانشگاهي شما به كف دستتان نگاه ميكنند. اينها بعضي از چيزهايي بود كه واقعا در مملكت نياز نداريم. خيلي چيزهاي ديگر هم هست كه به آنها هم نياز نداريم اما نمينويسيم چون به سلامت روان و جسممان نياز داريم.
پوريا عالمي
آیت الله منتظری: آیا تجربه حکومت شاه را از یاد برده اید؟
آیت الله حسینعلی منتظری، یکی از مراجع تقلید شیعه در ایران، به سران جمهوری اسلامی هشدار داده است که از سرنوشت محمدرضا پهلوی، آخرین پادشاه ایران درس عبرت بگیرند.
او در پاسخ به نامه اخیر حدود هفتاد نفر از شخصیت های سیاسی و دانشگاهی ایران، از جمله میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی، که از مراجع تقلید در مقابل "سرکوب" و "شکنجه" معترضان یاری خواسته بودند، نوشته است که مقامات جمهوری اسلامی با بستن تنها یک بازداشتگاه نمی توانند مردم را "اغفال" کنند.
امضاکنندگان نامه استمداد از مراجع تقلید در نامه خود که روز سوم مرداد منتشر شد، نوشته بودند که بازداشت های پس از انتخابات ریاست جمهوری با "استفاده از شیوه های بازجویی" همراه بوده که "یادآور دوران سیاه ستمشاهی" است.
همچنین در نامه ای که آقایان موسوی، کروبی و خاتمی از امضاکنندگانش بودند، آمده بود: "از شما مراجع عظام تقلید به عنوان مرجع و ملجأ ملت شریف ایران می خواهیم که پیامدهای زیانبار اتخاذ شیوه های قانون گریزانه را به دستگاه های ذیربط خاطرنشان ساخته و آنان را نسبت به اشاعه بیدادگری در نظام جمهوری اسلامی برحذر دارید".
حالا آیت الله منتظری جواب داده است: " تصمیم گیرندگان حوادث و فجایع اخیر آیا تجربه حکومت شاه و سایر رژیم هاى استبدادى را از یاد برده اند؟ مگر رژیم شاه با ایجاد خفقان و رعب و سرکوب آزادى خواهان و سانسور رسانه ها و زندانى و شکنجه نمودن فعالان سیاسى و معترضین و اعتراف گیرى از آنان و پرونده سازى و تبلیغات دروغ توانست در مقابل موج اعتراضات و نارضایتى هاى مردم مقاومت کند؟"
امضا کنندگان نامه استمداد از مراجع در مورد تلاش دستگاه های امنیتی برای "اعتراف گیری" با "شیوه های غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرشرعی" از بازداشت شدگان هشدار داده بودند. این در حالی است که مسئولان جمهوری اسلامی می گویند کسانی که اکنون در بازداشت هستند، از عوامل اغتشاشات بوده اند و بزودی محاکمه خواهند شد.
اما آیت الله منتظری نوشته است: "عزیزانى که اکنون در زندان ها اسیر هستند و از آنان با زور و شکنجه اعتراف و مصاحبه مىگیرند و هر روز جنازه یکى از آن عزیزان را به خانواده ها تحویل مىدهند چه گناهى کرده اند؟ جز این که به تخلفات عدیده و تقلب در انتخابات به طور مسالمت آمیز و آرام اعتراض داشتند و خواستار احقاق حقوق از دست رفته خود بودند؟"
آقای منتظری همچنین با انتقاد از شیوه های دستگاه های اطلاعاتی برای گرفتن اعتراف از بازداشت شدگان، به فرمان رهبر جمهوری اسلامی برای تعطیلی اخیر بازداشتگاه کهریزک اشاره کرده و نوشته است: "این گونه اعترافات هیچ مبناى شرعى و قانونى ندارد و آمرین و عاملین آن مرتکب جرمى بزرگ شده اند و باید در دادگاهى عادل و بى طرف و علنى محاکمه شوند تا مردم واقعا احساس کنند به حقوقشان توجه شده است و به آینده امیدوار شوند، نه این که در صدد اغفال مردم باشند و مثلا با تعطیلى یک بازداشتگاه تمام گناه را به گردن یک ساختمان بیندازند."
جزئیات این دیدار در دهکده خاوه، در اطراف قم که اقامتگاه تابستانی آیت الله منتظری است، فاش نشده است.
پیش از انتشار بیانیه تازه آقای منتظری، آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله یوسف صانعی، دو تن دیگر از مراجع تقلید، شیوه های برخورد با معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری را محکوم کرده بودند.
آیت الله یوسف صانعی بیانیه ای صادر کرد که در آن خطاب به کسانی که آمر و عامل "ضرب و جرح و قتل و زندانی کردن افراد بوده و به آزار زندانیان می پردازند" هشدار داده شده بود که "اینگونه ظلم ها به کسانی که هیچ پناهگاهی جز خداوند ندارند از گناهان کبیره به شمار می رود."
آیت الله صانعی خواستار آزادی فوری تمامی زندانیان و صدور "اجازه برگزاری مراسم به خانواده شهدای حوادث اخیر" شد و گفت که آمرین، عاملین و محرکین این حوادث نیز باید توبه کنند و رضایت مضروبین و آسیب دیدگان را به دست آورند.
آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی هم هشدار داد که ادامه روند کنونی می تواند باعث تضعیف نظام و اعتماد عمومی به آن شود و افزود که "حرمت شکنی و ایراد اتهاماتی که در دادگاه های صالحه ثابت نشده اند به بزرگان و شخصیت های ملی و دینی نه تنها جامعه را آرام نمی سازد بلکه آتش فتنه را شعله ور تر می کند."
۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه
قالیباف: به رهبری گفتم رفتن به هیأت دولت احمدینژاد برای من «اکل میته» است
قبل از اضافه کردن مطلب زیر به عنوان برگی از تاریخ کودتای سیاه در این وبلاگ، ذکر یک نکته را لازم میدانم.
مخالفت قالیباف با احمدینژاد اون رو برای من تبدیل به فرشته نمیکنه. انعکاس این خبر فقط برای تاکید بر اینه که خامنهای نظر چه کسانی رو به نظر خودش نزدیکتر احساس میکنه.
اما عصاره باور کسانی که خودشون رو ولایت محور میدونن ارتجاعیتر و بس مخربتر از احمدینژاده. خواهش میکنم فایل صوتی رو بشنوید. قالیباف خیلی صریح میگه احمدینژاد را «آدم سالم و صادقی نمیدانم، انقلابی هم نمیشناسم، راستگو هم نمیدانم، ...» و خبر از دزدی تیم او در شهرداری تهران میدهد. در جایی هم میگه «حق را قربانی مصلحت نکنیم».
اما همین شخص میگه به «آقا» گفتم اگر شما بخواهید با وجود اینکه احمدینژاد را قبول ندارم به او رأی میدهم و همه شما (حضار) را هم تشویق میکنم به او رأی بدهید!
سوال مهم همین جاست: این اصولگراهای ولایتمحور به چه اصولی گرایش دارند؟ این چه اصول گرایی است؟ این اصل چیست یا کیست که به آن گرایش دارند؟ آیا «اصل» فرد رهبری (ولی فقیه) است، یا اینکه اصل اسلامی است که مدعی خدمت آنند؟
آقای قالیباف،
معنای سخن شما اینه که شما میدانید «حق» چیه، اما با این وجود به «باطل» رأی میدین چون ”آقا“ فرمودند! آیا این مطابق اصل قرآنیه که میفرماید:
و حق را به باطل درنياميزيد و حقيقت را با آنكه خود مىدانيد كتمان نكنيد (سوره بقره، آیه ۴۲)
انشاءالله که نماز هم میخونید و چند بار در روز میگید «اهدنا صراط المستقیم». حالا اگر خدا شما را به این صراط هدایت کرد و ”آقا“ امر به غیر آن فرمودند شما باز سمعاً و طاعتاً میگید. آیا این اطاعت کورکورانۀ شما از یک رهبر نیست.
«اينان دانشمندان و راهبان خود ... را به جاى خدا به الوهيت گرفتند با آنكه مامور نبودند جز اينكه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست...» (سوره توبه، آیه ۳۱)
و حالا خبر
---------------------------------------------
در یک فایل صوتی که اخیرا در فضای اینترنت منتشر شده، محمدباقر قالیباف، شهردار تهران و یکی از کاندیداهای دورهی نهم انتخابات ریاست جمهوری، ۹ ماه پیش در جمع فعالان ستاد انتخاباتی دربارهی محمود احمدینژاد میگوید: «شما تاریخ ایشان را نگاه کنید. قبل از انقلاب و بعد از انقلاب هیچ جا برای انقلاب سیلی که نخورده هیچ، یک شب بیداری هم برای انقلاب نکشیده. آقای احمدینژاد مطلقا جبهه نبوده است. اگر یک روز جبهه بود پوسترهایش را به قد عالم میزد.»
در این سخنرانی که ظاهرا در جمع فعالان ستاد قالیباف برای دورهی اخیر انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده او به صراحت تاکید میکند که اگر قرار باشد وارد صحنه شود مانند دفعهی پیش سکوت نخواهد کرد و در تلویزیون مطالب فراوانی را که علیه احمدینژاد میداند خواهد گفت. او دربارهی احمدینژاد میگوید: «من ایشان را آدم سالم و صادقی در کار نمیدانم، انقلابی هم نمیشناسم، راستگو هم نمیدانم، سرباز ولایت هم نمیدانم. او مکلف میکند ولایت را که یک کارهایی بکند. ولایت هم ناگزیر میشود برای مصلحت این کار را انجام دهد.» قالیباف اشاه میکند اسناد کاملا روشنی از دزدی تیم احمدینژاد در شهرداری در اختیار دارد.
شهردار تهران اضافه میکند که «آقا به من گفتند شما باید بروی به هیأت دولت. من عرض کردم که بنده تحلیل خودم دربارهی آقای احمدینژاد را سه روز بعد از انتخابش به شما دادهام. رفتن به جمع هیأت دولت برای من اکل میته است. من ایشان را نه انقلابی میدانم، نه حزباللهی میدانم، نه تابع ولایت میدانم، نه مدیر میدانم، نه صادق میدانم. کسی که بتواند خودش را گول بزند ... به نظرم آقای احمدینژاد با تمام وجودش خودش خودش را گول میزند و بقیه را هم گول میزند. شما بروید رفرنسهایی که ایشان میدهد و اعداد و ارقامی که ارائه میکند را نگاه کنید.»
