
در حوادث اخیر آیا اين شياطين و اجنّه يا مأموران سيا و اينتلجنت سرويس و موساد بودند كه دستشان به خون بی گناهان آلوده شد؟/رأي مردم حتي در «مشروعيت» حکومت بالفعل (و نه بالقوه) پيغمبر(ص) و امامان معصوم (ع) هم شرط است
کرمان نما:آیت الله محمد جواد حجتی کرمانی تصریح کرد: آيا واقعاً در اين وقايع اسفبار كه به قيمت جان جوانان بيگناه ما از پسر و دختر و هتك حرمت بسياري از افراد و زندانيشدن عدهاي ديگر تمام شد شخص زيد و عمرو و بكر و خالد و ..هيچكدام مقصر نبودند و اين شياطين و اجنّه يا مأموران سيا و اينتلجنت سرويس و موساد بودند كه در خيابانهاي تهران به زد و خورد پرداختند و هتاكي كردند و دستشان به خون بيگناهان آلوده شد؟
به گزارش کرمان نما آیت الله محمد جواد حجتی کرمانی نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان قانون اساسی و دومین دوره مجلس خبرگان با بیان اینکه روزهاي بسيار سختي را از سر ميگذرانيم تصریح کرد: ما سختيهاي فراواني را پيش و پس از پيروزي انقلاب اسلامي از سر گذراندهايم امّا امروزه روز، دارد كارد به استخوان ميرسد و كشور ما در محاصرة بلاهاي ارضي و سماوي حتي در «نفس كشيدن» با مشكل مواجه است.
حجتی کرمانی در سلسه مقالاتی که از وی در روزنامه اطلاعات به چاپ می رسد اضافه کرد: شگفتا كه اوضاع جوّي و شرايط طبيعي و فيزيكي و اتفاقات ناگوار و سانحههاي هوايي نيز مزيد بر علت شده و فضاي عمومي كشور اعم از سياسي و طبيعي آلوده و تيره شده است.
این پژوهشگر اسلامی اضافه کرده است: سختيهاي كنوني با آنكه بيسابقه نيست و ما سي سال پس از انقلاب را، روزي نبوده است، كه بيمشكل از سر گذرانده باشيم، اما در اين سي ساله، هيچگاه دعوا و جنجال، در حدي نبوده است كه به زد و خورد خياباني و كشته شدنهاي دوسويه بكشد... به جز 30 خرداد سال 60 كه آن هم درگيري فيزيكي و خياباني نه ميان هواداران انقلاب كه ميان كساني كه رودرروي انقلاب ايستاده و اسلحه كشيده بودند با جوانان جانباختهاي كه با تمامي وجود، براي دفاع از انقلاب تلاش ميكردند، رخ داد.
حجتی کرمانی پرسید است: چه بگويم كه آيا ما ميتوانستيم از همان درگيريهاي خونين پرهيز كنيم؟ و آيا سياست ما در ادارة كشور، كلاً و صددرصد صحيح بوده است؟ و آيا ميتوانيم به لفظ «جلاله» سوگند بخوريم كه در اين سي ساله و در دعواهاي هر روزة ما، هيچكدام از ما، هيچگونه تقصير يا قصوري نداشته است؟ حاشا وكلا! مگر ما معصوم بودهايم و يا مگر در تاريخ حضرات معصومين نيز رخدادهايي برخلاف نظر و ميل و تصميم و ارشاد و راهنمايي آن بزرگواران صورت نميگرفته است؟
آیت الله حجتی کرمانی اضافه می کند: آيا اين خود يك اشتباه مزمن و متراكم نيست كه ما، پيوسته اشتباه و خطا را به «ديگر»ي نسبت دهيم و اين «ديگر»ي ممكن است «شخص» يا «شخصيت» يا «گروه» يا «قشر» يا «صنف» يا «حزب» يا «دستة» «ديگر» باشد؟ ما در اين سي ساله، عادت كردهايم كه روشنفكرانمان به علما و روحانيون «غُرّ» بزنند كه شما راهِ مملكتداري را نميدانيد و ميخواهيد با «فقه» كشورداري كنيد و نميتوانيد. و علما و روحانيونمان به روشنفكران «نِق» بزنند كه شما نسبت به نفوذ بيگانگان حساس نيستيد و مرعوب يا مجذوب آنانيد. و از اينرو به اصالت و خلوص انقلاب اسلامي لطمه ميزنيد... دانشگاهيان به حوزويان «چشم غُرّه» بروند و حوزويان، دانشگاهيان را با چشم «بدبيني» بنگرند... و اين فرافكني و تقصير و قصور را به گردن «ديگر»ي انداختن منحصر به اقشار اجتماعي از قبيل روحاني و دانشگاهي و بازاري و اداري و كارگر و كشاورز نيست، كه همة ما فرداً فرد خود را بيتقصير يا كمتقصير ميپنداريم و «ديگري» را عامل مشكلات و ناگواريها ميشماريم: افراد و اشخاص و مقامات و هر شخص و هر مقام؛ «ديگر»ي را مقصر يا قاصر ميداند و خود را از تقصير و قصور مبرّا ميپندارد!.
حجتی کرمانی اضافه کرده است: چرا راه دور برويم؛ در همين وقايع و اتفاقات ناگوار و تكاندهندة پيش و پس از انتخابات رياست جمهوري دهم، طرفين ـ يا بهتر بگويم ـ اطرافِ «رقابت» كه متأسفانه به نزاع و دعوا و درگيري فيزيكي و حتّي كشته شدن خياباني انجاميد، اصحاب دعوا، هيچكدام براي خود هيچگونه قصور و تقصيري قائل نيستند و همة قصورها و تقصيرها را به گردن «ديگر»ي مياندازند.
وی تصریح کرد: در صورتي كه وقتي گرد و خاك دعوا فرو نشيند و هيجان و عصبانيت اطراف دعوا فرو خوابد و عقل و منطق بخواهد در كلّ ماجرا، حكم عادلانه و منصفانه دهد، آنگاه ميتواند خالي از حبّ و بغض و موضعگيري خطي و جناحي و سياسي، قصور و تقصير را به گردن «همه» بيندازد... و واقع امر هم همين است چرا كه در معصيتها و گناهان اجتماعي، كل افراد جامعه، از بزرگ و كوچك و عالم و جاهل و فرمانده و فرمانبر، همگي در برابر خدا و تاريخ مسئول و معاقبند و اين قرآن و سنت و تاريخ است كه شهادت ميدهد بر آنكه حاكم و محكوم و عالم و جاهل و بطور كلي كل اقشار جامعه با اخلاق و تفكرات و اعمال و رفتار فردي و اجتماعي، پديدآورندة حوادث اجتماعي ـ اعم از خوب و بد ـ بودهاند... از پيروزي انقلاب و عوامل پيروزي و نيز از حوادث پس از 30 سال. در كُلّ اين جريانات، همة ما، اعم از زن و مرد و پير و جوان و عالم و جاهل دخيل و سهيم بودهايم و اكنون نيز چنين است.
این مبارز پیش از انقلاب تصریح کرد: ما اگر عاقل باشيم بايد دست آنکس را که ما را به عيب و کمبود علمي و اخلاقي و کردارمان آشنا ميکند ببوسيم و از او تا آخر عمر سپاسگزار باشيم نه آنکه براي ناديده گرفتن و پوشاندن عيبي که از زبان ديگري شنيدهايم، صد عيب و ايراد درست و نادرست بر روي هم، بچينيم و طرفمان را از ميدان بدر کنيم!.به گزارش کرمان نما آیت الله حجتی کرمانی در نقد طرفین ماجرا در حوادث اخیر تصریح می کند: اين جو پرالتهاب و آکنده از کينه و نفرت كه پارهاي گويندگان و نويسندگان با ادعاي انقلابي گري و اصولگرايي يا روشنفکري و اصلاح طلبي به وجود آوردهاند، با تعاليم اسلامي و قرآني که مشحون از عقل و اخلاق است کمترين تناسبي ندارد و من به ضرس قاطع ميگويم که ما، مدعيان بهترين دين و حکومت و نظام، «مُسرف»ترين مردم جهان هستيم و در اين اسرافکاري همة دنيا را پشت سر گذاشتهايم و عجبا! که دنيا را به چالش ميکشيم و خود را مدير اخلاقي و عملي و سياسي دنيا ميدانيم!
استاد حجتی کرمانی اضافه می کند: آيا واقعاً در اين وقايع اسفبار كه به قيمت جان جوانان بيگناه ما از پسر و دختر و هتك حرمت بسياري از افراد و زندانيشدن عدهاي ديگر تمام شد و دشمنان ما، از رقص و شادي در پوست خود نميگنجيدند و هنوز هم تا مدتها فرياد و قهقهة دستهجمعي مستانهشان به گوش ميرسد، شخص زيد و عمرو و بكر و خالد و نيز گروه و حزب و جمعيت الف و ب و ج و د، هيچكدام مقصر نبودند و اين شياطين و اجنّه يا مأموران سيا و اينتلجنت سرويس و موساد بودند كه در خيابانهاي تهران به زد و خورد پرداختند و هتاكي كردند و دستشان به خون بيگناهان آلوده شد؟
عضو مجلس خبرگان قانون اساسی اضافه می کند: در پاسخ اين پرسشها كه در واقع پرسشهاي هر وجدان پاك و آزرده از ناگواريهاي باورنكردني اين ايام است، پارهاي شعارگونه و با اتكاء به ذهنيتهاي از پيش ساخته و يا براي پردهپوشي و كتمان حقايق، متوسل به مطالب غيراثبات شده و جنجالي از قبيل انقلاب مخملي ميشوند و حتي در مورد كشتهشدگان واقعه، حاضر نيستند، به سهمي كه بطور مشخص دارند، اقرار كنند... توضيحاً عرض ميكنم كه در فجيعترين صحنههاي درگيريهاي خونين پس از انتخابات، كساني از ارباب قدرت بطور مشخص مسلح بودهاند و كساني هم گفته ميشود درميان جمعيت تيراندازي كردهاند... خب، در اين ميان، امثال اين نگارندة بياطلاع، يك طرف مشخص را كه داراي اسلحه بوده است ميشناسد ولي ديگران را نميشناسد. مسئوليت خون بيگناهان را از چه كسي مطالبه كنم؟ بخصوص كساني در زندان درگذشتهاند و معلوم نيست علت مرگ آنها چه بوده است؟ اينها براي منِ كم اطلاع جاي سئوالهاي بزرگ به وجود ميآورد كه جز آنكه از مسئولان و مشخصاً از كسانيكه مسئوليت نظم و امنيت را برعهده دارند، توضيح بخواهيم چارهاي ندارم.
وی اضافه می کند: ممكن است در پاسخ اين سوال، با تندي و حدّت مواجه شوم و با تكرار آنچه در اين ايام بسيار از رسانههاي گوناگون شنيدهايم، من هم متهم شوم كه جزئي از «انقلاب مخملي»ام؟!.
آیت الله حجتی کرمانی در ادامه یادداشت های خود در روزنامه اطلاعات ضمن برحق دانستن مطالبات اصلاح طلبان به آنها توصیه هایی می کند: دوستان معروف به اصلاح طلب که طرف اصلي مشاجرات اخيرند، مطالبات برحق خود را در قالبي بيان کنند که دستاويز سوء استفاده بدخواهان و آشوبگران و برخي از هوچيان به ظاهر حزباللهي قرار نگيرند: هتاکان و شعارچيان آتش بيار معرکهاي که با قلم و بيان و رفتار و موضعگيري، هر چه ميتوانند دعوا را غليظتر و مشکل را مشکلتر و کلاف را سردرگمتر ميکنند و هر دَم و ساعت و هر روز و شب در نوشتههاي روزنامهاي و سخنرانيها و گفتهها و تحليلهاي آبکي و کشکي و جعل شايعات همراه با هتک حرمت و اشاعة تهمت و تعرض به عِرض و آبرو و حيثيت مسلمانان، آتش دشمني و کينه و عداوت را در دلهاي اصحاب دعوا بر ميافروزند. تو گوئي يک طرف کفر محض است و ديگري اسلام محض، يکي اسرائيل است و امريکا و ديگري مصلح جهاني ! و بايد در صحنه جنگ، سنگ تمام گذاشت و تا حريف بر جاي خود ننشيند و منفور و منکوب و مخذول و مطرود نشود، از پاي ننشست .
آیت الله حجتی کرمانی در تشریح فضای مسموم سیاسی کشور تصریح می کند:من ميخواهم عرض کنم در حاليکه پيشنهادهاي بسيار منطقي و عاقلانه آقاي هاشمي مواجه با چنان واکنشهاي حاد و غيرمنطقي ميشود که في المثل برادر بزرگوار، حضرت استاد شيخ محمد يزدي در مصاحبه مطبوعاتي خود، به سختي به آقاي هاشمي حمله ميبرد و در روزنامهها و گفتهها هم با بيانصافي و بيادبي تمام، نسبت به فردي که پس از امام و رهبري، سومين شخصيت استخواندار و با سابقه و هميشه در صحنه مبارزه و انقلاب است، به بدترين وجه اسائه ادب ميکنند، آنگاه چگونه آقاي خاتمي، با همه فضائل انساني و شخصيت معتدل و روشنفکري که دارد، سخن از «رفراندم» به ميان ميآورد؟!
وی اضافه می کند: من ميخواهم عرض کنم حالا که آقاي هاشمي اين سخنان را گفته همه، دنبال همين پيشنهادها را بگيريم و تا ميتوانيم در مورد مطالبات برحق خودمان، به «وحدت کلمه» برسيم و با اکتفا به «کف» مطالبات، بهانه از دست فتنه جويان و بدخواهان دوسويه يا چند سويه بگيريم.
حجتی کرمانی با انتقاد از شیخ محمد یزدی می گوید: تا در اين فضا قلم ميزنم به صراحت از آقاي يزدي شديداً گله کنم که در ميان معرکه، «نرخ» طي نکنند! و مباحث مربوط به ولايت فقيه و ولايت الهي و مردمي و مقولاتي چون مقبوليت و مشروعيت را پيش نکشند و همينجا آب پاکي روي دست ايشان بريزم و بگويم (چنانکه در مقالات سالهاي گذشته در نقد مطالب ايشان و نيز حضرت استاد مصباح يزدي گفتهام) رأي مردم حتي در «مشروعيت» حکومت بالفعل (و نه بالقوه) پيغمبر(ص) و امامان معصوم (ع) هم شرط است به يک دليل ساده (که اين را در مجلس خبرگان دوم هم گفتم و به سختي مورد حمله قرار گرفتم) و آن اينست كه اگر رضايت مردم در مشروعيت حکومت شرط نباشد، پس اجبار بر اطاعت يعني حکومت استبدادي يا «ديکتاتوري صالح» جايز است... و به زبان طلبگي از آقاي يزدي ميپرسم «هل يجوز للنبّي اوالامام او الفقيه ان يُجبرالناس علي بيعته و طاعته؟»
حجتی کرمانی در بخش دیگری از مقاله خود اضافه کرده است:چرا راه دور برويم و از گذشتهها سخن بگوئيم: ديشب پسرم به من گفت شما كه طرفين را مقصر ميدانيد، آيا كسي كه فرزندش را گرفتهاند و زندانش كردهاند و بعد جنازهاش را تحويل پدر و مادر داغدارش دادهاند، چگونه ميتواند با آن كساني كه چنين بلائي را بر سر فرزندش آوردهاند، آشتي كند؟!
وی اضافه کرد: من عرض ميكنم: آقايان بزرگوار! استقلال كشور در خطر است، دين مردم در خطر است، شما را به خدا گردهم آئيد و براساس عقل و اخلاق و به حكم شرع و قرآن، راهحلي براي برونرفت از اين مشكل بجوئيد. و اين را صريحاً بايد بگويم كه اهمال در اين قضيه و سرسري پنداشتن مشكل و اهميت ندادن به اين هشدارها كه ممكن است از غرور باشد يا بياطلاعي يا هر عامل ديگري...، واقعيت امر را دگرگون نميكند و آيندة اين كشور هرچه باشد، مسئوليت مستقيم آن متوجه بزرگاني است كه ميتوانستند به حكم عقل و اخلاق و شرع، چارهاي بجويند و خداي ناكرده در آن اهمال كردند... كه چنين مباد.
حجتی کرمانی اضافه می کند: با بداخلاقي روشني كه آقاي احمدينژاد در مصاحبه با مهندس موسوي و كروبي و رضائي، بخصوص با موسوي نشان داد (تجاوز به حريم ديگران و بدگوئي از كساني كه طرف مناظره نبودند)، نخستين «كبريت» اين آتش را روشن كرد، كه پيوسته بر آن بنزين ريختند و هنوز معلوم نيست به كجا ميكشد.
به گزارش کرمان نما حجتی کرمانی در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بود که به میرحسین موسوی رای خواهد داد.
شنبه 10 مرداد 1388
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر