چهارشنبه، ۳۱ تير، ۱۳۸۸حسين خميني نوه خميني در مصاحبه ای با بي. بي. سي مخالفت خود را با ولايت فقيه ارتجاع ابراز كرد و تأكيد نمود تا زماني كه اين نظام و قانون اساسي آن وجود دارد هيچ تغييري در آن صورت نمي گيرد
حسين خميني: ما بطور كلي بر اساس مبناي اعتقاداتي خودمون كه عقيده مون اينه كه حكومت ديني منحصرا بدست كسي ميتونه باشه كه متصل به وحي خداوندي و اون كسي نيست جزخود شخص پيغمبر اسلام و ائمه معصومين و الان كه امام دوازدهم ما در غيبت بسر ميبرند و در عصر غيبت هستيم در نتيجه نميتونيم اقامه حكومت ديني اسلامي داشته باشيم
مجري : ببخشيد ولي پدر بزرگ شما چنين نظري نداشتندو ايشون،
حسين خميني : ايشون اين بر مبناي ولايت فقيه ، ولايت فقيه يك مبحثي است كه قابل اختلافي كه بعضي ها قائلند كه نداريم ولايت فقيه ، چيزي بنام ولايت فقيه وجود نداره بعضي ها گفتند ولايت فقيه وجود داره.
مجري : پس شما با نظر و روش پدر بزرگتون كه بنيانگذار جمهوري اسلامي بود اختلاف نظر دارين ؟
حسين خميني: بله اما اين را بايد از نقطه نظر ايجابي و مثبت به اين مسئله نگاه بشه نه از نگاه منفي .
مجري : پس اگر اين اختلاف نظر بين شما وجود داره
حسين خميني : بله وجود داره اما يك اختلاف نظر اجتهاد است يك اختلاف نظر فكر است.
مجري : با وجود اين شما در مصاحبه تون گفتيد كه اگر پدر بزرگم الان زنده بود با آنچه كه نظام جمهوري اسلامي بود الان مخالف بود و به صف مخالفين مي پيوست چرا اين راميفرماييد ؟
حسين خميني : بله اون بخاطر اعمال ظالمانه ايست كه مرتكب ميشن ، اعمال ظالمانه ، كارهايي كه نادرسته ، حتي به اون چيزي كه بهش ادعا دارن كه اجراي اسلامه به اونهم عمل نميكنند.
مجري : ممكنه چند نمونه بياوريدشما.
حسين خميني : اعدامهايي كه صورت ميگيره ، مصادره هايي كه صورت ميگيره ، دستگيريهاي كه صورت ميگيره ، افراد را قبل از اينكه جرمشان ثابت بشه ، متهمين را براي مدت زيادي نگه ميدارن بعدا ثابت ميشه كه اين گناهكار نبوده بيرونش ميكنند.
مجري : اين نكاتي را كه شما برشمرديد زماني كه پدر بزرگ شما در قيد حيات بود و رهبر جمهوري اسلامي بود به شدت و حدت تمام ادامه داشت.
حسين خميني: اون زمان هم ادامه داشت ، بله اون زمان هم ما اشكال كرديم در سال 59 ، 60 خود من در مشهد سخنراني كردم و رسما اعدامها را نفي كردم و رسما دستگيريها را رد كردم.
مجري : شما در مصاحبه تون با اين نشريه اصلاح طلبان و راه آقاي خاتمي را به پايان رسيده تلقي كرديد و توصيف كرديد ممكنه قدري در باره اين توضيح بيشتري بدهيد.
حسين خميني : الان ساليان ساله كه انتخابات اول كه ايشان انجام دادند كه چيزي صورت نگرفت براي مردم چيزي به ارمغان نياورد ، در انتخابات دوم هم مردم شركت كردند به اميد اينكه به يك جايي برسند كه نرسيدند كه هيچي حتي از اون دفعه اول هم عقب تر ما رفتيم اين يك چيز واقعي و واضحي ست كه حتي آقاي خاتمي خودش ديروز در سخنراني هايي كه داشته ديروز يا پريروز ، امروز من در روزنامه ديدم انتقاد زيادي كرده از دوستان و همكارانشون در دولت و در حكومت كه نميذارن كار بكنيم و نميذارن كارها صورت بگيره .
مجري : پس شما مانع اصلي در راه تحقق يافتن برنامه هاي آقاي خاتمي و طرفدارانشون را در كه يا در چه ميبينيد؟
حسين خميني : در بافت نظام حكومتي ايران و در بافت قانون اساسي ايران اين مشكل وجود داره ، يك دوگانگي وجود داره اين دوگانگي نميذاره كار صورت بگيره اين يكي و اينكه اين حكومت ديني و مذهبي در عصر غيبت امام زمان با مشكلاتي برخورد ميكنه در عالم واقع و خارج كه اون مشكلات نميذاره خود بخود كارها صورت بگيره حالا گذشته از اينكه اين شخص مقصر باشه يا كه اين شخص مقصر نباشه ، اينا مشكلات جوهري است كه در خود تز حكومتي وجود داره و در قانون اساسي ماهم ظهور كرده.