فایل کامل این سخنرانی را میتوانید در نشانی زیر بشنوید و دانلود کنیدhttp://www.4shared.com/file/120866742/48ee2992/ghalibaf_m.html
خروج ۵/۱۸ میلیارد دلار در قالب پول نقد و شمش طلا از ايران به ترکیه
سرمایه یک تاجر ایرانی به نام «اسماعیل صفاریان نسب» شامل 7.5 میلیارد دلار وجه نقد و یک تریلی حامل بیست تن شمش طلا که به قصد سرمایهگذاری در ترکیه، از ایران به این کشور انتقال داده شده بود، به دلایل نامعلوم از سوی گمرک ترکیه، توقیف شد و هماکنون وکیل این تاجر ایرانی در ترکیه، به دنبال آزادسازی این مبلغ هنگفت از خزانه ترکیه است.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، ماجرا از آنجا آغاز میشود که در پی بحران اقتصادی مالی جهان و کاهش شدید سرمایهگذاری در جهان و ترکیه، نخست وزیر این کشور «رجب طیب اردوغان» با دستکاری در یکی از بندهای قانون تجاری این کشور، مجوز ورود سرمایه شهروندان ترک خارج از کشور و سرمایههای اتباع دیگر کشورها، بدون پیگرد قانونی منشأ سرمایه را صادر کرد.
البته باید گفت که این کار، موجی از سرمایههای ثبت نشده و بدون ذکر منبع و بدون دادن مالیات را به ترکیه سرازیر کرد؛ یکی از این سرمایههای هنگفت، مبلغی معادل 18.5 میلیارد دلار بود که تاجر ایرانی به نام «اسماعیل صفاریان نسب» با یک تریلی و همراهی دو پیک به این کشور فرستاده، اما در گمرک آنکارا، به دست مقامات این کشور توقیف شد.
بر پایه این گزارش، «شنول اوزل»، وکیل تاجر ایرانی در گفتوگوی ویژه با تلویزیون کانال «دی» ترکیه با تأیید این خبر اعلام کرد که موکلش در اکتبر سال گذشته ـ آبان 87 ـ سرمایهای به ارزش 18.5 ملیارد دلار، شامل 7.5 میلیارد دلار پول نقد و یک تریلی حامل شمش طلا به وزن بیست تن، با همراهی دو پیک به ترکیه فرستاده، اما در گمرک این کشور، پیکهای فرستاده شده با اموال تاجر ایرانی به دلایل نامعلوم متواری شده و بیان نامه ورود این سرمایه هنگفت در گمرک این کشور به ثبت نمیرسد و به همین دلیل، همه 18.5 میلیارد دلار از سوی مقامات این کشور توقیف و پس از ثبت به خزانه بانک مرکزی ترکیه سرازیر میشود.
پس از مدتی «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر این کشور در یکی از کنگرههای حزبش گفت که با وجود بحران اقتصادی در جهان، ترکیه موفق به جذب سرمایهای 18.5 میلیارد دلاری شده است.
وکیل «اسماعیل صفاریان نسب» تاجر ایرانی، گفته است که منظور اردوغان از جذب چنین سرمایهای، همان مبلغ موکلش است و به رغم آنکه بانک مرکزی ترکیه گفته که هنوز این سرمایه در خزانه این کشور است، شواهد حکایت میکند که 18.5 میلیارد دلار یادشده توسط کشور ترکیه مصرف شده و این در حالی است که وکیل اسماعیل صفاریان نسب ـ تاجر ایرانی ـ متعهد شده که در صورت آزادی سرمایه افسانهایش، همه این مبلغ را در ترکیه سرمایهگذاری کند.
شب گذشته، کانال «دی» از مهمترین کانالهای تلویزیونی ترکیه، در خبرهای خود، ضمن پخش این خبر، اقدام به ارايه جزيیات نحوه و دلیل ورود این مبلغ کلان از سوی تاجر ایرانی به ترکیه شده و از جانب وکیل وی گفت که اسماعیل صفاریان نسب، متعهد شده که در صورت رفع توقیف مبلغ 18.5 میلیارد دلاری (که معادل بودجه سالانه چند کشور جهان است)، همه این سرمایه را در ترکیه سرمایهگذاری کند؛ روزنامههای «حریت»، «ملیت» و کانال تلوزیونی «ت.آر.ت» نیز این خبر را منتشر کردهاند.
گفتنی است، تاکنون درباره اینکه اسماعیل صفاریان نسب کیست و اینکه مبدأ این سرمایه کشور دیگری غیر از ایران بوده و تنها از ایران برای ورود به ترکیه عبور داده شده و یا اینکه این سرمایه از کشورمان بیرون رفته است، هیچ اطلاعاتی منتشر نشده است؛ البته خروج این میزان شمش طلا و پول توسط یک شهروند ایرانی حتی در صورتی که به طور ترانزیتی بوده باشد، جای بررسی بیشتر از سوی دستگاههای مربوطه از جمله وزارت امور خارجه، اقتصاد و اطلاعات را دارد.
توجه به تأثیرگذاری خروج چنین سرمایهای از گردونه اقتصادی کشورمان ـ در صورتی که این سرمایه از ایران بیرون رفته باشد ـ اهمیت فوقالعاده آن را نمایان میسازد.
تابناک
جنایات در کهریزک : گزارش تکان دهنده رضا یاوری
الآن که دارم این رو می نویسم ساعت ۸ دقیقه بامداد ۶ مرداد ماه هست. من بامداد امروز به همراه چند نفر به طرز معجزه آسایی از مرگ حتمی نجات یافتیم. و الآن از بیمارستان رسیدم خونه و بلافاصله پای سیستم اومدم و این وبلاگ رو ایجاد کردم.
من ۱۸ تیر دستگیر شدم. ۲۱ سال سن دارم. الآن که دارم اینو می نویسم باز باورم نمی شه که آزاد شدم. تو تظاهرات ۱۸ تیر که با یکی از دوستام سوار موتور بودیم و دوستم داشت با موبایل فیلمبرداری می کرد توسط چند لباس شخصی مورد ضرب و شتم قرار گرفتیم. یه زن اومد ما رو از زیر دست اینا نجات بده که اون بیچاره هم کلی زدند. ما رو انداختند توی یه مینی بوسی که پر از آدم کتک خورده و شل و پل بود مثل خود ما. مینی بوس ما رو به یه کلانتری برد. انقدر کتک خورده بودم که نفهمیدم کجا بود. بعد ما رو اونجا کنار دیوار چیدند و منو دوستم کنار هم وایسادیم. بعد یه لباس شخصی قوی هیکلی اومد و یکی در میون می کشید بیرون و با تک پا سوار مینی بوسمون کرد و اون لحظه دیگه از دوستم خبر نداشتم و ندارم ما رو به همراه ده ها نفر دیگه به اردوگاه کهریزک بردند. باور نمی کنید حداقل اون اتاقی که ما رو بردند ۲۰۰ نفر بودند. همه زخمی و باتوم خورده. صدای ناله همه جا رو فرا گرفته بود. با خودم گفتم اینا میخوان چی به سرمون بیارن. شاید فردا بریم دادسرایی. زندانی. اونجا حداقل از اینجا بهتره. اصلا جا نبود که بشینی. تمام در و دیوار خون بود.
به فکر دوستم بودم آخه اون از بچه هایی نبود که بتونه این جور جاها رو تحمل کنه. تو این اوضاع و احوال کسانی که تو اتاق بودند شروع به گریه و زاری و ناله کردن و گفتن ۱ نفر مرده. صدا از ته اتاق می اومد ولی شاید باورتون نشه همه به هم چسبیده بودیم و نمی تونستیم تکون بخوریم. نگهبانای لباس شخصی اومدن تو و لامپارو شکوندن در تاریکی مطلق شروع کردن زدن. هر کی جلو دستشون بود میزدن. نیم ساعت حسابی کتک زدن. چند نفر از شدت کتک خوردن به کما رفتن شاید هم مردن.
بعدش چند تا چراغ قوه روشن کردن و انداختند تو صورت ماها گفتند اگه صداتون درآد این باتوم ها رو می کنیم ….. باورم نمی شد. فکر میکردم دارم کابوس می بینم.
صادق که انگار ارشدشون بود جنازه اون کسی رو که مرده بود رو برداشت و تکیه جنازه رو داد به دیور چراغ قوه رو انداخت رو صورتش گفت ما حکم کشتن شما رو داریم. پس شانس بیارید و مثل این مادر … (به مرده) نمی رید. هیچ صداتون رو در نمی آرید. تا صبح اگه زنده موندید موندید. اگه نمردید که …
گفت شما محاربه هستید. می دونید محاربه یعنی چی. یه نفر از اون جلو که پسری بود حدود ۱۶ . ۱۷ سال سن داشت گردنش رو گرفت به اینا بگو محاربه یعنی چی! گفت نمی دونم. گفت غلط کردی ندونی! شروع کرد به زدنش گفت بگو. بگو بگو. اونقدر زدش که از حال رفت. می گفت یعنی شیطان. یعنی خطا کار. انقدر زدش که چند نفر شدیدا اعتراض کردن. که اون ها هم در حد مرگ کتک خوردن.
تو اون اتاق ما تا صبح حداقل ۴ نفر کشته شدن.
صادق نعره کشید و گفت این جا از توالت فرنگی و مسواک و اینا خبری نیست همین جا کاراتون رو می کنید!!! شیرفهم شدید؟
هیچ آدم سالمی بین ما نبود و همه خون یا رو صورتشون لخته زده بود مثل من، یا چشمشون باد کرده بود مثل من، یا مثل خیلیا دست و پاشون شکسته بود. به دلیل تاریکی مطلق من خیلی ها را نتونستم ببینم.
وقتی که در رو باز می کردند با دیدن نور چشممون شدیدا احساس ناراحتی عجیبی می کرد. فردای اون روز و روزهای دیگه رو به بدنرین شکل که توضیحش زمان بسیار می خواهد گذروندیم. برای این که از گرسنگی نمیریم هر روز که نمیدانیم شب بود یا روز بود! یک گونی ته مانده غذا که آن را با اشتیاق می خوردیم به ما می دانند. که داخلش تکه های نان. سبزی. برنج بود می دادند. که شخصی بین ما بود بنام دکتر زارع که می گفت یک پزشک است و مسئول تقسیم غذا بود. من ایشان و تعداد زیادی از هم بندانمان را که چند روز بود فقط صدای آن ها را می شندم از صدا می شناختم تا این که بعد از چند روز صادق آمد و چند لامپ با خود آورد و ما را بعد از چند روز به محوطه کمپ برد. واااااای برا ما یک حس آزادی بود. آسمان آبی و نور خورشید برای ما تازگی داشت. (در ضمن این را بگم که به خاطر این ما را به محوطه آوردند که کثافت ها و مدفوع خود را از اتاق بیرون بریزیم) معذرت می خوام که این طور می نویسم ولی تا چند وقت دیگه که بقیه هم از زندان آزاد بشن بخصوص کمپ کهریزک اون ها بهتر واستون توضیح می دن و مطمئن هستم این کمپ در بعضی موارد دست گوانتانامو و ابوغریب را طی این چند روز از پشت بسته.
به هر حال به گفته نوچه های صادق ما جزو اولین کسانی بودیم که بدون دادگاهی! بامداد دیروز به خاطر شلوغی بیش از حد کمپ به بیرون انداختند. و ما را تهدید کردند که اگر جایی حرفی بزنیم ما را به قتل می رسانند. من بلافاصله با خانواده ام نیمه شب دیشب با موبایل یک عابر تماس گرفتم و اون ها به سراغم آمدند. طعم آزادی خیلی شیرین است. اما به یاد داشته باشید که الآن هزاران نفر تو اردوگاه کهریزک بدترین شرایط رو میگذرونن.
در ضمن اسامی چند نفر رو که تو این مدت جان خودشون رو فقط تو کمپ ما از دست دادن و من حفظ کردم رو می گم. در ضمن اگر این حیوان صفت ها این ها رو به بیمارستان می بردند شاید الآن زنده بودند.
حسن شاپوری (دانشجو)
رضا فتاحی (دانشجو)
میلاد فاقد فامیلی (اون پسره ۱۶ - ۱۷ ساله که توسط صادق شب اول به باد مشت و لگد گرفته شد و به کما رفت و اون رو با خودشون بردند. ولی دکتر هم بند ما و به قولی ارشد ما گفت اون از گوش و دهنش خون اومده و متاسفانه مرده)
مرتضی سلحشور
مراد آقاسی
محسن انتظامی
در ضمن اسامی تعداد زیادی از بازداشت شده ها رو تو کمپ خودمون دارم که اون رو هم تو این وبلاگ تا چند روز آینده می گم.
خدایا ما رو از شر اینا راحت کن
باورم نمی شه که ۲۴ ساعت پیش کجا بودم
خدایا همه ایرانی ها و آزادیخواهان رو هر چه سریع تر نجات بده.
در ضمن احتمال می دم با تغییراتی که تو کمپ کهریزک پیش اومده اون بازداشتگاهی که رهبر فاسد قراره تعطیلش کنه همین کهریزکه. چون خیلی ها توش کشته شدند.
رضا یاوری (نام مستعار من)
۶ مرداد ماه ساعت ۱:۱۰ دقیقه بامداد
به امید آزادی دربندان کهریزک
۱۳۸۸ مرداد ۶, سهشنبه
کدام رهبر، کدام معظم، کدام انقلابی، کدام آیتالله، کدام سید؟
معظم؟! کدام معظم؟
دیکتاتورهای جهان که اثری از عظمت و بزرگی در منش آنها نیست در عوض عنوان «کبیر» و «بزرگ» و «معظم» را برمیگزینند تا خود را هم وزن بزرگان جلوه دهند (نمونه دیگر آن رهبر معظم کره شمالی). اما این بزرگی کجا و بزرگ منشی کسانی چون کوروش بزرگ کجا.
دهن کجی کسی که «نظرش را به نظر خود نزدیکتر» میدید هم مزید بر علت شده است. لااقل آقای کروبی زمانی که رئیس مجلس بود، در ماجرای لایحه اصلاح قانون انتخابات بالافاصله بعد از دریافت فرمان خامنهای آنرا «حکم حکومتی» خطاب کرد و فاتحه لایحه را خواند. اما این احمدی نژاد کوتوله پشیزی هم برای نوشته خامنهای ارزش قائل نشد. تنها بعد از انتشار نامه به خاطر حفظ حمایت علما و جناح حامیش رحیم مشایی را برکنار کرد. بعد هم که فهمید دیر شده، برای اینکه ثابت کند خامنهای رهبر نیست، وزیری را که مستقیماً با نظر رهبری انتخاب میشد (وزیر اطلاعات) عزل کرد و مشایی را هم رئیس دفتر خود کرد. چنین حرمت شکنی را نه خاتمی و نه احتمالا موسوی میتوانستند با خامنهای بکنند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی: از ارکان انقلاب، رئیس مجلس و رئیس جمهور پیشین، رئیس شورای تشخیص مصلحت و مجلس خبرگان رهبری
حجت الاسلام سید محمد خاتمی: رئیس جمهور دو دورهای
با این حساب «آیتالله» بودن ایشان که از همان ابتدا عاریتی بود حالا کم رنگ تر هم شده است. افول جایگاه روحانی او تا بدان حد است که ذوب شدگان ولایت به جعل خبر پرداختند و از حمایت ۵۰ تن از اعضای مجلس خبرگان خبر دادند که با واکنشهای منفی و تکذیب مواجه شد. لازم به ذکر است که اعضای مجلس خبرگان کلا ۸۶ نفر هستند که حتی اگر خبر جعلی ۵۰ نفر هم درست بود باز افتضاحی بزرگی به حساب میآید چون خبر از عدم حمایت ۳۶ عضو خبرگان رهبری میداد!
تنها میماند «خامنهای» که آبروی آن هم توسط همین آقای میرحسین موسوی که اهل خامنه است فعلاً حفظ میشود.
نویسنده: میرزا سبزنگار
کودتا در وزارت اطلاعات
شنیده شده که در روزهای قبل از برکناری وزیر اطلاعات، دو معاون وزیر و چندین کارشناس تا حد مدیرکل نیز در این وزارتخانه از سمتهای خود برکنار و مجبور به بازنشستگی شدهاند.
بر اساس گزارش رسیده به «موج سبز آزادی» تعداد کارمندان ردهبالای وزارت اطلاعات که پس از انتخابات برکنار و یا مجبور به بازنشستگی شدهاند، بالغ بر 20 نفر است که دو تن از آنها در ردهی معاون وزیر و بقیه در سطح مدیرکلی و سطوح پایینتر بودهاند.
این گزارش حاکی است علت اصلی تغییر و تحولات اخیر در این وزارتخانه، گزارش تیم ویژهی وزارت اطلاعات در خصوص پرونده انقلاب مخملی است. تهیهکنندگان این گزارش با مطالعهی تمام پروندهها و بازجویی مجدد از تعدادی از بازداشت شدگان اخیر، نتیجه گرفتهاند که اتهام تلاش برای انقلاب مخملی واقعیت ندارد.
نویسندگان این گزارش که دو نسخه از آن برای رهبری و رئیس دولت هم ارسال شده، نتیجه گرفتهاند که مجموعه اتفاقات پس از انتخابات نه تنها هیچ ارتباطی با خارج از کشور ندارد، بلکه هیچ تدارکی از قبل برای آن وجود نداشته و قابل پیشبینی هم نبوده است.
گفتنی است اولین واکنش احمدینژاد به تهیهی این گزارش در وزارت اطلاعات، این بوده که سراسیمه به وزارت اطلاعات رفته و بدون اینکه با وزیر و معاونانش جلسه بگذارد، در جلسهای عمومی با کارکنان ستاد این وزارتخانه گفته است: من از سپاه کاملا راضی هستم، از وزارت هم اصلا راضی نیستم.
وی همچنین گفته است: توطئهی دشمنان برای براندازی نرم باید افشا شود و انتظار دارم وزارت اطلاعات در این زمینه فعالتر باشد.
احمدینژاد همچنین چند روز بعد در جلسهای شخصا خواستار برکناری دو معاون وزیر اطلاعات و بررسی نقش دیگر دستاندرکاران تهیهی گزارش مذکور شده است.
در همین راستا، گزارش تایید نشدهی دیگری حاکی است محسنی اژهای، وزیر معزول اطلاعات، پیش از این در یک جلسه به چند مقام ارشد دولت خبر داده که حدود نیمی از پرسنل این وزارتخانه به میرحسین موسوی گرایش دارند.
تکمیل خبر:
این گزارش را پس از حدود 12 ساعت با دو خبر زیر تکمیل میکنیم:
خبر اول اینکه نام و سمت دو معاون وزیر برکنار شده، بدین ترتیب است: حبیب الله، معاون فرهنگی وزارت اطلاعات و خزاعی، معاون ضد جاسوسی وزارت. دلیل کنار رفتن این دو از سمتهای خود، مداخلات اطلاعات سپاه در امور وزارت اطلاعات و همچنین به استخدام گرفتن غیرقانونی برخی نیروهای سازمان اطلاعات استان تهران در یک تشکیلات جدید موازی موسوم به «اطلاعات تهران» عنوان شده است.
خبر دوم هم اینکه پنج تن از معاونان این وزارتخانه با ارسال نامهای به رهبری ضمن برشمردن سوابق ضد امنیتی حسین طائب و اسفندیار رحیممشایی به مقام رهبری هشدار دادهاند كه با رویههای اخیر، وزارت اطلاعات در شرف از هم پاشیدگی است.
وقایع کهریزک، جنایت علیه بشریت
Image by misterarasmus via Flickr
گزارش ویژه «موج سبز آزادی» از وضعیت فجیع بازداشتگاههادر شرایطی که وضعیت بازداشت شدگان باعث نگرانی بخش عمدهای از جامعه شده و وجود بازداشتگاههای غیرقانونی حتی به تایید رهبر نظام هم رسیده است، «موج سبز آزادی» گزارشهای تکاندهندهای را از برخی افراد آزاد شده از زندان و منابع دیگر دریافت کرده که نشاندهندهی وضعیت فاجعهبار و غیر انسانی حاکم بر بازداشتگاهها و زندانهای قانونی و غیرقانونی است.
بر اساس گزارش رسیده به «موج سبز آزادی» یک خانم محجبه که در روزهای تبلیغات انتخاباتی با خودروی شخصی خود اقدام به پخش سیدی «نود سیاسی» میکرده، به همین خاطر پس از انتخابات شناسایی و در منزل خود بازداشت میشود.
وی خبر داده که در مدت بازداشت، بارها مورد ضرب و شتم مأموران مرد قرار گرفته، بازجوها مرتبا با الفاظ رکیک و ناسزا به توهین و تحقیر وی میپرداختهاند و حتی مإموران مرد موهای او را میکشیده و دائما با تماس بدنی، او را مورد آزار قرار میدادهاند تا اعتراف کند که با برخی چهرههای سیاسی، رابطهی نامشروع داشته است. این گزارش حاکی است وی پیش از آزادی مجبور شده نوشتهای را امضا کند مبنی بر اینکه در زندان با وی هیچگونه بدرفتاری نشده و حتی هفتهای دو بار هم در زندان چلوکباب خورده است!
گزارش دیگری که یکی از بازداشت شدگان هفته اول پس از انتخابات، پس از آزادی در اختیار «موج سبز آزادی» قرار داده، حاکی است که به محض انتقال وی به پاسگاه کلانتری و در ابتدای ورود به این پاسگاه، وی و دیگر بازداشت شدگان به شدت کتک خوردهاند.
او همچنین یکی از شکنجههای تحقیرآمیز صورت گرفته را اینگونه توصیف کرده که: بازداشتیها را در کف توالت پاسگاه میخواباندند، سربازی پایش را پشت گردنشان میگذاشت و آنها را مجبور به لیس زدن توالت میکرد.
وی همچنین فاش کرده که در یک مورد که سربازی از این کار امتناع کرده، مورد ضرب و شتم مافوقش قرار گرفته و سپس او هم بازداشت شده است. وی در عین حال خبر داده که از همان روزهای ابتدایی، در حین کتک زدن بازداشتیها، مرتبا در پاسگاه فحشهای رکیک به هاشمی و خاتمی و موسوی میدادهاند.
موضوع دیگری که در دو روز اخیر و به دنبال شهادت فرزند یکی از مسئولان دولت نهم به رسانهها درز کرده، ابتلای احتمالی برخی بازداشت شدگان به بیماری مننژیت است؛ طوری که ابتدا سردار علایی در یادداشت خود فاش کرد که وزیر بهداشت از توزیع گسترده و البته دیرهنگام واکسن مننژیت در زندانها و بازداشتگاهها خبر داده، سپس مدیرکل زندانهای قوه قضاییه تایید کرده که تنها در اوین به 4000 زندانی واکنس مننژیت تزریق شده و دست آخر سخنگوی کمیسیون امنیت ملی خبر داده که سعید مرتضوی در جلسهی این کمیسیون ادعا کرده محمد کامرانی و محسن روحالامینی به علت ابتلا به بیماری مننژیت درگذشتهاند.
در این باره، یک پزشک متخصص که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با «موج سبز آزادی» از رسانهها و نمایندگان مجلس خواست وزیر بهداشت تا در صورت صحت این ادعا، نوع مننژیت این دو زندانی را اعلام کند. وی هشدار داد که اگر مننژیت این دو شهید از نوع Meningococcal باشد، خطر بزرگی دستگیرشدگان و حتی مردم را تهدید میکند و باید سریعا نسبت به واکسینه کردن مردم و توزیع داروهای آنتیبیوتیک و پیشگیری (Prophylaxis) اقدام شود.
همچنین در گزارش دیگری که از سوی نزدیکان یک جوان بازداشت شده به «موج سبز آزادی» رسیده، تصریح شده که این جوان که به تازگی آزاد شده و جرم وی بازگشت از لندن بوده! از لحاظ روحی چنان وضعیت اسفناکی دارد که برای جلوگیری از خودکشی، او را در منزل به تخت بستهاند.
اما تکاندهندهترین گزارشها در این میان به بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک اختصاص دارد که بر اساس گزارشهای موثق و متعدد، تحت نظارت مستقیم سردار رادان قائممقام فرمانده نیروی انتظامی کل کشور اداره میشود و فضایی یکسره قرون وسطایی بر آن حاکم است.
شاهدان عینی و بازداشتیهای آزاد شده از کهریزک، وضعیت این بازداشتگاه غیر قانونی را اینگونه توصیف میکنند:
در یک سولهی 200 متری بدون وجود دستگاههای تهویهی هوا، چندین معتاد کراکی که امیدی به زنده ماندن آنها نیست و بدنهایشان کرم گرفته، دراز به دراز بر روی زمین افتادهاند؛ و در کنار آنها، بازداشت شدگان نگهداری میشوند. بازداشتشدهها حدود 100 نفرند که به این محیط غیر بهداشتی با هوای نامطبوع منتقل شدهاند. آنها صف می کشند تا بتوانند از زیر در، ولو برای دقیقهای از هوای بیرون تنفس کنند.
هر روز صبح سردار رادان به این محل سرکشی میکند و خود شخصا هر روز چند نفر از بازداشت شدگان را مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار میدهد. بهترین ابزار شکنجه در دست رادان، شلنگ است. وقتی صبح هر روز صدای هلیکوپتر میآید، بچهها به خود میلرزند و میفهمند که رادان آمده.
یکی از بازداشتیها در اثر برخورد باتوم به سرش، کم کم بینایی خود را از دست داد؛ ولی با وجود اطلاع شکنجهگران کهریزک از وضعیت وی، او را از این محل غیر بهداشتی خارج نکردند. دو روز قبل از آزادی، بازداشتشدهها به اوین منتقل میشوند و فردی که بینایی خود را از دست داده بود، در اتوبوسی که به سمت اوین در حرکت بود، بر روی پای یکی دیگر از بازداشت شدگان جان میسپارد.
از دیگر شکنجهها در کهریزک آن است که بدنها را خیس میکنند و بعد با شلنگ و سیم، بازداشتشدهها را کتک میزنند تا درد تا عمق جان آنها نفوذ کند.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
فراخوان «موج سبز آزادی» به تلاش همگانی برای نجات حجاریان
خبرهای نگرانکنندهای به ما رسیده مبنی بر اینکه جان سعید حجاریان به شدت در خطر است. کودتاچیان قصد جان حجاریان را کردهاند و آنطور که از شواهد بر میآید، سکوت جامعهی مدنی نسبت به شکنجههایی که اخیراْ به جسم ناتوان او روا داشتهاند، باعث افزایش و شدت گرفتن فشارها علیه این مبارز نیمجان راه آزادیخواهی بوده است. به گفته دکتر وجیهه مرصوصی، همسر سعید حجاریان که اخیرا در زندان اوین امکان ملاقات با او را پیدا کرده، حال حجاریان بسیار بد است.
امروز روزی است که باید دست در دست هم دهیم و از حجاریان نمادی بسازیم برای جنبش مدنی مبارزه با بازداشتهای غیرقانونی و شکنجهی سفید.
برای این کار هر کس در هر جایگاهی که هست، رسانهای است برای این جنبش: جنبش مردمی برای رهایی سعید حجاریان، نماد همهی زندانیان جنبش سبز. از امروز در وبلاگهای خود دربارهی حجاریان بنویسیم. بنرهایی با عنوان «سعید حجاریان را زنده آزاد کنید» به سایتها و وبلاگهای خود اضافه کنیم. پوستر درست کنیم. به دیگران ایمیل بزنیم و آنان را در جریان وضعیت سعید حجاریان و صحبتهای خانوادهاش قرار دهیم. در سایتها کامنت بگذاریم. خطاب به مقامات قضایی و غیرقضایی نامه و ایمیل ارسال کنیم. نهادهای بینالمللی را از وضعیت خطرناک زندانیان مطلع سازیم. نگذاریم سکوت ما به معنای رضایت ما نسبت به مرگ تدریجی یک انسان باشد.
سایت «موج سبز آزادی» را نیز در مسیر این جنبش در کنار خود بدانید. نوشتهها، نامهها، و پیشنهادات میتواند از طریق این سایت نیز به اطلاع سایرین برسد. گردانندگان سایت تلاش خواهند کرد گزیدهای از این آثار را جهت همدلی و اطمینان خاطر در اختیار خانوادهی حجاریان نیز قرار دهند. مطالب، نوشتهها و فعالیتهای خود را حتما با ایمیل به ما اطلاع دهید.
تردید نکنیم؛ ساکت نشستن ما مهر تاییدی است بر شهادت سعید حجاریان و پس از او شاید کسانی دیگر. همه باید بدانند که سعید حجاریان شکنجه میشود. او را که حتی توان سخن گفتن ندارد، به گفتهی دخترش زینب، ساعتها زیر آفتاب داغ مینشانند و بعد روی بدنش یخ میگذارند تا رگهای خونی مغزش پاره شود و بگویند که به مرگ طبیعی مرده است. ما نباید بگذاریم و نمیگذاریم این جنایت رخ بدهد. سعید حجاریان نماد همهی زندانیانی است که این روزها به قصد کشت شکنجه میشوند و به همین دلیل ما با زنده نگه داشتن نام حجاریان در نوشتهها و شعرها و نامههایمان خطاب به او، نام دیگر هموطنان دربندمان را نیز زنده نگاه خواهیم داشت و فریاد تظلمخواهیمان در این ایام مبارک را همراه با زینب حجاریان به درگاه خداوند خواهیم برد. ما با نوشتههایمان برای حجاریان خطاب به بازجویانش خواهیم گفت: با سعید ما آن نکنید که اصحاب جهل با یاسر صحابهی پیامبر کردند.
جامعه منتظر نوشتههای «سبز» ماست.
علی مطهری: آقای شاهرودی بازجویان جانی را مجازات کنید
علی مطهری نماينده اصولگرای مجلس به شدت از « رفتارهای غيرانسانی و غيرقانونی با بازداشتشدگان معترض به نتايج انتخابات رياست جمهوری در زندانها انتقاد کرد.»
علی مطهری نماينده اصولگرا اما مستقل مجلس در نامهای به محمود هاشمی شاهرودی ضمن مقصر قلمداد کردن وی در مسامحه با «تخلفات مسئولان و وابستگان آنها»، پيامد آن را سکوت رئيس قوه قضائيه در مورد خشونت ها و جرائم انجام شده در برخورد خلاف موازين با بازداشت شدگان وقايع جاری دانست.
اين نماينده مجلس در نامه خود به رئيس قوه قضائيه از برخورد خلاف موازين اسلامی و توأم با فشارهای روحی و جسمی سخن می گويد و تصريح می کند که اين نوع برخوردها، گاه به «مرگ فرد بازداشت شده منتهی شده است که آخرين آنها مرگ جانگداز محسن روح الامينی» است.
در اين نامه بدون اشاره به ساير قربانيان حوادث جاری به اين نکته اشاره رفته است که قربانی نامبرده «فرزند آقای دکتر روح الامينی رئيس محترم انستيتو پاستور» بوده است.
آقای مطهری، پسر آيت الله مرتضی مطهری که از وی به عنوان ايدئولوگ انقلاب اسلامی ياد می شود، در نامه خود به محمود هاشمی شاهرودی می نويسد که «اين جرم ها به وسيله افراد مشکوکی که در مسلمانی آنها ترديد است انجام می شود» و «نبايد بدون مجازات باقی بماند».
در ادامه اين نامه رئيس قوه قضائيه به روشنی خطاب قرار گرفته که «به نظر میرسد جناب عالی به عنوان مدعی العموم حساسيت لازم را نسبت به مبارزه با اين ظلم ها و دفاع از حقوق مظلومان نداريد والا کار به اينجا نمی رسيد».
علی مطهری مسامحه رئيس قوه قضائيه را امری مسبوق به سابقه می داند و به نوعی وی را مسئول روی دادهای اخير تا «قتل ناجوانمردانه» محسن روح الامينی معرفی می کند، آنجا که خطاب به وی می نويسد: «اگر از ابتدا در مقابل تخلفات مسئولان و وابستگان آنها مسامحه نمی کرديد و همه اتهامات و شايعات، شفاف و حق از باطل جدا می شد، فضايی برای مناظره کذايی احمدی نژاد، موسوی و به دنبال آن اين فتنه پديد نمی آمد».
آقای مطهری که کرسی نمايندگی شهر تهران در مجلس را دارد در پايان نامه خود به رئيس قوه قضائيه اظهار می دارد که هنوز زمان باقی است و از وی می خواهد که به عنوان نخستين گام قاتل محسن روح الامينی را به جامعه معرفی و وی را مجازات کند تا علاوه بر تسلای خاطر خانواده او و همه ملت ايران، اين مجازات «عبرتی برای جانيانی که خود را بازجو ناميده اند» شود.
در همين حال سهراب سليمانی، مدير کل زندان های استان تهران که زير مجموعه قوه قضائيه است، در گفت وگوبا خبرگزاری ايسنا، درباره نحوه برخورد با بازداشت شدگان ناآرامی های اخير گفته است که «در مجموعه زندان هيچ گونه رفتار خلاف شان اداری، انسانی و اخلاقی تحت هيچ شرايطی انجام نمی شود و بعيد میدانم کسی ادعا کند که اين افراد در مجموعه زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشند». [!!]
وی همچنين اظهار داشته که محسن روح الامينی و محمد کامرانی مننژيت داشتند و گفته است که بعد از اين اتفاق، تمام زندانيان زندان اوين واکسن مننژيت زدند.
منبع: رادیو فردا
هاشم زاده هريسي، عضو مجلس خبرگان رهبری: بیانیه صادر شده بیانیه مجلس خبرگان نیست!
نماينده مردم آذربايجان شرقي درمجلس خبرگان رهبري، با بيان اينکه ولايت فقيه منصبي الهي است و از راي مردم مشروعيت نمي گيرد ،گفت: حکومت با ولايت متفاوت است وهر چند ولايت، حق حکومت ايجاد مي کند، اما اين حکومت است که نيازمند مقبوليت و راي مردم است.
آيت الله هاشم هاشم زاده هريسي با اشاره به سخنان هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي نمازجمعه تهران تصريح کرد: وي صحبتي در خصوص منشا مشروعيت ولايت نداشت، بلکه بحث او تبيين معناي جمهوري اسلامي و نقش مردم از طريق انتخابات درحکومت بود. نماينده مردم آذربايجان شرقي درمجلس خبرگان رهبري ، ولايت را منصبي الهي دانست و افزود: شبهات ايجاد شده در جامعه در خصوص سخنان آقايان هاشمي رفسنجاني و يزدي بر اثر اختلاط بحث در خصوص ولايت و حکومت است چرا که هاشمي حکومت را تبيين کرده و يزدي به بيان ولايت پرداخته است.
هاشم زاده هريسي به فتواي امام خميني (ره) در صحيفه نور در پاسخ به سووال شوراي ائمه جمعه در اين خصوص که در چه صورت فقيه جامع الشرايط بر جامعه ولايت دارد، اشاره کرد و گفت: رهبرکبير انقلاب فرمودند: ولایت در جمیع صور دارد لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر می شده به بیعت با ولی مسلمین (صحيفه ي امام , ج 20 , ص 459 )
وي، جدل فقهي علما و تضارب آرا را موجب روشن شدن مسايل و در راستاي پرورش افکار طبيعي دانست و خاطر نشان کرد: بايد کوشش شود با طرح بيهوده بعضي مسايل درجامعه اختلاف ايجاد نشده و موجب برهم خوردن فضاي امن جامعه نشود.
نماينده مردم آذربايجان شرقي در مجلس خبرگان رهبري گفت: بیانیه صادر شده توسط خبرگان بیانیه مجلس خبرگان نیست.
آیت الله دکتر هاشم زاده هریسی با بیان اینکه عده ای از اعضای مجلس خبرگان جمع شده و بدون حضور اعضای آن بیانیه ای صادر نمایند این بیانیه ، بیانیه مجلس خبرگان نیست بلکه بیانیه تعدادی از نمایندگان مجلس خبرگان می باشد.
وی بابیان اینکه نمایندگان مجلس خبرگان حق دارند هرگونه بیانیه ای را صادر نمایند افزود: جمع آوری تلفنی امضاء و آنهم در حالی که بیشتر اعضای خبرگان در شهرهای مختلف پراکنده شده اند نمی تواند بعنوان بیانیه این مجلس بحساب آید.
آيت الله هاشم هاشم زاده هريسي در جمع خبرنگاران، تصريح كرد: بايد توجه داشت كه وظيفه برخي از مسولان که با راي مردم انتخاب مي شوند، از ديگران سنگين تر است و بايد مراقب باشند كه با رفتار و گفتار خود ضمن زدودن تنش از جامعه به برقراري نظم و امنيت كمك كنند.
حمایت آیت الله زرندی از آیت الله رفسنجانی
متن این نامه که نسخه ای از آن در اختیار این خبرگزاری قرار گرفته، بدین شرح است:
"لازم دانستم از خطبه های گرانقدر و راهگشایتان در نماز جمعه اخیر که به راستی حرف دل بسیاری از فرزندان امام راحل و عاشقان نظام مقدس جمهوری اسلامی و منطبق بر ارزشهای والای انقلاب اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی بود و عقلانیت و رعایت حقوق ملت و نظام در آن موج می زد تشکر و قدردانی نمایم. از متولیان امور انتظار می رود که با گردن نهادن به نصایح و راه حل های خیر خواهانه جنابعالی، دوام و قوام نظام مقدس جمهوری اسلامی را که در جلب رضایت مردم شریف ایران است، تضمین کنند. در پایان دوام توفیقات و سلامتی و طول عمر آن وجود شریف را از درگاه خداوند متعال خواهانم."
۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه
جزئيات شهادت يک زندانی ديگر: رامين قهرمانی مدتی طولانی از پا آويزان شده بود
رامين قهرمانی ۱۵ روز بعد از اينکه با پای خود برای دفای از بيگناهيش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمايان بود، از زندان آزاد و پس از دو روز بر اثر جراحات وارده در آغوش مادر به شهادت رسيد.
در درگيری های روزهای پس از انتخابات، ماموران از طريق دوربين مداربسته يک بانک چهره رامين قهرمانی را شناسايی شده وبرای دستگيری وی به منزلش مراجعه می کنند.
مادرشهيد قهرمانی نيز با استناد به بيگناهی پسرش و با اين استدلال که فرزندش کاری جز اعتراض آرام انجام نداده است، همراه با او به محلی که ماموران گفته بودند مراجعه می کند
اين گزارش می افزايد رامين قهرمانی ۱۵ روز بعد از اينکه با پای خود برای دفای از بيگناهيش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمايان بود، از زندان آزاد ميشود. او پس از آزادی به مادرش گفته که چندين روز از پا او را آويزان کرده اند. شهيد رامين قهرمانی پس از آزادی به دليل لخته های خون موجود در سينه اش در بيمارستان بستری و به شهادت ميرسد.
خانواده قهرمانی تحت فشار شديد برای منع انتشار خبر شهادت فرزندشان هستند. آنها تحت تدابير شديد امنيتی فرزند خود را به خاک سپردند. تا جايی که پس از مراسم خاکسپاری به دليل تهديدات نيروهای امنيتی مبنی بر اينکه سر مزار فرزند شهيدشان حق ندارند با صدای بلند گريه کنند و شيون سردهند، ۵ نفر از اعضای فاميل او دچار فشارهای عصبی شديد شده تا جايی که برخی از آنها کارشان به بيمارستان کشيده شده است.
شهيد رامين قهرمانی متولد سال ۱۳۵۸ بوده و محل سکونت وی در خيابان شهرآرا است
سکه یه پول شدن محمد مرندي مزدور رژیم توسط فرید زکریا
این مردک همان کلیشههای حکومتی را تکرار میکرد که:
- موسوی با دعوت مردم به تظاهرات خیابانی زندگی و تجارت مردم را مختل کرده بود
- مردم عادی هم دچار صدماتی شدند
- حالا تهران به حالت عادی برگشته و تردد به راحتی امکان پذیر شده
- نقش رسانههای بیگانه در آشوب و حمایت آمریکا و اروپا از این آشوبها ...
نکات جالب در جواب فريد زکریا به این مردک است:
- مطمئنا شما از ما انتظار ندارید باور کنیم که دو دوره رئیس جمهور ایران، آقای رفسنجانی، که خواستار مقابله با رژیم است؛ و دو دوره نخست وزیر ایرا، آقای میرحسین موسوی، که خواستار تشکیل جبهه فراگیر مخالف است، و یک رئیس جمهور دو دورهای دیگر یعنی آقای خاتمی که خواستار برگزاری رفراندوم است، تحت تأثیر تحریکات آمریکا و غرب چنین میگویند؟!!!! شما مردم زیادی را در زندان دارید، موسوي را عملا تحت حبس خانگی دارید، روحانیون برجسته قم خواستار بایکوت کردن انتخاب احمدینژاد هستند آنوقت آمریکا را مسبب این تحولات میدانید؟ اوباما نیست که مردم را به خیابان میخواند این شخصیتهای (درون نظام) هستند.
- مردم در کره شمالی هم راحت در خیابان تردد میکنند ولی این بدن معنی نیست که این حکومت دیکتاتوری نظامی نیست.
- آیا شما نگران این نیستید که چند سال دیگر به عنوان بلندگوی یک حکومت رو به زوال و سرکوبگر شناخته شوید؟
- اگر ۲۰ سال دیگر به امروز نگاه کنیم، آیا شما هم به سرنوشت مشابه آن انگلیسی دانهای، چربزبان شوروی دچار نيستید که در همان دوران دهه ۸۰ به ما میگفتند که در شوروی همه چیز رو به راه، دموکراتیک و عالی است؟
...
موسوی و کروبی به دنبال مجوز برگزاری مراسم یادبود جان باختگان
میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزد معترض به نتیجه انتخابات، از وزارت کشور خواسته اند مجوز برگزاری مراسم یادبود جان باختگان حوادث بعد از از انتخابات را صادر کند.
در این نامه که خطاب به صادق محصولی وزیر کشور نوشته شده، از وی خواسته شده است که مجوز برگزاری مراسمی را به مناسبت چهلمین روز درگذشت عده ای از معترضان به نتایج انتخابات را بدهد.
در این نامه محل برگزاری مراسم، مصلای تهران تعیین شده و از وزیر کشور خواسته شده است مجوز برگزاری این مراسم را در یکی از روزهای پایانی هفته صادر کند.
در روزهای اخیر از برگزاری مراسم یادبود کشته شدگان جلوگیری شده و برخی خانواده های جان باختگان حوادث اخیر می گویند که به آنها گفته شده است که از برگزاری هر گونه مراسم ختم و یادبودی خودداری کنند.
در این نامه تاکید شده است که این مراسم در سکوت کامل برگزار می شود و "مراسم بدون ایراد سخنرانی و با استماع به تلاوت آیات کلام الله مجید انجام خواهد شد."
دو نامزد معترض به نتیجه انتخابات همچنین در نامه خود نوشته اند که "از شرکت کنندگان نیز درخواست خواهد شد در سراسر مراسم با سکوت خود ادای احترام کنند.
پیش از چند بار از سوی نامزدهای معترض و برخی گروه های سیاسی طرفدار آنها از وزارت کشور درخواست برای برگزاری راهپیمایی اعتراض آمیز شده بود که با مخالفت این وزارتخانه رو به رو شد.
پس از انتشار نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، با وجود منع هر نوع گردهمایی در ایران، تظاهرات اعتراضی متعددی در نقاط مختلف ایران و خارج از کشور برگزار شد.
اما در پی مخالفت وزارت کشور با درخواست برگزاری راهپیمایی، اولین راهپیمایی گسترده در روز 25 خرداد در تهران برگزار شد و بعد از آن نیز تا چندین روز این راهپیمایی ها در شهرهای بزرگ به خصوص تهران ادامه یافت.
در جریان برگزاری این راهپیمایی ها، ماموران دولتی و پلیس ضد شورش به برخورد خشونت آمیز علیه تظاهرکنندگان متوسل شدند و بنابر گزارشها رسمی، در جریان این درگیری ها بیشتر از بیست نفر کشته شدند.
با این رژیم چه باید کرد؟ اکبر گنجی
Image via Wikipedia
ما می توانیم و باید جامعه ی جهانی را قانع سازیم تا به محض خروج احمدی نژاد از کشور، وی را به اتهام جنایت علیه بشریت بازداشت کنند. حدود یک ماه و نیم تا سفر احمدی نژاد به سازمان ملل فاصله داریم. باید کاری کرد که او از کشور خارج نگردد، اما اگر آمد، با همه ما و جامعه جهانی روبرو خواهد شد که به عنوان جنایت کار با او برخورد خواهند کردبا اين رژيم چه بايد کرد؟
۱- حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی: من هميشه گفته و نوشته ام که مخالف حمله ی نظامی به ايران هستم. هيچ کشوری، به هيچ بهانه
و دليلی مجاز به حمله ی نظامی به ايران نيست. همچنين گفته و نوشته ام با هرگونه تحريمی که موجب افزايش درد و رنج مردم ايران شود،مخالف هستم. تاحدی که من می فهمم، تحريم اقتصادی موجب افزايش درد و رنج مردم می شود و می تواند به مرگ هزاران نفر منتهی گردد. هميشه، و اکنون بيشتر، با اين پرسش مواجه بوده ام که اگر دولت های غربی نه ايران را مورد حمله ی نظامی قرار دهند، و نه مشمول تحريم اقتصادی کنند، پس چگونه می توانند به مردم ايران ياری رسانند؟
تجربه تحريم اقتصادی ده ساله ی عراق نشان می دهد که تحريم اقتصادی صدمه ی چندانی به دولت صدام حسين وارد نياورد، اما دهها هزار تن از مردم عراق در اثر تحريم اقتصادی جان باختند و همبستگی اجتماعی مردم آن کشوراز بين رفت. رژيم صدام حسين از طريق حمله ی نظامی يی که ساختارهای زيربنايی آن کشور را تقريباً نابود کرد، سرنگون شد، نه تحريم اقتصادی. بدينترتيب، اگر هدف اصلی مدافعان تحريم اقتصادی ايران سرنگونی رژيم سلطانی باشد، مدافعان چاره ای جز آن ندارند که به نوعی از حمله ی نظامی هم دفاع کنند. يعنی امری که به نحو جبران ناپذيری زير ساخت کشور را هدف قرار می دهند و پذيرفته نيست. به نظر من، گذار ايران به دموکراسی، وظيفه ی ايرانيان است، نه آنکه يک دولت خارجی از طريق حمله ی نظامی به ايران، و نابودی همه ی تأسيسات زيربنايی کشور، رژيم را سرنگون سازد.
تا حدی که من می دانم، هيچ يک از مدافعان حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی،تاکنون دلائل مدعای خود را مکتوب نکرده اند تا بتوان با آنان وارد گفت و گوی ناقدانه شد. دو گروه بد نام طرفدار تحريم اقتصادی و حمله ی نظامی، که فقط طرفداران اندکی در خارج از کشور دارند، تنها کارشان اين بوده و هست که مخالفان حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی را عاملان رژيم ايران معرفی کنند. خارج از اين دو گروه، اگر کسی معتقد به تحريم اقتصادی و حمله ی نظامی باشد،نظر خود را مکتوب نکرده است. همين واقعيت نشان می دهد که اين رويکرد، رويکرد قابل دفاعی نيست.
۲- تشويق جامعه ی جهانی به عدم هر گونه واکنش نسبت به رژيم ايران: به نظر برخی از ايرانيان و رسانه ها ی غربی، اگر مدعای ما تا نهايت منطقی اش پی گرفته شود،تنها نتيجه ی آن، دعوت جامعه ی جهانی به سازش همه جانبه با دولت ايران است. اما به گمان من، اين استنتاج عقيم است.می توان با حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی مخالفت کرد و در عين حال جامعه ی بين الملل را مسئول به شمار آورد و انتظار داشت تا در جهت تأمين منافع ايران با مردم همراهی کنند.
نظام سلطانی ايران طی سه دهه ی گذشته جنايات سازمان يافته ی بسياری صورت داده است: قتل عام چندين هزار زندانی سياسی در تابستان ۱۳۶۷ ، ترور دهها دگرانديش در داخل و خارج از ايران، حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ ، به گلوله بستن مردم معترض به تقلب انتخاباتی و کشتن دهها تن از آنها، برخی از مصاديق مدعای ماست.
با اينکه چهار سال از رياست جمهوری محمود احمدی نژاد نمی گذرد،بر همگان بايد روشن شده باشد که دولت او دولت جنايت کاران است. مصطفی پورمحمدی (وزير کشور اول او) و محسنی اژه ای (وزير اطلاعات او) در قتل عام زندانيان در تابستان ۱۳۶۷ و ترور دگرانديشان در داخل و خارج مشارکت مستقيم داشته اند[بخشی از تاريخ مستند اين وقايع را می توان در کتاب خاطرات آيت الله منتظری پيدا کرد]. غلامحسين الهام سخنگو و وزير دادگستری دولت احمدی نژاد، همان "غلامحسين عصا به دست" دادستانی دادگاه انقلاب در دهه ی ۶۰ است. نقش مستقيم او در سرکوب های دهه ی ۶۰ به قدری بود که وی مجبور شد نام خانوادگی اش را از عصا به دست به الهام تغيير دهد. همه ی بازداشت های اخير و کشتن بازداشت شدگان در زير شکنجه ها، کار حفاظت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات دولت احمدی نژاد است. خانواده هايی که به دنبال فرزندان مفقود شده ی خود می گردند،پس از هفته ها جست و جو، جنازه ی فرزند به شهادت رسيده شان را تحويل می گيرند. بر خلاف رژيم شاه که اجازه می داد مردم برای شهدای خود مراسم سوم، هفتم و چهلم برگزار کنند، رژيم سلطانی ايران اين امکان را از خانواده ها سلب کرده است. علی خامنه ای، مسئول مستقيم همه ی اين اعمال است. ولی خامنه ای در اين جنايات تنها نيست. به غير از دلارهای نفتی، نيروهای نظامی - شبه نظامی و امنيتی مهمترين تکيه گاه سلطان اند.
۳- حقوق بشر و پيگرد کيفری جنايت کاران: حقوق بشر امری جهانشمول است. دولت ايران نه تنها عضو سازمان ملل متحد است، بلکه امضا کننده ی اعلاميه ی جهانی حقوق بشر است. هر دولتی نه تنها موظف به اجرای اصول اين اعلاميه است، بلکه موظف به محکوم کردن نقض حقوق بشر و دفاع اخلاقی - معنوی از ستم ديدگان است. هيچ دولتی مجاز نيست تا با ناقضان حقوق بشر همکاری کند. اعتراض به نقض سيستماتيک و گسترده ی حقوق بشر، دخالت در امور داخلی هيچ کشوری نيست. کما اينکه دولت و مردم ايران به نقض سيستماتيک و گسترده ی حقوق اساسی مردم فلسطين به درستی اعتراض می کنند و از حقوق مردم ستم ديده ی فلسطين دفاع می کنند. جيمی کارتر، رئيس جمهور اسبق آمريکا، به درستی گفته است، دولت اسرائيل آپارتايد عظيمی بر مردم فلسطين حاکم کرده است. سياه پوستان آمريکا، با تمامی حقوقی که کسب کرده اند، هنوز هم از تبعض رنج می برند. اعتراض به رفتار تبعيض آميز دولت آمريکا در اين خصوص، به هيچ وجه دخالت در امور داخلی اين کشور به شمار نمی رود.
رژيم سلطانی حاکم بر ايران، به طور سازمان يافته حقوق اساسی مردم ايران را نقض کرده و رفتارهايش با مردم، مصداق "جنايت عليه بشريت" است. من نه تنها موافق تحريم هوشمند سياسی عليه رژيم هستم، بلکه معتقدم از طريق فعاليت جمعی بايد شورای امنيت سازمان ملل را مجبور سازيم تا پرونده ی زمامداران کشور را به عنوان جنايت عليه بشريت به دادگاه بين المللی کيفری بسپارد.
اگر چه علی خامنه ای از کشور خارج نمی شود، اما محمود احمدی نژاد و اعضای کابينه اش، يعنی مجريان جنايات رژيم، دائماً به کشورهای مختلف سفر می کنند. ما می توانيم و بايد جامعه ی جهانی را قانع سازيم تا به محض خروج احمدی نژاد از کشور، وی را به اتهام جنايت عليه بشريت بازداشت کنند. از همين امروز بايد اين فعاليت در دستور کار جمعی قرار گيرد. اين تحريم و محاکمه نه تنها موجب افزايش درد و رنج مردم ايران نمی شود، بلکه اميد به عدالت و آزدای و دموکراسی را در مردم ايران افزايش می دهد. اين کاری است که بيشترين صدمه را بر رژيم سلطانی وارد خواهد آورد.
۴- مسأله و مشکل روسيه و چين: دولت مافيايی پوتين و دولت کمونيستی چين، نه تنها نيروهای سرکوبگر ايران را آموزش داده و مسلح به تجهيزات سرکوب می کنند، بلکه بزرگترين مانع تصويب پيگرد قانونی زمامداران رژيم در شورای امنيت سازمان ملل خواهند بود. اين مسأله و مشکل به طرق زير قابل حل و رفع خواهد شد.
۱-۴- تحريم کليه ی کالاهای ساخت روسيه و چين: از امروز به بعد بايد خريد تمامی کالاهای ساخت اين دو کشور را مورد تحريم تمام عيار قرار دهيم. بايد به روسيه و چين بفهمانيم که لغو تحريم کالاهای آنها، تنها و تنها مشروط به تصويب پرونده ی نقض سازمان يافته ی حقوق بشر ايران در شورای امنيت و ارسال آن به دادگاه بين المللی کيفری است.
۲-۴- تظاهرات مداوم در برابر سفارت خانه های اين دو کشور: بايد از طريق هماهنگی و ارتباط شبکه ای با کليه ی ايرانيان در اروپا، آمريکا، کانادا، آسيا و اقيانوسيه، تظاهرات سراسری در برابر سفارت خانه های اين دو کشور به راه بيندازيم. روسيه و چين بايد بفهمند که تحصن اعتراضی ما تا زمان تصويب قعطنامه در شورای امنيت سازمان ملل، ادامه خواهد داشت.
۵- نتيجه: برای رسيدن به اين هدف، طی چند روز آينده نامه ای خطاب به شورای امنيت سازمان ملل انتشار خواهد يافت، که همه ی ايرانيان مجاز به امضای آنند. پس از ارسال نامه به شورای امينت، مراحل بعدی طرح به سرعت انجام خواهد گرفت. حدود يک ماه و نيم تا سفر احمدی نژاد به سازمان ملل فاصله داريم. بايد کاری کرد که او از کشور خارج نگردد، اما اگر آمد، با همه ی ما و جامعه ی جهانی روبرو خواهد شد که به عنوان جنايت کار با او برخورد خواهند کرد.
پیام شدیداللحن آیتالله علیمحمد دستغیب در پاسخ به بیانیه منتسب به اکثریت خبرگان
آیتالله علیمحمد دستغیب، از مراجع بنام شیراز و از اعضای خانوادهی روحانی دستغیب، با صدور پیامی شدیداللحن به نامهی منتسب به اکثریت اعضای مجلس خبرگان رهبری واکنش نشان داد و از آنها خواست عذرخواهی کنند و به خواست ملت برگردند.
به گزارش «موج سبز آزادی» متن کامل پیام آیتالله دستغیب به نقل از سایت ایشان در ادامه میآید:
بيانيهاى را مشاهده كردم كه جمعى از نمايندگان مجلس خبرگان رهبرى صادر كردهاند. اينجانب به عنوان يكى از اعضای خبرگان و منتخب مردم فارس عرض مىكنم: مىفرماييد چهل ميليون نفر در انتخابات شركت كردند. اما سؤال اينجا است كه سخن اكثريت ايشان اين است كه رأى ما كجا رفت؟ اگر شما به اين خواسته آنها احترام مىگذاشتيد و اهميت مىداديد كه الان هم دير نشده، چنانچه صندوقى باقى باشد بازشمارى مىكرديد، بر شما معلوم مىشد كه خواست آنها غير عقلايى نبوده.
بعضى افراد فكر مىكنند كه دفاع از خطبه روز جمعه 26/4/88 آيةاللَّه هاشمى دفاع از شخص هاشمى و مقابله با مخالفين هاشمى است، در صورتي كه هر شخص فهيم اين خطبه را تقدير مىكند و نقطه قوّت جهت استمرار جمهورى اسلامى ايران مىداند، چون مطالب جناب آقاى هاشمى همان مطالبات مردم است كه امام امت(رحمه الله) براى آنها احترام قائل بود.
شما آية اللَّه هاشمى رفسنجانى را نصيحت كرديد، اما ظاهراً فراموش كردهايد كه بعد از فوت امام امت (رحمه الله) بدون فوت وقت و با وجود حضرات آيات صافى گلپايگانى و اردبيلى و مشكينى و امينى و ديگر بزرگان از علما، ايشان براى حفظ نظام همه توان خود را گذاشت و با سخنان خود خبرگان را آماده كرد كه به حضرت آيةاللَّه خامنهاى رأى بدهند، با آن حساسيت زمانى كه يقيناً مكتوب است، آنگاه كسى نگفت خلاف نظام سخن مىگويد و خلاف نظام عمل مىكند، موجب تفرقه شده، اما اكنون كه حقايقى بر خلاف ميل شما مىگويد و بر همه شما خوب واضح است كه حقيقت چيست، حالت اعتراض داريد. اين انصاف است؟ پس غرض از اين بيانيه حفظ نظام نيست.
شما توصيه به اخلاق مىكنيد. خوب بود از آن همه خلاف شرعها كه در مناظره تلویزيونى روى داد، نهى مىكرديد، و خوب بود شما به شكنجههاى نامشروع در زندانها كه هر روز جسدهايى تحويل داده مىشود، اعتراض مىكرديد. مطمئن باشيد كه مردم اگر با آنها به صداقت رفتار شود، همه مخلص علما و روحانيون صادق هستند. شما را به خدا، هنوز هم دير نشده، در عوض اينهمه تهمتها، سركوبها، نسبت ارتداد دادن، ضد ولايت فقيه خواندن، نسبت به عمال خارجى دادن و متهم كردن افراد به دستور گرفتن از خارج و براندازى نظام و هر شخصيت و يا جمعيتى را به نحوى از اطراف خودتان دور كردن؛ بياييد در عوض اين كارها، دست مهر و محبت به سر مردم بكشيد، زندانيها را آزاد كنيد، عذرخواهى كنيد، با آزادى آنها به خواست اكثريت گوش دهيد. ببينيد چقدر لذت مىبريد از دوستى، از محبت واقعى، از رحمت خداوند.
ضمناً قابل توجه اينكه بيان مىشود اعترافاتي در زندان صورت گرفته به عنوان مدرك جرم، بايد گفته شود كه هيچ مرجعى چنين فتوايى جهت صحت چنين اعترافاتى نمىتواند بدهد. لذا از نظر شرعى و قانونى مدرك نمىباشد.
اللّهمّ اجعل عواقب امورنا خيراً
سيد على محمّد دستغيب
4/5/88
موسوی: متن كامل سخنان مهم ميرحسين موسوي در جمع فرهنگيان و تشكلهاي معلمان ايران
موسوی: اعیاد، فرصتی برای بروز خلاقیتهای نهضت سبز است / چرا اینقدر مردم را آزار میدهید؟ / آزادی کجاست؟
قلم - میرحسین موسوی با تبریک اعیاد پیش رو، هر یک از این فرصتها را به عنوان نعمتی دانست که خداوند برای نهضت سبز قرار داده است تا از آن خوب استفاده کند.
به گزارش خبرنگار قلم نیوز، مهندس میرحسین موسوی در دیدار با اعضای تشکلهای معلمان و فرهنگیان در انجمن اسلامی معلمان ایران با تبریک ماه شعبان و اعیاد این ماه، این فرصتها را نعمتی برای نهضت سبزخواند تا از آن خوب استفاده کند و گفت: این مهمترین مساله است که شبکه عظیم اجتماعی و سبزی که در سراسر کشور ایجاد شده است، اگر هوشیار باشد که هست، باید از تمام این مناسبتها با استفاده از خلاقیت خود استفاده کند.
وی با اشاره به اینکه این مناسبتها زیاد هستند یادآور شد: ما میتوانیم هر روز برنامهای برای روشنگری و پیگیری اهداف بلند نهضت بزرگ سبز داشته باشیم.
موسوی در ادامه درباره سخنان یکی از اعضای حاضر مبنی بر اینکه جریان حاکم بعد از انتخابات غافلگیر شد و فقط تا زمان انتخابات برای خود برنامه ریزی کرده بود، گفت: فکر میکنم این غافلگیری به چند هفته پیش از انتخابات برمیگردد زیرا تمام تلاش آنها در جهتی بود که مردم در انتخابات شرکت نکنند.
وی با اشاره به عملکرد رسانه ملی و دیگر رسانههای دولتی نسبت به دورههای قبل ریاستجمهوری، تلاش آنها را در جهت حضور عده قلیلی در انتخابات دانست و بیان کرد: آنها فکر نمیکردند که در مدت کوتاهی چنین موج عظیمی ایجاد شود برای همین غافلگیر شدند و طرحهایشان ناشیانه اجرا شد و خلل و فرج بسیار زیادی داشت و آنها قدرت مردم را به درستی تخمین نزدند و عمق جریان را به درستی درک نکردند. دلیل برانگیختگی و حضور مردم در خیابانها را درک نکردند در نتیجه کشور و خودشان را با مشکل مواجه کردند.
میرحسین با بیان اینکه مطالبی که قبل از انتخابات، مطرح و بر آن تاکید کرده است چیزی نبوده جز درخواستهای معمولی ذکر شده در قانون اساسی که مغفول مانده و کنار گذاشته شده بود افزود: ما بخشهای اندکی از قانون اساسی را اجرا کردهایم. قسمتی از آن را خواندهایم آن هم بر اساس منافع گروهی و جناحی و آن بخشی که به نفع ما نبوده، کنار گذاشتهایم.
وی با بیان اینکه جز حقوق مصرح در قانون اساسی چیز دیگری نگفته است، بیان کرد: ما گفتیم شعار مردم در ابتدای انقلاب این بود "در بهار آزادی جای شهدا خالی؟"، حرف ما این است که این آزادی کجاست؟ مگر مردم به خاطر این آزادی به صحنه نیامدند و 22 بهمن 57 راهپیماییهای میلیونی در سراسر کشور انجام نشد و شعار آزادی سر ندادند؟ مردم دنبال آزادی بودند، الان این آزادی کجاست؟
موسوی با اشاره به مغفول ماندن بخشی از حقوق مردم و کرامت انسانی زنها، آزادی سخن، اندیشه و گفتوگو و هویت ملی ما و طرح آنها در انتخابات بیان کرد: طبیعی است که این سخنان از دل مردم برخاسته بود که به آنها بازگشت و موج ایجاد کرد و آینده این حرکت هم بستگی به این دارد که ما تا چه اندازه این شعارها را ببینیم و پایبند به آنها بمانیم و حاضر باشیم هزینه این پایبندی را بپذیریم.
میرحسین در ادامه درباره هویت ساختارشکنان گفت: متهم میکنند که شما ساختارشکن هستید و از ساختارشکنی استفاده میکنید، ما میخواهیم بگوییم ما دنبال ساختارهای واقعی برآمده از دل مردم و قانون اساسی هستیم. شما ساختارشکن هستید. با بررسی جریانات یک نمونه از دستگیریها از ابتدا تا انتهای آن میتوانید ببینید چه کسانی ساختارشکن هستند. لزومی ندارد ما صدها جنایت و تیراندازی و لباس شخصی را ببینیم، فقط کافیست آقایان یک نمونه مثلا پرونده همین روح الامینی، اعرابی یا آقاسلطان را مورد بررسی قرار دهند، خواهند دید که تا چه اندازه ساختارشکنی در مجموعه نظام صورت گرفته است و این به آنچه ما از جمهوری اسلامی و نظام انتظار داشتیم، هیچ شباهتی ندارد.
وی با بیان اینکه ما چنین نظامی را نمیخواستیم گفت: آیا ما نظامی را میخواستیم که افرادی شبانه بریزند و خانههای دانشجویان و مردم را ویران و ماشینهای آنها را تخریب کنند؟ و بعد همه ارگانهای موجود از وزارت اطلاعات تا بسیج بگویند اینها به ما ربطی ندارند؛ اینها از کجا آمدهاند آیا از کره مریخ آمدهاند؟ وقتی قتلی رخ میدهد، متهم هر کجا باشد آقایان آنقدر قوی هستند که ردش را بگیرند، آنوقت دهها و صدها نفری که این جنایتها را مرتکب شدهاند را نمیتوانند شناسایی کنند؟ چه کسی این را باور میکند؟ آیا این به معنای متهم کردن کل نظام به دروغگویی نیست؟
موسوی در ادامه با اشاره گسترش پوستر دروغ ممنوع در سطح کشور گفت: مردم متوجه شدند که یک دروغ بزرگ پشت این جریانات هست که این همان ساختارشکنی و روی گرداندن از قانون اساسی و همه آرمانها و ایدهآلهایی بود که نظام ما و مردم به آن پایبند بودند. الان هم نظام هیچ چارهای ندارد که به آنها (آرمانها، ساختارها و قانون اساسی) بازگردد و به نظر من اگر برنگردد مردم آن را برخواهند گرداند و مردم خود از راهی که آمدهاند باز نخواهند گشت.
وی ادامه داد: غافلگیری دیگری که برای آقایان اتفاق افتاد این بود که تصور میکردند با چند حرکت بعد از 22 خرداد مردم به خانههای خود بازخواهند گشت اما همین که ملتی با این گستردگی و با این همه هزینههای بسیار بیش از 40 روز در خیابانهاست نشاندهنده عمق این جریان است؛ بعد آقایان ذهنیتشان را دادهاند به اینکه دو گروه خارج کشور بودند و تماس با سفارتخانه موضوع را حل میکند، اینها تصور میکردند که احزاب این جریان را هدایت میکنند برای همین شخصیتها و سران احزاب را دستگیر کردند و تمام تلاش خود را برای اعترافگیری به کار بردند.
موسوی در ادامه با اشاره به اظهارات آیتالله جنتی مبنی بر اینکه که اعترافات دارد گرفته میشود گفت: آیا یک روحانی و مجتهد که اصولی دارد میتواند این حرف را بزند؟ اعتراف گرفتن داشتیم در اسلام؟ ما آدمهای کم سوادی هستیم شما که باسواد هستید بیایید شرح دهید کجای اسلام، کجای قرآن و کتب فقهی ما روی مساله اعتراف کردن تکیه کردهاند؟ ما هر چه از حضرت علی (ع) شنیدهایم، بر عکس این بود، در جهت تبرئه مردم بود و در این جهت بود که مردم علیه خود حرفی نزنند.
وی با یادآوری اینکه این شیوهها نتیجهای در بر ندارد افزود: زیرا این حرکت مردم به شکل هرمی تنظیم نشده است بلکه به صورت یک شبکه گسترده در حال سیر بود که به همه خانوادهها نفوذ کرده بود و راز بقای این نهضت هم همین است و هر حرکتی در آینده هم باید به این سمت برود که نمیشود یک حرکت گسترده مردمی را در قالب یک تشکل کلاسیک مختصر کرد و کاهش داد. این یک خطر برای این حرکت در آینده است.
موسوی با بیان اینکه هر چه افراد را بازداشت کردند این حرکت گستردهتر شد، گفت: قدرت این حرکت از گسترش آگاهیهاست و باید آن را پاس بداریم و عمیقتر کنیم.
وی با اشاره به اینکه عدهای به دولت حاکم رای دادند، بیان کرد: باید آگاهی را در میان این افراد گسترش دهیم و روش دولت تعیین کردن و وزیر عوض کردن و سیاستهای اقتصادی و ماجراجویی سیاستخارجی دولت حاکم را به آنها یادآور شویم.
موسوی در ادامه بر لزوم فراگیر بودن شعارها تاکید کرد و با اشاره به فراگیر شدن نماد سبز میان همه ایرانیان و همبستگی حاصل از این نماد که با هم بودن را نشان میداد، گفت: باید شعاری مطرح کنیم که گستردگی آن بتواند ایرانیان داخل و خارج کشور را دربرگیرد و بر اساس آن، حرکتمان را تنظیم کنیم. آنچه من پیشنهاد میکنم، ایستادن بر قانون اساسی از زاویه زنده کردن اصول مغفولی است که مهمترین آن آزادیهاست.
وی با اشاره به اصل آزادی برگزاری اجتماعات به درخواست خودش و مهدی کروبی برای برگزاری مراسم یابود شهدای وقایع اخیر در مصلی تهران اشاره کرد و گفت: با این کار دولت را در معرض امتحان قرار دادیم؛ ما نمیخواهیم کاری کنیم، سخنرانی هم نداریم، فقط میخواهیم از مصلایی که با هزینههای صدها میلیارد تومانی ساخته شده، یک استفادهای کنیم، همان 13 میلیونی که شما میگویید، اینها هم حقی دارند نسبت به این مصلی و از پول آنها ساخته شده و از بودجه عمومی صرف شده است و متعلق به آنها هم هست، اجازه دهید ما جمع شویم و فقط قرآن بخوانیم، قرآن بخوانیم .
موسوی در ادامه با یادآوری اینکه قانون اساسی میتواند مثل رنگ سبز ما باشد و پیوند دهنده ما باشد، افزود: باید توجه کنیم که برای ادامه این حرکت - که برای احیای ارزشهای اصلی انقلاب اسلامی و ارزشهایی است که مردم بهخاطر آن هزاران شهید دادند- مجبوریم که به قانون اساسی تکیه کنیم و از آن دفاع کنیم و آن را شعار اصلی خود قرار دهیم.
وی با اشاره به اینکه قانون اساسی بر هویت ملی تاکید دارد، از این موضوع که بسیاری از اصول قانون اساسی که میتواند مقوم این هویت باشد به تهدید تبدیل شده است، گفت: تکیه بر هویت ایرانی بسیار کارساز است و این هویت ایرانی جدای از هویت اسلامی نیست اما غفلتی در این زمینه صورت گرفته است.
موسوی با اشاره به تکرار فریاد "ایران"، "ایران" در یکی از سفرهایش، تاکید بر این هویت ملی و ایران را ندایی خواند که به ایرانیان خارج از کشور نیز رسید.
وی با اشاره به اینکه حضرت امام (ره) نیز در ابتدای انقلاب تلاش در جمع کردن همه اقلیتها و قومیتها تحت نام ایران داشتند، گفت: وسعت ملتی که تعریف کرده بودیم به حدی بود که همه مردم در آن میگنجیدند و بر اساس همین دید هم بود که اقلیتها به مجلس راه یافتند.
میرحسین به رسمیت شناخته شدن حقوق اقلیت در کنار حقوق اکثریت را متاثر از یک گفتمان بسیار مترقی خواند که همه ما را با هم و اقلیتها و قومیتها را با ما و شیعه و سنی را با هم جمع میکرد.
موسوی در ادامه قتلها و دستگیریهای رخ داده را فاجعه خواند و گفت: ما چنین چیزی را حتی قبل از انقلاب هم شاهد نبودند. به کسانی که چنین جنایاتی را مرتکب میشوند یادآور میشوم که مردم، آنهایی را که قبل از انقلاب مرتکب جنایت شدند به یاد داشتند و آنها را به سزای عملشان رساندند؛ مردم از چنین جنایتهایی نخواهند گذشت. چطور میشود یک فردی علاقهمند به انقلاب، اسلام و کشور حتی یک آدم گناهکار به زندان وارد شود و بعد جنازه او بیرون آید؟ مگر ما پیرو امام علی (ع) نیستم؟ مگر توصیههای ایشان را درباره ابن ملجم نشنیدهایم؟ مگر درباره عدالت اسلامی صحبت نکردهایم؟
به گزارش قلمنیوز، وی افزود: مگر این وضعیت قابل تحمل است؟ چطور سران کشور ما فریاد نمیکشند و از این فجایع گریه نمیکنند؟ نمیبینند اینها را لمس نمیکنند. اینها همه کشور را سیاه میکنند. اینها دل همه ما را سیاه میکنند، اگر ما سکوت کنیم همه ما را ویران میکند و همه ما را به جهنم میبرد. من نسبت به این اعتراضها خوشحالم زیرا این اعتراضها نشاندهنده سلامت ملت ماست مردم ما راضی به جنایت نیستند؛ راضی به اینکه افراد جانی پیدا شوند و به خانهها و ماشینهای مردم حمله کنند، نیستند؛ این عدم رضایت نشاندهنده زنده بودن ملت ماست و کسانی که در مسوولیت هستند بدانند که اگر ملتی طاقت مخالفت با جنایتها را دارند باید در کنار این ملت و مدافع آنها باشند.
موسوی در ادامه با بیان اینکه کشور نمیتواند تبدیل به یک زندان شود که 70 میلیون نفر در آن زندانی شوند، به اصل تفکیک قوا اشاره کرد و گفت: یقین دارم قوه قضاییه نمیتواند و حق ندارد به بسیاری از این زندانها سر بزند و اطلاعات بگیرد.
وی با طرح این سوال که آیا در حال حاضر قوه قضاییه مستقل داریم، بیان کرد: آیا قوه قضاییه میتواند پرونده همین روحالامینی را بررسی کند، الان میگویند مریض شده و مننژیت گرفته است، قوه قضاییه بررسی کند ببیند دندانهای وی به چه دلیل شکسته است؟ آیا زمین خورده است یا کارهای دیگری صورت گرفته است. چنین قوه قضاییهای کشور ما را نجات میدهد و به نفع کشور و همه ماست که چنین کاری انجام دهد.
موسوی در ادامه توضیح داد که برای این روحالامینی را مثال زد که همه چیز درباره او روشن است، محاسن هم داشته، مذهبی و بسیجی هم بوده است و بعد به این سیل عظیم و موج سبز پیوسته و شاهدان همه میگویند که او، زنده دستگیر شده است و بعد در زندان، جنازهاش را تحویل دادهاند.
وی با اشاره به نام امیر جوادی که سایتها به تازگی نام وی را به عنوان یکی از شهدای وقایع اخیر عنوان کردهاند با تاسف بیان کرد: ما همه مسلمانیم، حداقل جوانمردی این است که اگر اینها را کشتهاید، آنها اذیت شدهاند و زجرکشیدهاند، لااقل جنازههای آنها را بدهید و به خانوادههای آنها برسید. آن دسته از افرادی که شناخته شده نیستد چه؟ آنهایی که شهرستانی هستند چه میشوند؟ اینها را برگردانید به خانوادههایشان. چرا اینقدر مردم را آزار میدهید؟ چرا مردم را عصبی میکنید؟ چرا مردم را تحقیر میکنید؟ مردم حق دارند از قبر فرزندان خود خبر داشته باشند.
میرحسین موسوی تاکید کرد که این مشکلات جز با بازگشت به اصول انقلاب و قانون اساسی حل نخواهد شد و ما بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم تا به ارزشها و آرمانهای ابتدای انقلاب و دیدگاههای حضرت امام (ره) رجوع کنیم. این به نفع همه ما و آخرت ماست.
وی ، شورش خیابانی خواندن حرکتهای مردمی را ناشی از اشتباه جریان حاکم در درک حرکت مردم خواند و اینکه آنها فکر کردند با ایجاد حالت امنیتی و بهمزدن اجتماعات، حرکت مردم جمع خواهد شد.
موسوی با اشاره به حافظه تاریخی و جمعی مردم یادآور شد که اینطور نیست که چند ماه بگذرد و مردم همه چیز را فراموش کنند و همه چیز حل شود.
وی در پایان سخنان خود با یادآوری اینکه "نمیشود سر مردم را شیره مالید" بیان کرد: خداوند توفیق دهد که همه به راه اسلام و انقلاب برگردیم.
نمایش پرچم ۲ کیلومتری «احمدینژاد رئیس جمهور من نیست» در پاریس
برای بزرگتر دیدن عکسها روی آن کلیک کنید