مجري : پس بنظر شما بايد يك همه پرسي ديگري صورت بگيره در باره شكل نظام و شايد تجديد و از نو نوشتن قانون اساسي ايران؟
حسين خميني : بله اصلا كلا همه پرسي صورت بگيره بر اصل نظام ، چونكه خود امام خميني در روز اول ورودشون به ايران كه اومدند در بهشت زهرا گفتند كه پدران ما اگر چه اين رژيم شاهنشاهي قانوني هم باشد پدران ما حق نداشتند براي نسل هاي آينده تعيين و تكليف كنند ، نسل فعلي رژيم شاهنشاهي را نميخواد حالا همون حرف امروز هست كساني كه راي دادند در دوازده فروردين سال 58 الان اقليت جامعه را تشكيل ميدهند اكثريت جامعه ايران قاطع جامعه ايران كساني هستند كه در آن وقت يا در سن راي دادن نبودند يا اصلا متولد نشده بودند با اين مشكلات عظيم هم فعلا مواجهيم چه مشكلات داخلي و چه خطرهاي خارجي كه كشورما را داره تهديد ميكنه ما بايد چكار كنيم در يك چنين وضعيتي و چكار بكنه 70 مليون نفر براي چند نفر بايد از بين برن يا اينكه نه بنشينيم عاقلانه فكر كنيم و يك همه پرسي صورت بگيره اگر مردم دوبار راي دادند به جمهوري اسلامي كه جمهوري اسلامي از تمام مشكلاتش رد ميشه چه داخلي و چه خارجي و با قدرت بيشتر ادامه به كار ميده اگر هم راي نياورد آقايوني كه متصدي هستند آقايوني كه خودشون دوست ندارند ديگه بعد از جمهوري اسلامي همكاري داشته باشند ( يك كلمه نا مفهوم ) زندگي خودشونو ادامه ميدن و بدون اينكه قطره اي خون ريخته بشه مشكلات حل ميشه.
مجري : شما در مصاحبه تون گفته ايد كه رهبري مخالفان نظام فعلي را بعهده ميگيريد يا آماده هستيد كه بعهده بگيريد ؟
حسين خميني: سئوال اين بود كه شما اين را به عهده ميگيريد گفتم اين افتخار بزرگيه اگر يه همچين چيزي باشه افتخار بزرگيه اگر حتي بتوانم يك قدم در راه آزادي مردم ، در راه آزادي يك نفر از مردم بردارم همچنين افتخار بزرگيه.
مجري : شما در انتظار رسيدن اين دعوت از سوي كه هستيد ؟
حسين خميني : در انتظار نيستم سئوال اين بود كه بعهده ميگيريد حاضر هستيد گفتم افتخار بزرگيه.
مجري : و اگر چنين دعوتي از شما بشه شيوه مبارزه شما چه خواهد بود سياسي يا نظامي و مسلحانه ؟
حسين خميني : شيوه اي رو كه طرح كرديد فقط مسئله رفراندومه و اينو درخواست كرديم شايد رفراندوم بشه و جمهوري اسلامي راي بياره اگر كه راي آورد كه همه بايد تابع باشيم .
مجري : ولي آقاي خميني فراموش نكنيد (ناتمام )
حسين خميني : حالا ميشه تصميم گرفت براي مبارزه يا عدم مبارزه.
مجري : ولي در عين حال نبايد فراموش كردشما آنچه رو كه گفتيد در عراق گفتيد و سخنان تندي هم هست از سوي نوه آيت الله خميني و اگر كه گزارشگر اين نشريه درست گفته است كه شما پشت ميزي نشسته بوديد كه يك جلد قرآن و يك مسلسل روي ميز بوده ظاهرا شما نظرتون در باره شيوه مبارزه قدري قوي تر بايد باشه ؟
حسين خميني : ايشون اگر به اين صورت گفته اشتباه كرده توي اتاق من كه اومد كه بره توي حياط رختخواب من اونجا پهن بود و يك جلد حافظ ديوان حافظ بالاي سرمن بود و يك دونه كلت كمري اونهم براي اينكه شبها وقتي كه اگر احيانا تهديدي ، خطري بود بتونم لااقل از شخص خودمون دفاع كنيم بيشتر از اين نبوده شما كه ميدونيد عراق يك اوضاعيست كه امنيت درش بصورت مطلوب وجود نداره.
مجري : موضوع ديگري كه از سوي شما نقل قول شده در اين مصاحبه اينست كه شما گفته ايد اگر آمريكا براي ايران ميتواند آزادي بياورد بياورد اين بنوعي دعوت شما از مداخله آمريكا در امور داخلي ايران نيست؟
حسين خميني : اين دعوت نيست ما گفتيم آزادي اصله آزادي قبل از نان ، اگر ايرانيان خودشون و ما بتوانيم اينكاروانجام بدهيم كه چه بهتر اما اگر روزي كه تمام راهها بسته شد ما بايد از آزادي چشم بپوشيم بگيم آزادي نميخواهيم ما يك بار بدنيا ميآييم و يك بار هم ميميريم بايد تمام روي زندگيمون خط بكشيم
منبع: همبستگی
پستها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر